کلیدواژگان: برنامه ریزی؛ سازمان دهی؛ رهبری یا فرماندهی؛ هماهنگی و هدایت؛ کنترل و نظارت
۳۳- بررسی مقایسه ای اهداف و اصول تربیتی در پراگماتیسم و اسلام(سلیمان نژاد و همکاران ،۱۳۸۹)
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای اهداف و اصول تربیتی در پراگماتیسم و اسلام انجام شده و از نوع تحلیلی-توصیفی است. یافته های پژوهش به نتایج ذیل منجر شد: اصول تعلیم و تربیت در پراگماتیسم عبارتند از: رغبت، انضباط، تفکر، کودک محوری، تداوم، کنترل اجتماعی، آزادی، هدف و سازمان مواد درسی. اصول تعلیم و تربیت در اسلام عبارتند از: خداشناسی، لطف، احسان و مهربانی، تقدم تزکیه بر تعلیم، تعقل و تفکر، توجه به استعدادهای فطری، سالم سازی شرایط محیطی، مسئولیت، کرامت و آراستگی.روش های مناسب آموزش در پراگماتیسم عبارتند از: حل مسئله، آزمایشی، آموزش از طریق بازی. روش های تدریس موجود در نظام تربیتی اسلام عبارتند از: بحث و مناظره، عقلانی، مشاهده و مطالعه طبیعت و تفکر، پاداش و تنبیه، تمرین و تکرار و عادت دادن، تحقیق و جستجو و بازی های آموزشی.اهداف تعلیم و تربیت در پراگماتیسم عبارتند از: آموختن این نکته که فرد چگونه اندیشیدن و سازگاری را بیاموزد. اساسی ترین هدف تعلیم و تربیت در مکتب تربیتی اسلام، پرستش و عبادت خداوند یگانه است. یکی از مباحث نو در محافل علمی و غیر علمی در ایران امروز، بحث درباره بومی سازی علوم به ویژه علوم انسانی در جامعه دینی و اسلامی است. بدیهی است یکی از مسائل پیرامون بومی سازی علوم، ارائه فهم و معنای درست از اصطلاح «بومی ساختن» در عبارت مذکور است. مقاله حاضر ضمن ارائه برداشت و فهم مشخص از بومی سازی علوم، به مبانی هستی شناختی و انسان شناختی فرایند بومی شدن علوم انسانی می پردازد. تلاش شده تا ضمن تفکیک و تمایز میان انواع هستی شناسی و انسان
فصل دوم : ادبیات پژوهش
شناسی، جایگاه و نقش هستی شناسی و انسان شناسی دینی در بومی شدن علوم انسانی، تحلیل و تبیین شود. در این رابطه، استدلال خواهد شد که بومی شدن علوم به معنای تطهیر علوم انسانی از تاثیر یا تماس با ملل دیگر ازجمله جهان غرب نیست؛ زیرا همواره رشد علم در فضای فکری ای رخ داده است و طبعاً رخ خواهد داد که از امتیاز و ویژگی تعامل و تماس با سایر فرهنگها برخوردار بوده است. افزون بر این نکته، سیره بزرگان دین اسلام همواره شاهد برقراری تماس فکری با بیگانگان فکری و جغرافیایی بوده است.
کلیدواژگان: اهداف تربیتی، اصول تربیتی، پراگماتیسم، اسلام
۳۴- قیاس، بنیادهای مفهومی و زمینه های تاریخی(فراهتی،۱۳۸۹)
در این مقاله پس از نقد و تحلیل تعاریف اصطلاحی قیاس، تعریف برگزیده نویسنده ارائه شده و سپس با تفصیل به تحلیل ارکان چهارگانه قیاس، یعنی اصل، فرع، حکم اصل و علت و بیان شرایط آنها پرداخته شده است. بیشتر حجم مقاله به بررسی راه های کشف علت و ملاک حکم، اختصاص دارد. در این بخش با تحلیل عناوین « نص، دلالت اقتضا، ایما و تنبیه، مفهوم، اجماع، سبر و تقسیم، مناسبت، شبه، طرد، دَوَران، وحدت طریق و تنقیح مناط» به بررسی امکان یا عدم امکان تعدی از حکم اصل به فرع در هریک از عناوین مذکور پرداخته شده است.
کلیدواژگان: قیاس، اصل، فرع، حکم اصل، علت، نص، اجماع
۳۵- تنبیه از دیدگاه روان شناسی و اسلام(ابوالقاسمی و داودی،۱۳۸۹)
ازدیربازمناقشه بر میزان اثربخشی تنبیه میان دیدگاه های مختلف روان شناختی، علوم تربیتی و اسلام وجود داشته است . تنبیه به معنای آگاهانیدن، بیدارکردن، واقف گردانیدن به چیزی و آگاه و هوشیارکردن آمده است. معمولاً روان شناسان تنبیه بدنی را جایز نمی دانند و برای آن عوارض نامطلوبی همچون ترس، عدم یادگیری رفتاردرست، توجیه صدمه زدن به دیگران، پرخاشگری نسبت به عامل تنبیه کننده، جانشین شدن یک پاسخ نامطلوب به جای پاسخ نامطلوب دیگر و الگو برداری از آن توسط دیگران برمی شمارند .
تنبیه کودک باید به اندازه جرم و گناه او باشد، نه بیشتر از آن . اگرکودک عقوبت رفتار اشتباه یا خلاف را نمی داند و یاپیش از تنبیه، متنبه شد نباید او را تنبیه کرد. نباید به خاطر تشفی خاطر و تخلیه هیجانی کودک را تنبیه کرد . بهتر است ازروش های جانشین تنبیه همچون اشباع، افزایش سن رشد، گذشت زمان، تقویت رفتار ناهمسازو نادیده گرفتن استفاده کرد.
کلیدواژگان: تنبیه، رفتار ناهمساز، اشباع، محرک آزارنده، تربیت و تادیب
فصل دوم : ادبیات پژوهش
۳۶- پیش بینی سبک های هویت بر اساس حساسیت نسبت به پاداش و تنبیه(گودرزی و شاملی ،۱۳۸۹)
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه حساسیت نسبت به پاداش و تنبیه مطابق با الگوی گری (۱۹۸۷) در مورد دو نظام فعال ساز و بازدارنده رفتاری و انواع سبک های هویت در دانشجویان بود.
روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بود که ۱۸۸ نفر (۸۲ دختر و ۱۰۶ پسر) دانشجوی دوره کارشناسی از سه دانشکده دانشگاه آزاد شهرستان کازرون به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه حساسیت نسبت به پاداش و تنبیه تروبیا، آویلا، مولتو و کاسراس (۲۰۰۱) و مقیاس سبک های هویت وایت، وامپلر و وین (۱۹۹۸) بود. روابط بین متغیرها به ترتیب با بهره گرفتن از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به شیوه سلسله مراتبی تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد حساسیت نسبت به پاداش و تنبیه می تواند ۱۳ درصد واریانس سبک هویت اطلاعاتی و ۱۱ درصد واریانس سبک هویت هنجاری را تبیین کند. این در حالی بود که تنها، حساسیت نسبت به تنبیه قادر به پیش بینی سبک هویت سردرگم-اجتنابی آن هم به میزان ۱۴ درصد بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش و پژوهش های گذشته استفاده از حساسیت نسبت به پاداش برای شکل دهی هویت، مناسب ترین روش به نظر می رسد. همچنین، استفاده از حساسیت نسبت به تنبیه برای شکل دهی هویت علاوه بر اثرات مثبت می تواند به اثرات منفی و ایجاد سبک هویتی سردرگم- اجتنابی منجر شود.
کلیدواژگان: پاداش، تنبیه، حساسیت، سبک های هویت
۳۷- انضباط تعالی بخش کارکنان:رویکردی اسلامی به مفهوم انضباط در سازمان(لطیفی ،۱۳۸۹)
دریافت مفهومی دقیق و نزدیک به آموزه های اسلامی از انضباط کارکنان بر اساس مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی و کشف ابعاد و اصول حاکم بر نظام انضباطی اسلامی، مسئله ای است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است. در این مقاله با رویکردی کیفی و با بهره گرفتن از روش گونه شناسی و روش تدبر در آیات قرآن کریم، ضمن احصاء گونه های نظری موجود انضباط کارکنان، گونه ای نو و مبتنی بر دیدگاه اسلامی با عنوان انضباط تعالی بخش کارکنان، از دل ۲۱۵۰ آیه و ۴۱۵۰ مضمون مرتبط با آن ها، مفهوم پردازی شده است. انضباط تعالی بخش کارکنان، در عرض رویکرد سنتی، تدریجی و مثبت به انضباط کارکنان، منبعث از مبانی معرفت شناسی و
فصل دوم : ادبیات پژوهش
هستی شناسی اسلامی و ساخت یافته بر اساس ۹۵ اصل در ابعاد رهبری، ایمان و اخلاق، افراد، تربیت، قانون و مقررات، نظام تشویق و تنبیه، فرهنگ و جامعه است. انضباط تعالی بخش کارکنان بر مقولاتی همچون فطری بودن تمایل انسان به نظم و انضباط، وجود نظم و غایت مداری در عالم هستی و همنوایی نظام های قانون گذاری (تشریع) با قانون خلقت و فطرت تاکید داشته و رهبری و مدیریت الهی را ضامن ایجاد انضباط در فضایی مبتنی بر آموزش و تربیت، محبت و برادری در روابط بین افراد، سازمان ها و جامعه می داند. در نگاه اسلامی دنیا فقط محل حسابرسی و تشویق و تنبیه افکار، گفتار و اعمال افراد نیست و همه آن ها به دقت در نظام حسابرسی و معاقبه الهی در جهان آخرت بررسی خواهند شد.
کلیدواژگان: انضباط کارکنان، مفهوم سازی، انضباط تعالی بخش کارکنان، انضباط تدریجی، انضباط مثبت، مدیریت اسلامی، نظریه پردازی
۳۸- نقش تعاملات پلیس راهنمایی و رانندگی در رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی توسط رانندگان(الیاسی و تقوی،۱۳۸۸)
زمینه و هدف: این تحقیق به نقش تعاملات اجتماعی پلیس راهنمایی و رانندگی (راهور) در رعایت قوانین و مقررات راهنمایی از سوی رانندگان در راستای برنامه های کلان جامعه محوری پلیس و بهره گیری از تعامل مردم در رعایت قوانین راهور صورت گرفته است. این تحقیق که از نظریات جامعه شناسی و روان شناسی استفاده کرده است، بر این اصل استوار است که به میزان افزایش تعامل پلیس با رانندگان، آنها نیز ارتباطات خود را با پلیس افزایش داده و به قوانین راهور احترام می گذارند.
مواد و روش ها: نوع پژوهش کاربردی و روش آن پیمایشی است. فرضیات تحقیق نیز در پرتو مبانی نظری و تجربی تدوین و فرموله شده و مشتمل بر ۵ فرضیه (تعاملات اجتماعی، برقراری ارتباط با مردم، ابزار خشونت، توجه به خواسته مردم، و استفاده از نظام تشویق و تنبیه) است. جامعه آماری تحقیق در دو بخش کارکنان راهور ناجا در محدوده شهرک آزمایش و رانندگان ۵ منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران بزرگ را تشکیل می دهند. حجم نمونه آماری ۲۵۰ نفر با بهره گرفتن از نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای کارکنان راهور و نمونه گیری تصادفی ساده برای رانندگان انجام گرفته است.
یافته ها: مبنی بر این که هر چه تعامل اجتماعی پلیس و نگرش پلیس راهور نسبت به برقراری ارتباط با مردم بیشتر شده و پلیس راهور از ابزارهای خشونت کمتر استفاده نماید و توجه بیشتری به خواسته های مردم داشته باشد مردم نیز به قوانین راهور پایبندتر شده و نظام تشویق
فصل دوم : ادبیات پژوهش
و تنبیه در میان کارکنان راهور می تواند در افزایش تعاملات اجتماعی آنان و پایبندی مردم به قوانین راهنمایی موثر باشد.
کلیدواژگان: تعامل پلیس با مردم ، تعامل اجتماعی، پلیس راهور Traffic police ، رعایت قوانین راهنمایی Obeying Traffic rules ، رفتار ترافیکی Traffic behaviour، رانندگان Drivers ، نگرش پلیس Police attitude ، تشویق و تنبیه .Persuasion& punishment
۳۹- بازپردازی مفهوم انضباط کارکنان: رویکردی قرآنی (دانایی فرد و همکاران،۱۳۸۹)
موضوع انضباط کارکنان یکی از مسائل اساسی در مدیریت منابع انسانی است که به طور عمده بر کنترل و یا پیشگیری از رفتار نادرست کارکنان در سازمان تاکید دارد. سه گونه انضباط سنتی، تدریجی و مثبت، ناشی از همین تلقی رایج از انضباط است. در گونه سنتی به مدیران این مجوز داده می شود که در صورت بروز رفتار نامناسب از کارکنان، بلافاصله با ایشان برخورد کنند. در حالی که در گونه تدریجی بر برخورد مرحله ای تاکید شده است. در گونه مثبت انضباط، هرگونه تنبیه نفی شده و تنها اقدام مثبت توصیه می شود.
در این مقاله، ضمن بررسی ریشه های نظری هر یک از گونه های مذکور در علم الاجتماع، گونه ای نو و مبتنی بر دیدگاه اسلامی مفهوم پردازی شده است. راهبرد پژوهش کیفی بوده و بر اساس مطالعات کتابخانه ای ساختاربندی شده است که در آن از روش های تحلیلی در طبقه بندی گونه های انضباط کارکنان بهره برداری شده است. به این ترتیب تلاش شده ضمن احصای گونه های موجود انضباط به مثابه گونه های ایدئال در دانش مدیریت، سازه های مبنایی آن ها بر اساس ادبیات علوم اجتماعی بازشناسی شود. دوگان هستی شناسی مبتنی بر دنیاگروی و یا آخرت گروی و اصالت فرد و یا جامعه، حداقل چهارگونه رویکرد به انضباط کارکنان را بازپردازی می کند.
در نهایت این که گونه ایدئال انضباط تعالی بخش بر اساس آیات قرآنی، برای ساخت مفهوم انضباط تبیین شده است.
کلیدواژگان: رفتارکارکنان؛ انضباط کارکنان؛ انضباط تعالی بخش؛ مفهوم پردازی؛ گونه شناسی؛ طبقه بندی؛ مدیریت اسلامی
۴۰- تحلیل و نقدی بر فلسفه تربیتی کانت با تاکید بر نظریه تربیت اخلاقی(بهشتی و نیکویی، ۱۳۸۸ )
تاثیر تنبیهات انضباطی اعمال شده بر کاهش تخلفات کارکنان۵