مدل | ضریب غیر استاندارد | ضریب | آمارهT | مقدار P | |
ضریب B | خطای معیار | ||||
ضریب ثابت | ۷۳/۷۳۰ | ۴/۶۴۳ | ۱۵/۸۷۹ | ۰/۰۰۰ | |
تجسم | ۰/۹۳۱ | ۰/۲۳۵ | ۰/۲۸۴ | ۳/۹۶۶ | ۰/۰۰۰ |
(تجسم)×۲۸/۰+ ۷۳/۷۳= نگرش به آموزش عالی
۳/۰R-square=
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱ نتیجهگیری
با توجه به گرایش زنان به آموزش عالی در دو دهۀ گذشته، در این تحقیق به بررسی رابطه نگرش به آموزش عالی، هویت نقش جنسیتی و سرمایه فرهنگی پرداختیم. در خصوص افزایش حضور زنان در آموزش عالی مطالعات بسیاری؛ چه در داخل و چه در خارج از کشور صورت گرفته، که اصولاً تمرکز بر سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانوادهها بوده است و نتایج نشان داده که سرمایههای فوق در گرایش فرزندان به آموزش عالی تأثیرگذار است، لذا در تحقیق حاضر علاوه بر متغیر سرمایه فرهنگی از متغیر هویت نقش جنسیتی نیز استفاده شده، تا تأثیر هر دو متغیر فوق بر روی نگرش دانشآموزان به آموزش عالی بررسی شود.
در خصوص فرضیه اول پژوهش مبنی بر این که “رابطه معناداری بین متغیر درونی و بیرونی نگرش به آموزش عالی و سرمایه فرهنگی با توجه به جنسیت وجود دارد.” نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها در آرمون همبستگی، نشان داد که بین دو متغیر نگرش درونی و بیرونی به آموزش عالی و متغیر سرمایه فرهنگی رابطه خطی معنیداری در جنس زن موجود است. همچنین بین متغیر نگرش بیرونی به آموزش عالی و سرمایه فرهنگی در جنس مرد رابطه معنی داری وجود دارد، اما بین متغیر نگرش درونی به آموزش عالی و سرمایه فرهنگی در بین مردان رابطۀ معنیداری موجود نیست. این نتیجه با دیدگاه بوردیو مبنی بر این که دانشآموزانی که با آوردههای فرهنگی بیشتری پا به نظام آموزشی میگذارند، خود را بهتر میتوانند با قوانین و قواعد حاکم بر نظام آموزشی وفق داده و در نتیجه مسیر رسیدن به سطوح بالای آموزشی را در مقایسه با دیگران برای خود هموار کنند، همخوانی دارد.
در خصوص فرضیه دوم تحقیق مبنی بر این که “رابطه معناداری بین متغیر درونی و بیرونی نگرش به آموزش عالی و هویت نقش جنسیتی با توجه به جنسیت وجود دارد.” نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها در آزمون همبستگی، نشان داد که بین متغیر نگرش درونی به آموزش عالی و متغیر هویت نقش جنسیتی در بین زنان بیشتر از سطح معنیداری است، بنابراین فرض رابطه خطی بین این دو متغیر رد شد، اما بین متغیر نگرش بیرونی به آموزش عالی و هویت نقش جنسیتی در زنان رابطه معنیداری وجود دارد، لذا فرض رابطه خطی بین این دو متغیر در زنان پذیرفته شد. اما بین دو متغیر نگرش درونی و بیرونی به آموزش عالی و هویت نقش جنسیتی در بین مردان بیشتر از سطح معنیداری بود، لذا فرض رابطه خطی بین آنها رد شد. در خصوص فرضیه سوم پژوهش مبنی بر این که “ رابطه معناداری بین سرمایه فرهنگی و هویت نقش جنسیتی با توجه به جنسیت وجود دارد.” نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها در آزمون همبستگی نشان داد که بین متغیر هویت نقش جنسیتی و سرمایه فرهنگی در بین زنان کمتر از سطح معنیداری است، بنابراین فرض رابطه خطی بین این دو متغیر پذیرفته شد، اما همبستگی بین متغیر هویت نقش جنسیتی و سرمایه فرهنگی در مردان بیشتر از سطح معنیداری است، لذا فرض رابطه خطی بین این دو متغیر در مردان رد شد.