بر اساس مدل سه بخشی مایر و آلن تعهد سازمانی شامل سه مولفه است :
۲-۵-۱ تعهد عاطفی[۱۳]
تعهد عاطفی شامل وابستگی عاطفی کارکنان به تعیین هویت با سازمان و درگیر شدن در فعالیتهای سازمانی است (نوروزی سیدحسینی، ۱۳۹۱، ص ۸۷). تعهد عاطفی تا حد زیادی توسط احساسات مثبت در مورد یک سازمان هدایت می شود (Thomas, 2015: 155).
دو تن از نویسندگان در تعریف تعهد عاطفی معتقدندکه “این بعد از تعهد سازمانی به نوعی علاقه و وابستگی فرد به سازمان و پذیرش اهداف و ارزشهای سازمان است” (Baron & Greenberg, 2000: 152).
بنابراین تعهد عاطفی به درک کارکنان از دلبستگی عاطفی به سازمان یا شناخته شدن با آن اشاره دارد ( نیازآذری و همکاران، ۱۳۹۳، ص ۳۵).
اگر تعهد سازمانی را از این طریق تعریف کنیم، تعهد عاطفی شامل سه جنبه می شود:
صورتی از وابستگی عاطفی به سازمان
تمایل فرد برای تعیین هویت شدن از طریق سازمان
و میل به ادامه فعالیت در سازمان
آلن و مایر ( ۱۹۹۰ ) معتقدند که یک فرد زمانی در خود وابستگی عاطفی نسبت به سازمان احساس خواهد کرد که اهداف سازمانی را اهداف خود بداند و متقاعد شود که سازمان را در راه رسیدن به اهدافش یاری کند. همچنین آنها شرح می دهند که تعیین هویت شدن فرد از طریق سازمان زمانی رخ می دهد که ارزش های فردی افراد با ارز شهای سازمانی سازگار بوده و فرد قادر باشد که ارزش های سازمانی را در خود درونی سازد. بدون شک در این تعیین هویت شدن از طریق سازمان یک رابطه روانشناسانه وجود دارد و فرد به خاطر تعیین هویت شدن از طریق سازمان در خود یک نوع احساس غرور می کند ( خشنود، ۱۳۹۰، ص ۱۴).
هدف از این تعهد نشان دادن رابطه بین کارکنان و سازمان است به طوری که کارکنان با تعهد عاطفی قوی در سازمان باقی می مانند به خاطر اینکه می خواهند بمانند ( ودادی، ۱۳۹۰، ص ۲۶۶).
۲-۵-۲ تعهد هنجاری[۱۴]
تعهد هنجاری شامل احساسات افراد مبنی بر ضرورت ماندن در سازمان است. افرادی که تعهد هنجاری قوی دارند، در سازمان می مانند، زیرا احساس می کنند که از نظر اخلاقی باید اینطور باشند ( Tung Chen, 2005:15). به عبارت دیگر تعهد هنجادی به ادراک کارکنان از وظایف طبیعی آنها اشاره دارد (Salami, 2008: 18).
از جمله : ویژگی های کسانی که دارای این نوع تعهدات اند عبارت است از : اعتقاد به اینکه وفاداری به سازمان یک هنجار است,اعتقاد به اینکه افراد باید تا زمان بازنشستگی در سازمان بمانند,اعتقاد به اینکه افراد باید خود را وقف سازمان کنند,…( حیدری، ۱۳۹۳، ص ۲۸).
رندال و کوتی( ۱۹۹۰ ) به تعهد هنجاری از منظر نوعی تکلیف اخلاقی نگریسته اند که فرد در قبال سرمایه گذاری هایی که سازمان روی او انجام داده است، در خود احساس می کند. آنها معتقدند که زمانی این احساس در فرد به وجود می آید که سازمان هزینه یا زمان زیادی را صرف آماده کردن او برای بهتر انجام دادن کار کرده است، یک نوع احساس تکلیف در وی برای ماندن در سازمان به وجود خواهد آمد. برای مثال کارمندی که سازمانش برای آموزش او سرمایه گذاری می کند، ممکن است به این باور برسد که می تواند هزینه های سازمانش را از طریق ادامه فعالیت در آن جبران کند. در حالت کلی تعهد هنجاری زمانی بیشتر به وقوع می پیوندد که فرد احساس کند که پاسخ به سرمایه گذاری های سازمان، سخت می باشد( خشنود، ۱۳۹۰، ص ۱۸). که در این حالت کارکنان با پذیرش شرایط سازمان بر اساس ارزش ها و استراتژی ها تمایل قوی برای کار در سازمان و بهبود امور دارند (Sani , 2013: 62).
۲-۵-۳ تعهد مستمر[۱۵]
تعهد مستمر شامل تعهدی که مبتنی بر ارزش نهادن به سازمان است و کارمند در زندگی سازمانی سهیم می شود. بعضی از صاحبنظران معتقد هستند که وابستگی عاطفی و روانی در تعهد سازمانی نقش چندا نی ندارد و تعهد سازمانی به مثابه تمایل به انجام فعالیت های مستمر بر اساس تشخیص فرد از هزینه های رغبت به ترک سازمان تعریف شده است. ( میرزامحمدی و عبدالملکی، ۱۳۸۷، ص ۶۷). به طور کلی تعهد مستمر نوعی تعهد است که به منفعت و سود تکیه داشته و برپایه داد و ستد قرار دارد ( صالحی صدقیانی و همکاران، ۱۳۹۳، ص ۲۰۲).
آلن و مایر می گویند که تعهد مستمر بر پایه دو عامل ایجاد می شوند: تعداد یا مقدار سرمایه گذاری و اهمیت آن سرمایه گذاری ( بهاری فر و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۵۰).
رامزک ( ۱۹۹۰ ) این نوع وابستگی را به عنوان یک نوع معامله می داند. او معتقد است که کارکنان سرمایه گذاری هایشان را در سازمان بر مبنای آنچه در سازمان گذاشته اند و آنچه با ماندن در سازمان به دست خواهند آورد، محاسبه می کنند. برای مثال یک فرد ممکن است تغییر یک سازمان را به خاطر پول و زمانی که صرف یک برنامه بازنشستگی کرده است، ترجیح ندهد.
علاوه بر ترس از دست دادن سرمایه گذار یها، تعهد سازمانی در فرد به خاطر مشاهده یا درک عدم وجود جایگزین های شغلی نیز به وجود می آید. آلن و می یر ( ۱۹۹۰ ) بیان می کنند که یک چنین تعهدی از جانب فرد نسبت به سازمان بر مبنای ادارک او از موقعیت های استخدامی خارج از سازمان می باشد. در واقع این نوع تعهد زمانی به وجود می آیدکه فرد به این باور می رسد که توانایی های او قابل عرضه در بازار نیست یا اینکه او فاقد مهارت لازم برای رقابت در زمینه مورد نظر می باشد، اینچنین کارمندی یک نوع احساس وابستگی را نسبت به سازمان فعلی خود خواهد داشت. افرادی که در محیط هایی کار می کنند که آموزش ها و مهارت های دریافتی آنها به طور زیادی مخصوص صنعت خاصی می باشد، احتمال زیادی دارد که دارای این نوع از تعهد سازمانی باشند( خشنود، ۱۳۹۰، ص ۱۸). در واقع کارمند احساس می کند که به خاطر هزینه های مالی، اجتماعی، روانشناختی و سایر هزینه های در ارتباط با ترک سازمان مجبور است نسبت به سازمان متعهد باشد. به عبارتی تعهد مستمر اشاره به آگاهی از هزینه های مرتبط با ترک سازمان دارد (Nordin, 2012: 644).
کارکنان در سازمان باقی می مانند چون تصور می کنند که احتمالاً هزینه ترک سازمان خیلی بالاست ( بهاری فر و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۵۰).
۲-۶ انواع تعهد سازمانی
هرسی و بلانچارد بیان می کنند که هر یک از تعهدات به طور جداگانه فو ق العاده در کار مدیریت مؤثر و بااهمیت است. این تعهدات با هم چارچوب اصلی رسیدن به توفیق در مدیریت در دراز مدت را تشکیل می دهند. توفیق واقع گرایی که ازگذشت حقیقی و خدمت مثبت در هر پنج مقوله تعهد منتج می شود .( حیدری، ۱۳۹۳، ص ۲۸).
تعهد نسبت به مشتریان یا ارباب رجوع
اولین وشاید مهمترین تعهد مدیریت، بر مشتری تأکید دارد. مدیران ممتاز می کوشند به مشتریان خدمت مفید ارائه کنند مشتری به کسی می گویند که به نحوی صحیح از کار واحد مربوط به یک مدیراستفاده کند. کار بعضی از مدیران به طور مستقیم در مشتری بیرونی تأثیر می گذارد. در مورد بعضی دیگر مشتری اصلی مشتری درونی است. کارمندان یک واحد غالباً به اعضای واحد دیگر در همان سازمان خدمت می کنند. چه مشتری دورنی باشد وچه بیرونی کلید این تعهد خدمت است. مدیران از دوطریق عمده تعهد خود را نسبت به مشتری نشان می دهند، یکی انجام خدمت ودیگری ایجاد اهمیت برای او ( خشنود، ۱۳۹۰، ص ۲۰).
خدمت به مشتری : به طور خلاصه یعنی به گونه ای مستمر وآگاهانه وقف نیاز مشتری شدن. این امر به پاسخ دهندگی در مقابل مشتری نیاز دارد که از راه ترغیب دایم وگوش دادن به افرادی حاصل می شود که از خدمات یا فرآورده های مدیر استفاده می کنند. برای خدمت واقعی به مشتری، شناسایی صریح و فوری نیازهای او ضروری است. مدیر ممتاز علاوه بر شناسایی از مشتری و آگاهی از نیازهای او مشکلات مشتری را به موقع حل می کند.
ایجاد اهمیت برای مشتری : یعنی شناساندن کامل مشتری به کسانی که به طور عملی به مشتری خدمتی عرضه می کنند( خشنود، ۱۳۹۰، ص ۲۰).
تعهد نسبت به سازمان
دومین تعهد مدیریت بر سازمان تاکید دارد. مدیر مؤثر خود تصویرگر افتخار سازمان خویش است. مدیر این تعهد را به گونه ای مثبت به سه طریق نشان می دهد. خوش نام کردن سازمان، حمایت از مدیریت رده بالا و عمل کردن براساس ارزش های اصلی سازمان ( میرزامحمدی و عبدالملکی، ۱۳۸۷، ص ۶۷).
تعهد نسبت به خود
سومین تعهد تکیه بر شخص مدیر دارد.مدیران ممتاز تصویری قوی و مثبت از خویش برای دیگران رقم می زنند آنها در همه موقعیت ها به عنوان قدرتی قاطع عمل می کنند.این مطلب را با خدمت به خود و یا خودپرستی نباید اشتباه کرد.تعهد به خود از سه فعالیت خاص معلوم می شود( نشان دادن خود مختاری، مقام خود را به عنوان مدیر تثبیت کردن، قبول انتقاد سازنده) .( حیدری، ۱۳۹۳، ص ۲۹).
تعهد نسبت به افراد و گروه کاری
چهارمین تعهد مدیریت بر کار تیمی و فردفرد اعضا ی گروه تأکید دارد. مدیران ممتازنسبت به کسا نی که بر ای آن ها کار می کنند ایثار نشان می دهند. این عمل به استفاده مدیر ازشیوه صحیح رهبری به منظور کمک به افراد در حصول توفیق در انجام وظایف شان اشاره دارد . تمایل مدیر به صرف وقت و انرژ ی و کار روزانه با زیردستان نشان دهنده تعهد مثبت او نسبت به مردم است. به خصوص سه عمل حیاتی از اجز ای تشکیل دهنده این تعهدهستند. نشان دادن علاقه مند ی مثبت و بازشناسی، دادن بازخورد پیشرفتی و ترغیب ایده های نوآورانه ( ویسی، ۱۳۹۱، ص ۳۸).
تعهد نسبت به کار
پنجمین تعهد مدیریت بر وظایفی تکیه دارد که باید انجام گیرد.مدیران موفق به وظایفی که مردم انجام می دهند معنا می بخشند.آنان برای زیردستان کانون توجه و جهت را تعیین کرده و انجام موفقیت آمیز تکالیف را تضمین می کنند ( ویسی، ۱۳۹۱، ص ۳۸).
چنین تعهدی زمانی عملی است که هدف اصلی و صحیح، سادگی و عمل گرایی آن حفظ شود و موجب مهم شود. در صورتی که این پنج « وظیفه » جلوه دادن تکلیف تعهدبه طور مستمر انجام گیرند کلید مؤثر مدیریت خواهند شد. مدیر حلقه اتصال اصلی میان هریک از تعهدات است. مدیر ممتاز ضمن اعمال دیدگاه های خود، نباید این پنج تعهد را از نظر دور داشته باشد. مدیر ممتاز در مورد روند پیشرفت و حما یت از تعهدات ، فرداصلی است . مدیر باقبول مسئولیت شخصی و عمل کردن در مقام نیرویی مثبت می تواند قویاً در سازمان، مردم آن، وظایف و مشتریان تأثیر گذارد. این مدیران ممتاز تشخیص می دهند که تکلیف خود آنان این است که نسبت به مشتر ی، سازمان، وظایف کلیدی مردم و خودشان تعهد ایجاد کنند . معنای این سخن آن است که بر ای هر تعهدی باید نگرش های مناسب به وجود آورد و علاقه مثبت نشان داد. این کار وظیفه تک تک افرادمی شود و نه وظیفه مدیر تنها. مدیر ممتاز باید خود را به معیارهای این پنج تعهد نزدیک کند و با هماهنگی دیگران برای ایجاد آن ها به تلاش و کوشش بپردازد. به وجود آمدن تعهدات، به کمک فداکاری و خدمت انجام می گیرد. وقتی مدیر ممتاز نسبت به زیردستان خود به طور واقعی وفادار باشد زیردستان نیز نسبت به وظایف خود گذشت و تعهد نشان می دهند ( میرزامحمدی و عبدالملکی، ۱۳۸۷، ص ۶۹).
نقد: این قول بی اساس است آیا رسول اکرم در این احادیث این قدر مجمل گویی کرده است که هیچ کس این احادیث را نفهمد؟ اگر اینان با چشم باز به نصوص فریقین نگاه گنند به نتیجه می رسند و معنای سخن پیامبر را در می یابند
۳ـ مراد از احادیث مذکور تمام خلفای بر حق اسلامی است[۲۶۹]
نقد: طبق این قول مشکل عدم اتصال خلفا و خلو در زمین از حجت الهی پیش می آید چون طبق این قول بین خلفای عادل از طریق خلفای غیر عادل فاصله واقع می شود
۴ـ .منظور و مراد روایات مذکور از خلفای اثنا عشر خلفای عدول است[۲۷۰]
نقد: همان مشکل عدم اتصال پیش آمده چون بعض ی ها گفته اندابن الزبیر صلاحیت خلافت نداشته است دست کم طبق این قول در زمان ابن الزبیر زمین بدون خلیفه مانده است[۲۷۱]
مصداق حقیقی روایات مذکور:
روایات خلفای اثناعشر فقط با عقیده شیعه سازگار است چون تمام روایات توالی و اتصال خلفا را می رساند این روایات خلافت را در دوازده نفر حصر کرده و اوصاف و خصوصیات این خلفا در روایات دیگر بیان شده است این خصوصیات در غیر ائمه اثنا عشر یافت نمی شود پس مقصود و مراد احادیث از خلفای اثنا عشر، ائمه می باشد حدیث ثقلین و سفینه و احادیث بسیار دیگر هم این حقیقت را تأیید می کند[۲۷۲]
این روایت را نمی توان بر ملوک اموی و عباسی حمل کرد چون آنان ظالم بودند و تعدادشان هم از دوارده نفر بیشتر بوده فقط تعداد ائمه شیعه دوازده نفر بودندو در علم و فضل و کرامت و تقوا از هم برتر بودند از این رو ائمه شیعه مصداق حقیقی این روایاتند[۲۷۳]
علاوه بر این در بعضی از روایات قیدو شرط هاشمیت برای خلافت ذکر شده و عبارت « کلهم من قریش » در آن روایات آمده است و همچنین در بعضی روایات آمده « یکون بعدی اثناعشر خلیفه کلهم من بنی هاشم »[۲۷۴] در بعضی روایات پیامبر خلافت و امامت ائمه اثناعشر شیعه را با صراحت ذکر فرموده است«….. ان اوصیایی بعدی اثناعشر اولهم علی و آخرهم مهدی »[۲۷۵]
در منابع شیعه هشت دسته روایات به چشم می خورد که در آن خلفای اثنا عشر معرفی شده است و مصادیق روایات خلفای اثناعشرند:
۱ـ در روایات دسته اول آمده است : یکون بعدی اثناعشر خلیفه کلهم من قریش[۲۷۶]این همان روایتی است که در منابع اهل سنت هم آمده است
۱ـ در روایات دسته دوم ائمه و خلفای پیامبر از اولاد فاطمه هستند[۲۷۷]
۲ـ دراین دسته خلفای پیامبر و تعداد ائمه دوازده نفرند[۲۷۸]
۳ـ در این دسته اول خلیفه رسول علی و آخرین خلیفه مهدی(عج) آمده است[۲۷۹]در این روایات نام اولین و آخرین خلیفه پیامبر ذکرشده است
۴ـ دراین روایات خلفای پیامبر دوازده نفرندو نه نفرشان از اولاد امام حسین هستند[۲۸۰]
۵ـ در این دسته خلفای پیامبر و ائمه از اهل بیت هستند[۲۸۱]
۶ـ در این دسته خلفای پیامبر علی،حسن، حسین و نه فرزند از نسل امام حسین هستند: « علی اخی و وترثی و وصیی و ولی کل مؤمن بعدیثم ابنی الحسن ثم الحسین ثم تسعه من ولدالحسین[۲۸۲]
در این روایات نام یکایک خلفای اثنا عشر ذکرشده همانطور که پیامبر فرموده است: « اذا مضی الحسین فابنه محمد هکذا…. ثم ابنه الحجه القائم »[۲۸۳]: جانشین و خلیفه بعد از من علی بن ابیطالب علیه السلام است و بعد از او دو نوه من حسن علیه السلام و سپس حسین علیه السلام هستند. سپس نه فرزند حسین علیه السلام امام خواهند بود. [نعثل] گفت: ای محمد صلی الله علیه و آله آن نُه نفر را نام ببر. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی حسین علیه السلام از دنیا رفت، فرزندش علی علیه السلام امام است و هنگامی که علی علیه السلام از دنیا رفت، فرزندش محمد علیه السلام به امامت میرسد و چون محمد علیه السلام از دنیا رفت، پسرش جعفر علیه السلام امام خواهد شد و وقتی جعفر علیه السلام از دنیا برود، فرزندش موسی علیه السلام امام است و هنگامی که موسی علیه السلام درگذشت، پسرش علی علیه السلام و بعد از او فرزندش حسن علیه السلام و بعد از او حجه بن الحسن علیه السلام امام خواهد بود. اینان دوازده امام به عدد نقبای بنیاسرائیل هستند.
بعداز مراجعه به روایات به بررسی تاریخی نیز می پردازیم :.
.بررسی تاریخی
در تاریخ اسلام، دوازده خلیفهای که حافظ و نگهبان عزت اسلام باشند ـ جز دوازده امامی که شیعه به آنان معتقد است ـ نمیتوان یافت؛ زیرا دوازده خلیفه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بلافاصله پس از آن حضرت به عنوان خلیفه ایشان معرفی شدند، از طرفی مایه عزّت اسلام بودند و هیچ وقت اسلام بدون آنان نبوده است. چنان که از ظاهر «لایزال» در این حدیث جابر بن سمره که میگوید:
«پیامبر گرامی در دوران حیات خود تصریح فرمود: پس از ایشان دوازده نفر به خلافت خواهند رسید که همگی از قریشاند و عزّت اسلام در سایهی خلافت آنان خواهد بود. سپس کلمهای فرمود که من نشنیدم، پس به پدرم گفتم: چه فرمود؟ گفت: همهی آنان از قریش هستند. [۲۸۴]»
این حدیث را شیعه و سنی[۲۸۵] در کتابهای حدیثی خود نقل کردهاند و همگی صدور آن را از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) قبول دارند. بنابراین مهم آن است که بدانیم این دوازده خلیفهی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) چه کسانیاند. فهمیده میشود.
پیامبر صلی الله علیه وآله در هیچ زمانی بدون خلیفه نبوده است. حال باید دید این دوازده نفر کیستند؟تاریخ زندگی خلفای اموی و عباسی نشان میدهد که آنان هیچ وقت مایه عزّت اسلام نبودند! ولی دوازده امام شیعه علیه السلام ـ که همگی در عصر خود مظهر تقوا و حافظ سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله بودهاند، پیوسته مورد توجه صحابه و تابعین و نسلهای بعدی قرار داشتند و به علم و وثاقت معروف بودند.
علاوه بر این، کسی غیر از شیعه، دوازده امامی را که از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله تا آخر دنیا استمرار داشته باشد، معرفی نکرده است، اگر تنها مصداق حدیث «اثنی عشر خلیفه» را بپذیریم، با مراجعه به تاریخ میبینیم که یازده امام آمده و شهید شدهاند و اکنون دوران امامت و خلافت دوزادهمین امام ـ که حضرت مهدی علیه السلام ـ است.[۲۸۶]
خلاصه
مجموع اخباری که با عنوان «اثنی عشر خلیفه» و تعابیر همانند آن آمده، نشانگر این است که:
۱ـ امامان دوازده نفر هستند.
۲ـ امامت آنان تا پایان دنیا مستمر است؛ (با توجه به جمله «لایزال الاسلام و لاینقضی» ).
۳ـ همگی آنان از قریش هستند.
۴ـ غیر از شیعه کسی چنین ادعایی ندارد.
۵ـ حضرت مهدی علیه السلام، دوازدهمین امامی است که از سال ۲۶۰ امامت را بر عهده دارد.
پس آن ثقل همدوش قرآن که باید به آن تمسّک نمود و خلیفهای که در پرتو امامت او، اسلام عزیز میگردد و نشناختن او باعث خروج از اسلام می شود، همان حضرت مهدی علیه السلام است.
احادیث خاص
باتوجه به احادیثی که گذشت، عقیده به مهدی موعود یکی از مسلمات مذاهب اسلامی بوده و علمای فرقه های مختلف اهل سنت این احادیت را متواتر دانسته مانند :ابن حجر هیثمی مکی، احمد ابوالسرود الصباح الحنفی و شیخ یحیی بن محمد لحنفی و.. [۲۸۷]، و اولین کسی که در باره عقیده مهدویت و اوصاف آن سخن گفت خود رسول اکرم (ص) بودند[۲۸۸] اگرچه در مصداق مهدی موعود اختلاف است اما اصل قضیه از مسلمات فریقین می باشد[۲۸۹]، حال به روایات خاص در خصوص وجود نازنین حضرت مهدی (عج) می پردازیم :
عرصههای مشترک عامه و خاصه در موضوع مهدویّت:
۱- اصل قضیهی مهدویّت
یکی از موارد اتفاقی بین شیعه و اهل سنّت در قضیهی مهدویّت، اتفاق بر اصل آن است. امت اسلامی ـ به غیر از گروهی اندک از غربزدگان و روشنفکر نمایان مانند احمد امین مصری ـ بر این مسأله اتّفاق دارند که در آخر الزّمان شخصی به نام مهدی (علیه السلام) از فرزندان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) ظهور کرده و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد.
۲-۷-۳-۳- گام سوم: جمع آوری و خلاصه کردن ارزیابی های تصمیم گیران
برای تعیین رابطه میان معیارهای یک گروه تصمیم گیری متشکل از p کارشناس مور سوال قرار می گیرند تا مجموعه ای از مقایسات زوجی بر حسب عبارات کلامی بدست آید. از این رو تعداد p ماتریس فازی ، … ، ، با بهره گرفتن از نظرات هر کارشناس تهیه می شود، که در آن اعداد فازی مثلثی بوده و مربوط به عدد فازی مثلثی (۰و۰و۰) خواهد بود.
ماتریس فازی ، ماتریس فازی رابطه مستقیم اولیه نامیده می شود.
۲-۷-۳-۴- گام چهارم: بدست آوردن ماتریس نرمال رابطه مستقیم فازی (). استحاله عددی خطی به عنوان فرمول نرمال سازی برای تغییروضعیت مقادیر به مقدارهای قابل مقایسه استفاده شده است. فرض کنید، هر عدد فازی مثلثی در در هر سلول را نشان می دهد، و r بیشینه مجموع عامل سوم هر عدد فازی مثلثی در هر ردیف معادله است.
و
که در آن
فرض کنید ، حال سه مقیاس قطعی ار تعریف کنید؛ این مقیاس ها از ماتریس به صورت زیر تعریف می شوند:
۲-۷-۳-۵- ماتریس روابط فازی کلی () را کامل کنید. این ماتریس در گام قبل محاسبه نشد. براساس روش DEMATEL حلقه ای، این ماتریس را می توان از طریق زیر محاسبه نمود:
۲-۸- مروری بر مطالعات پیشین
۲-۸-۱- تکنولوژی و انتقال تکنولوژی
۲-۸-۱-۱- مدیریت تکنولوژی و انتقال تکنولوژی
تحقیقات صورت گرفته روی انتقال تکنولوژی و انتقالات بین المللی تکنولوژی در گستره ای از زمینه های مختلف همچون دانش سیاسی، اقتصادی، جامعه شناختی، سیاست عمومی، بازاریابی و مدیریت تکنولوژی تغییر یافته و گسترده شده اند. ایده های بررسی شده عبارتند از فرایند انتقال تکنولوژی، شایسته بودن تکنولوژی، هماهنگی و تضاد میان کشورهای درگیر انتقال، موفقیت انتقال تکنولوژی و منافع اقتصادی و اجتماعی انتقال تکنولوژی برای دو طرف تامین و دریافت کننده. ]۵۸[
از نظر بسیاری از محققان، مزایای بالقوه بالای انتقال تکنولوژی میان شرکت های وابسته به کمپانی ها بین المللی و شرکت های داخلی مشوق مطالعاتی چند در ارتباط با تشکیل رابطه بین تولید کنندگان خارجی و تامین کنندگان شان در صنایع الکترونیک و اتومبیل سازی در برخی کشورهای توسعه یافته بوده است.
۲-۸-۱-۲- عوامل موثر بر موفقیت انتقال تکنولوژی
یو و همکارانش به جهت ارزیابی اجرایی پذیری تکنولوژی، بر اهمیت استراتژی، اثرات تجاری، فرصت های تجاری، ریسک، موقعیت فعلی تکنولوژی و هزینه های حاصل از تکنولوژی تمرکز کردند. ]۵۹[ در کنار عوامل قانونی، بازار، مالی و کاربردی بر عوامل فنی، شرکتی و استراتژیک نیز تمرکز کردند.
۲-۸-۲- انتقال تکنولوژی در صنعت خودرو سازی
در تحقیق ]۴۳[ بر روی عوامل موثر بر انتقال دانش و تکنولوژی در صنعت اتومبیل سازی ترکیه روش های مختلف انتقال از سوی تولید کنندگان عمده اتومبیل به سوی تامین کنندگان قطعات شناسایی شدند؛ برخی از این روشها بسته به روش تولیدی، به ترتیب تاثیر گذاری، عبارتند از: همکاری در روش های کنترل کیفیت، مشارکت در فعالیت های تحقیق و توسعه، ارسال متخصص برای حل مشکلات فرایند تولید، مشارکت در طراحی، تامین ماشین آلات، ابزار و تجهیزات خاص، مشارکت متخصصان تولید کننده در ایجاد طرح تولیدی تامین کننده، واگذاری حق امتیاز دانش و یا تکنولوژی، همکاری در اجرای مدیریت بازاریابی در شرکت تامین کننده.
]۵۱[ در تحقیق خود ضمن بررسی عوامل موثر بر انتقال تکنولوژی سیستم های اطلاعاتی، به نقش این عوامل در سازمان های ایرانی پرداخته است. وی براساس مدل پاستور و مارکوس، مدلی را ارائه نموده که عوامل کلیدی موفقیت انتقال این سیستم ها در شرکت های خودروسازی را با بهره گرفتن از آزمون فریدمن مورد آزمون قرار داده است. یافته های آنان در جدول ۲-۴ خلاصه شده است.
جدول ۲-۴- رتبه بندی عوامل موثر در انتقال تکنولوژی های اطلاعاتی در سازمان های ایرانی
دسته عوامل | عامل | رتبه |
عوامل سازمانی | برخورداری از تعهد و حایت مدیران ارشد | ۶۹/۵ |
درک واضح از هدف کسب و کار و نیازمندی ها | ۵۳/۴ | |
آمادگی از نظر برخورداری از زیرساخت های مناسب | ۱۷/۴ | |
منابع مالی کافی |
(2-5-4 آزمون فرضیه و نتایج آن…………………………………………………………………………………………………………………………92
(6-4 خلاصه فصل ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………97
فصل پنجم : خلاصه ، نتیجه گیری و پیشنهادها
(1-5 مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….99
(2-5 خلاصه تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..99
(3-5 بررسی یافته ها و تفسیر نتایج تحقیق…………………………………………………………………………………………………………….102
5-3-1) نتایج آزمون فرضیه ……………………………………………………………………………………………………………………………103
5-3-2) نتایج حاصل از الگوی جریان های نقدی ……………………………………………………………………………………………103
5-3-3) نتایج حاصل از مدل برنامه ریزی ژنتیک …………………………………………………………………………………………..104
5-3-4) مقایسه نتایج الگوی جریان های نقدی با نتایج حاصل از مدل برنامه ریزی ژنتیک فرج زاده……………105
(4-5 محدودیت های تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………………106
(5-5 پیشنهادات تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………………..106
(6-5 پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی…………………………………………………………………………………………………………………….107
(7-5 نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….107
(8-5 خلاصه فصل ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………107
منابع فارسی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..108
منابع لاتین…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………110
فصل اول
طرح و کلیات تحقیق
مقدمه(1-1
ورشکستگی مرحله ی نهایی درماندگی مالی می باشد. درماندگی مالی یکی از مراحل ورشکستگی است، که در این مرحله شرکتها در بازپرداخت بدهی های خود دچار مشکل می شود. درماندگی مالی و ورشکستگی، هزینه های زیادی به همراه دارد که صدمات جبران ناپذیری به اقتصاد یک کشور وارد می کند. یکی از راههایی که می تواند به جلوگیری از درماندگی مالی کمک قابل توجهی کند، پیش بینی درماندگی مالی است. ورشکستگی تقریبا مقوله ای قدیمی می باشد که ممکن است در یک مغازه خرده فروشی کوچک که قادر به ایفای تعهدات اجاره خود از جمله پرداخت اجاره بها نیست و بدین دلیل تعطیل می شود و یا در یک شرکت تولیدی بزرگ به دلیل نداشتن نقدینگی مطلوب و زیانهای مستمرسالانه رخ دهد. البته همه ی واحدهای تجاری برای دستیابی به موفقیت برنامه ریزی می کنند و عملیات خود را به سمت اجرای برنامه های خود راهبری می نمایند، اما برخی از آنان برای دستیابی به این هدف دست به عملیات مخاطره آمیز می زنندکه به ورشکستگی منجرمی شود. این جنبه ی غیر منتظره بودن درماندگی مالی است که آنرا خطرناک تر می سازد. به هرحال همه واحدهای تجاری که تداوم فعالیت ندارند درمانده مالی تلقی نمی شوند زیرا برخی از آنها با وجود عدم تداوم فعالیت به اهداف خود دست یافته اند. ورشکستگی رویدادی است که تاثیر بااهمیتی بر سهامداران، بستانکاران، مشتریان، مدیریت، کارکنان و سایر ذینفعان می گذارد. ازاین رو ورشکستگی هم از لحاظ اجتماعی و هم از لحاظ اقتصادی کشور را به چالش می کشد(آلتمن[1]،1968). به این دلیل اگر بتوانیم در مورد امکان وقوع درماندگی مالی و ورشکستگی پیش از رخداد واقعی آن اطلاعاتی بدست آوریم می توانیم آثار اقتصادی و اجتماعی آن را کاهش و یا از پیامدهای آن جلوگیری کنیم. بنابراین پیش بینی درست و صحیح درماندگی مالی در دنیای مالی بسیار اهمیت دارد. حسابداران باید علل پدید آورنده ی درماندگی مالی و ورشکستگی را به خوبی درک کنند، زیرا این حسابداران هستند که می توانند قبل از وقوع ورشکستگی مدیریت را آگاه ساخته و راه حل های پیشگیری را ارائه نمایند (نیوتن[2]،1998).
عوامل متعددی وجود دارد که پدیده ورشکستگی را تحت تاثیر قرار می دهند. نرخ بالای بهره و وجود بدهی های بیش از حد از جمله عواملی هستند که دارای تاثیر منفی بر وضعیت مالی شرکتها می باشند.
ویژگیهای خاص صنعت و قوانین و مقررات دولتی نیز می توانند در درماندگی مالی شرکتها نقش داشته باشند. به جز موارد بالا، مطالعات انجام شده نشان می دهد که شرکتهای تازه تاسیس خصوصی و شرکتهای کوچک تر به ترتیب نسبت به شرکتهای با سابقه و شرکتهای بزرگ آسیب پذیر ترند(دان و براداستریت[3]،1980). درچند دهه ی اخیر پژوهش های زیادی در زمینه ی وقوع ورشکستگی خصوصا در مورد پیش بینی ورشکستگی و درماندگی مالی صورت گرفته است.این مدلها موفقیت های زیادی داشته اند. عموما بکارگیری مجدد این مدلها برای مجموعه داده های متفاوت از داده های اولیه یعنی داده های متفاوت از نظر زمانی و یا داده های مربوط به شرایط یا سیستم های اقتصادی متفاوت نتوانسته اند موفقیتهای پیشین را تکرار نمایند. به هر حال با گذشت زمان شرایط تغییر می کند
در نتیجه متغیرهای مورد استفاده در مدلها کارایی خود را ازدست می دهند (هابر[4]،2006). همچنین سیستم های اقتصادی که بر پایه آن طرح ریزی شدند متفاوت از دیگر بخش ها و یا کشور ها است. از این رو استفاده از مدلی که منطبق بر شرایط اقتصادی کشور باشد ضروری است. هدف این تحقیق ارزیابی میزان اثربخشی الگوهای جریان وجوه نقد و مدل پیش بینی ورشکستگی با بهره گرفتن از الگوریتمی است که با شرایط و سیستم اقتصادی کشور منطبق می باشد و بر اساس متغیرهای اثرگذار در ایران پایه ریزی شده که توسط محققان قبلی بدست آمده است.
تشریح و بیان مسئله (2-1
مدیران، سهامداران، کارکنان، بستانکاران، مشتریان، سرمایه گذاران و سایر افراد ذینفع برای تصمیم گیری به اطلاعات نیازمند هستند و این نوع اطلاعات می تواند از طریق صورت های مالی که یکی از منابع تامین کننده نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان است، برآورده شود. تحلیل گران مالی با بهره گرفتن از اطلاعات مندرج در صورت های مالی شرکت ها قدرت تصمیم گیری را افزایش می دهند. یکی از ابزارهای تجزیه و تحلیل صورت های مالی، استفاده و بکارگیری نسبت ها و شاخص های مالی و غیر مالی استخراج شده از صورت های مالی است.
به عنوان مثال، نسبت های نقدینگی، عملیاتی و غیره می توانند برای استفاده کنندگان موثر باشند. یکی از راه هایی که می توان با بهره گرفتن از آن از فرصت های سرمایه گذاری مناسب تر بهره گیری کرده و از هدر رفتن منابع جلوگیری نمود، پیش بینی ورشکستگی است. به این ترتیب که در وهله اول، با ارائه هشدارهای لازم، می توان شرکت ها را نسبت به وقوع ورشکستگی هوشیار کرد تا آنها با توجه به این هشدارها، دست به اقدامات مقتضی بزنند و دوم اینکه، سرمایه گذاران فرصت های مطلوب سرمایه گذاری را از فرصت های نا مطلوب تشخیص دهند و منابع شان را در فرصت ها و مکان های مناسب سرمایه گذاری کنند. به هر حال نشانه های پریشانی مالی خود را به سرعت نشان نمی دهند بلکه در میان حجم انبوهی از اطلاعات مالی و غیر مالی خود را مستتر می سازند. رمز موفقیت در این زمینه شناسایی به هنگام مشکلات مالی است. یعنی زمانی که صدمات ناشی از این مشکلات اساسی نبوده و شرکت در ورطه نابودی قرار نگرفته باشد. در اینجا است که مدل های پیش بینی ورشکستگی اهمیت خود را نشان می دهند. این مدل ها همانند زنگ خطری مشکلات نهفته در ساختار مالی را آشکار می کنند و امکان عکس العمل به موقع را برای مدیران، سرمایه گذاران و سایر افراد و مراجع ذینفع فراهم می آورند. درماندگی مالی و ورشکستگی، هزینه های زیادی به همراه دارد که صدمات جبران ناپذیری را به اقتصاد یک کشور، وارد می کند. یکی از راههایی که می تواند به جلوگیری از درماندگی مالی کمک شایان توجهی کند، پیش بینی درماندگی مالی است. در فرهنگ آکسفورد واژه Distress به معنای پریشانی، درد، اندوه، فقدان منابع مالی و تنگدستی آورده شده است. از نقطه نظر اقتصادی، درماندگی مالی را می توان به زیان ده بودن شرکت تعبیر کرد که در این حالت شرکت دچار شکست [5]شده است (فرج زاده،1386). تداوم فعالیت شرکتها، موضوعی است که در فرایند حسابرسی مورد ارزیابی قرار می گیرد. استاندارد حسابرسی شماره 570 ایران نحوه ی رسیدگی و اظهار نظر حسابرسان را نسبت به تداوم فعالیت شرکت ها مشخص نموده است(کمیته تدوین استانداردهای حسابرسی،1390 ). علیرغم اینکه حسابرسان از این استاندارد نیز استفاده می کنند، شرکت های متعددی بعد از دریافت گزارش حسابرسی مقبول واظهار نظر نادرست حسابرسان ورشکسته شده اند. حسابداران، حسابرسان، شاغلین در این حرفه و محققان بر این باورند که خصوصا در حسابرسی به یک ابزار نیاز است تا به اظهار نظر حسابرسان نسبت به تداوم فعالیت شرکتها کمک کند. بنابراین این مطالعه بدنبال شناسایی یک ابزار مناسب است تا حسابرسان به وسیله ی آن بتوانند به طور مناسب تر و معقول تر نسبت به تداوم فعالیت واحد های تجاری اظهار نظر نمایند.
تعدادی از مطالعات قبلی درصدد توسعه مدل های پیش بینی کننده ورشکستگی بر مبنای متغیر های مالی و سایر شاخص ها، از مشکلات مالی بر آمدند. مطالعات نشان می دهد که این مد ل ها می توانند ورشکستگی را با دقت زیاد چند سال قبل از وقوع ورشکستگی واقعی پیش بینی کنند. در این تحقیق نتایج الگوی جریان های نقدی با نتایج ناشی از مدل برنامه ریزی ژنتیک درپیش بینی ورشکستگی مقایسه می شود تا میزان اثربخشی آنها ارزیابی گردد و هر کدام که دارای دقت بالاتری باشد بعنوان ابزاری جهت پیش بینی وضعیت آتی شرکت ها معرفی شود.
حسابرسان معمولا بر اساس استانداردهای حسابرسی با توجه به نشانه هایی از جمله موارد زیر نسبت به تداوم فعالیت اظهار نظر می کنند:
1-سود (زیان)دوره جاری یا سنوات گذشته
2-خالص جریان وجوه نقد عملیاتی
3-سرمایه در گردش
4-مقایسه بدهی به حقوق صاحبان سهام
5-سایر نسبتهای مالی(ساندرا[6]،1999).
حسابرسان بر اساس اطلاعات فوق نسبت به تداوم فعالیت شرکتها اظهار نظر می کنند که در بسیاری از موارد پیش بینی حسابرسان نادرست بوده و موجب آسیب رساندن به سرمایه گذاران، سهامداران، بانکها، دولت، موسسات بیمه و سایر ذینفعان شده اند.
از آنجایی که خالص جریان های وجوه نقد عملیاتی بعنوان یک عامل برای حسابرسان در ارزیابی تداوم فعالیت شرکت ها می باشد، لذا دراین تحقیق به بررسی مدل برنامه ریزی ژنتیک(GP)[7] ارائه شده توسط فرج زاده دهکردی (1386) برای پیش بینی درماندگی مالی و میزان دقت آن در ش
رکت های دارای درماندگی مالی و شرکتهای که دارای سلامت مالی (سالم) پرداخته می شود و سپس میزان دقت الگوی جریان نقدی در مورد پیش بینی وضع آتی شرکت ها بررسی و در آخر نتایج این دو مورد با یکدیگر مقایسه تا بهترین روش را برای استفاده ی حسابرسان در اظهار نظر نسبت به تداوم فعالیت واحد های تجاری بکار گرفته شود و مدلی با بالاترین میزان دقت جهت استفاده ی حسابرسان به آنان معرفی شود. الگوی جریان نقدی، سیاست های شرکت برای تأمین منابع، تخصیص منابع و ظرفیت عملیاتی را نشان می دهد. تئوری های اقتصادی و محققان قبلی مثبت یا منفی بودن جریان های نقدی مربوط به هر یک از فعالیت های عملیاتی، سرمایه گذاری و تأمین مالی را با توجه به مراحل چرخه عمر پیش بینی کرده اند. براساس این مطالعات چرخه ی عمر به 5مرحله تقسیم شده که این مراحل عبارتند از:
1-مرحله ی ظهور 2- مرحله ی رشد 3- مرحله ی بلوغ 4-مرحله ی رکود 5-مرحله ی نزول(افول)
الگوهای جریان نقد به پیش بینی علائم جریان های نقد در هر یک از مراحل فوق می پردازد. بگونه ای که جریان نقد عملیاتی در مراحل فوق به شرح زیر می باشد: در مرحله ظهور منفی-در مرحله ی رشد مثبت-در مرحله ی بلوغ مثبت-در مرحله ی رکود و نزول منفی می شود. وضعیت جریانات نقد ناشی از فعالیتهای سرمایه گذاری بدین گونه می باشد که در مرحله ی ظهور منفی-در مرحله ی رشد منفی-در مرحله ی بلوغ منفی-در مرحله ی رکود بسته به تصمیمات مدیریت مثبت و یا منفی می باشد-و در مرحله ی نزول مثبت می باشد. ودر نهایت جریان نقدی ناشی از تامین مالی اینگونه خواهد بود که:در مرحله ی ظهور مثبت-در مرحله ی رشد مثبت-در مرحله ی بلوغ منفی-ودر مراحل رکود و نزول بر حسب تصمیمات مدیریت مثبت ویا منفی خواهد بود (دیکینسن[8]، 2011). به عنوان مثال مثبت یا منفی بودن جریان نقدی مربوط به هر یک از فعالیت ها، سیاست ها و خط مشی های مورد انتظار هر یک از مراحل چرخه عمر را نشان می دهد. بر طبق این الگوها در زمان نزول(افول)شرکت، جریان های نقدی به شرح زیر می باشد:
سوم باب عشق است و مستی و شور نه عشقی که بندند بر خود به زور
چهارم تواضع، رضا پنجمین ششم ذکر مرد قناعت گزین
به هفتم در از عالم تربیت به هشتم در از شکر بر عافیت
نهم باب توبه است و راه صواب دهم در مناجات و ختم کتاب
(سعدی،۱۵۸،۱۳۸۴)
آن چه در دیباچه، درباره ی کتاب دیده می شود و در ابیات بالا آمده است، تقسیم بندی کتاب به ده باب و نام گذاری هر باب توسط شاعر است. اکنون این تقسیم بندی در کتاب بوستان رعایت می شود، که به قرار زیر است:
باب اول : در عدل و تدبیر و را ی باب دوم : در احسان
باب سوم : در عشق و مستی و شور باب چهارم : در تواضع
باب پنجم : در رضا باب ششم : در قناعت
باب هفتم : در عالم تربیت باب هشتم : در شکر بر عافیت
باب نهم : در توبه و راه صواب باب دهم: در مناجات و ختم کتاب
۳-۳-۳- بدایع سعدی
سعدی در غزلی گوید:
یکی لطیفه ز من بشنو، ای که در آفاق سفر کنی و لطایف ز بحر و کان آری
گرت بدایع سعدی نباشد اندر بار به پیش اهل و قرابت چه ارمغان آری
(همان، ۵۳۱)
در این بیت، شیخ اشاره ای به بدایع خود دارد. ما نیز پاره ای از غزلیّات او را با عنوان بدایع می شناسیم.
این که آیا سعدی، خود برای پاره ای از غزلیّاتش، عنوان بدایع را انتخاب کرده است بر ما پوشیده است. شاید منظور سعدی، سخنان جالب و بدیع خود است. امّا نمی توان منکر شد که سعدی خود نام بدایع را انتخاب کرده است.
۳-۳-۴- طیّبات سعدی
سعدی در غزلی می گوید:
آن چه رفتاراست وقامت وآن چه گفتار و قیامت؟ چندخواهی گفت سعدی؟طیّبات آخر ندارد
(سعدی،۱۳۸۴،۳۸۴)
نیز گوید:
زهر از قبل تو نوش داروست فحش از دهن تو طیّبات ا ست (همان، ۱۵۸ )
آن چه مسلّم است، بیت نخست اشاره مستقیم به اشعاری دارد که شیخ، خود آن ها را طیّبات می داند. آیا این طیّبات، همین اشعاری است که ما امروزه تحت عنوان طیّبات می شناسیم، یا غزل هایی است که از نظر شیخ پاک و قابل احترام است. امّا بیت دوم، به بیان سخنان پاک و شیرین اشاره دارد. می توان گفت پاره ای از غزلیّات شیخ در نظرش پاک و زیبا است. شاید همان گونه که خود، نام گلستان را بر کتابش گذاشت، برای طیّبات نیز چنین نامی را انتخاب کرده است.
۳-۴- سخن سعدی
در باره ی ارزشمندی و گسترش کلام شاعر در زمان خود، مباحث زیادی عنوان شده است. سعدی خود نیز بارها عنوان می نماید که سخنش در عالم دارای ارزش است و برای آن همتایی نمی شناسد.
سعدیا، خوشتر از حدیث تو نیست تحفه ی روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان شیرینت کاین همه شور در جهان انداخت
(همان ، ۳۳۶)
هفت کشور نمی کنند امروز بی مقالات سعدی انجمنی (سعدی،۱۳۸۴ ، ۵۴۴ )
۳-۴-۱- عشق علّت زیبایی سخن
امّا آن چه سبب زیبایی کلام سعدی می شود، عشق است. در سخنش، عشق به آن چه در هستی وجود دارد، دیده می شود. مادی و معنوی بودن عشق او تفاوتی ندارد. آن چه مهّم است سوز و جوششی است که هنر زبان آوری سعدی را جاودانه می نماید و شاعر با بیانی روشن، علّت تأثیر گذاری و زیبایی سخن خود را، این گونه بیان می نماید.
هر که دل شیفته دارد چو من بس که بگوید سخن دلپذیر
ناله ی سعدی به چه دانی خوش است بوی خوش آید چو بسوزد عبیر(همان، ۴۳۳ )
زین سبب خلق جهانند مرید سخنم که ریاضت کش محراب دو ابروی توأم(همان، ۴۵۵)
مردمان عاشق گفتار من ای قبله ی خوبان چون نباشند که من عاشق دیدار تو باشم
(همان، ۴۶۸ )
از من به روی عشق تو می زاید این سخن طوطی شکر شکست که شیرین کلام شد
(همان، ۳۹۹ )
سعدی به یاری عشق، جان خود را آگاهی می بخشد تا جایی که کلامش« شور در جهان می اندازد» و « تحفه ی روزگار اهل شناخت می شود» به راستی که کلامش مرهم دل های سوخته و روشنی بخش جان های خسته است، همان گونه که اعتقاد دارد:
هم چنان شکر عشق می گویم که گرم دل بسوخت جان بنواخت
سعدیا، خوشتر از حدیث تو نیست تحفه ی روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان شیرینت کاین همه شور در جهان انداخت(همان، ۳۳۶ )
آن چه سخن ساده و بی تکلّف سعدی را جذاب و دوست داشتنی نموده، دردی نهفته در شعر است که عاشق، عارف، زاهد و هر فرد عادی و عامی را تشنه ی کلام او می نماید. اعتقاد من این است که آن چه سبب می شود نسل های فراوانی، تحت تأثیر سخن سعدی قرار گیرند، درد مشترک نوع بشر است که در سخن سعدی و درون هر انسانی عاشقی وجود دارد. این مضمون مشترک چه زمینی و عرفانی، سبب پیوند نسل های زیادی با سعدی شده است و آگاهی سعدی سبب این ارتباط شده است. زیرا او پیری جهان دیده و انسان شناس است و به درستی فهمیده است که بیان درد درونی انسان ها، و هم دلی با آن ها، سبب جاودانگی می شود. علّت دیرینه ی ارتباط مردم با آثار شیخ محبّت و عشقی است که در آثارش به انسان ها ورزیده است.