فصل پنجم: این فصل شامل نتیجه گیری بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها و همچنین موانع و محدودیت های تحقیق و ارائه ی پیشنهادهایی در زمینه ی تحقیق و پیشنهادهایی برای تحقیق های آتی میباشد .
فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱ مقدمه
حسابرسی صورتهای مالی و کیفیت اطلاعات حسابداری از جمله موضاعاتی هستند که سوالات و مسایلی مختلفی پیرامون آن ها در سطح تئوری و عمل مطرح است . منظور از حسابرسی صورتهای مالی خدمتی است که توسط اشخاص مشغول در این حرفه در طی سالیان متمادی ارائه می گردید و منظور از کیفیت اطلاعات حسابداری ویژگی های کیفی مربوط بودن و قابلیت اعتماد است که هر یک به اجزای خردتری تقسیم میشوند . بنابرین باید رابطه میان این دو مقوله (حسابرسی و کیفیت اطلاعات حسابداری ) مورد بررسی قرار گیرد و ببینیم آیا فرایند حسابرسی در ارتقای کیفیت اطلاعات حسابرسی نقش مؤثری دارد یا خیر.
در این فصل کوشش می شود تا مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق های انجام شده در ارتباط با حسابرسی صورتهای مالی و کیفیت اطلاعات حسابداری به صورت کامل بررسی و تبیین گردد .
۲-۱-۱مبانی نظری مرتبط با حسابرسی
۲-۱-۱-۱ تعریف حسابرسی
در ارتباط با حسابرسی تعاریف متعددی وجود دارد که به برخی از آن ها در اینجا اشاره میکنیم:
کمیته مفاهیم انجمن حسابداران آمریکا حسابرسی را به صورت زیر تعریف میکند :
حسابرسی عبارت است از فرایند سیستماتیک جمع آوری و ارزیابی بی طرفانه ی شواهد درباره ی ادعاهای مربوط به رویدادهای اقتصادی به منظور تعیین میزان انطباق این ادعاها با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش نتایج به استفاده کنندگان ذی نفع.
ولنایزر در ارتباط با حسابداری و حسابرسی میگوید: صورتهای مالی باید پدیدههای تجربی را شرح دهد از این رو لازم است در جست و جوی قوانین و مقرراتی باشیم که اجازه دهند آن پدیده را از نظر عملی پیشبینی کنیم به طور خلاصه همان طور که به نظر میرسد حسابداری هم باید بر آن دلالت داشته باشد هدف اصلی باید حسابداری کردن برای این پدیدههای تجربی باشد . به ویژه حسابهای تاریخی باید شرحی از پدیدههای تجربی باشند که صحت آن ها ممکن است با مراجعه به شواهدی که خارج از حوزه کنترل و تاثیر تهیه کنندگان آن است اطمینان داده شود.
راد در رابطه با حسابرسی معتقد است : گزارشگری مالی باید یک هدف برای تشریح واقعیات اقتصادی برگزیند . حسابرسی به عنوان فرایند رسیدگی برای حصول اطمینان از شباهت اطلاعات به واقعیت اقتصادی تعریف خواهد شد .
به بیان دیگر یک نقطه نظر صریح وجود دارد که حسابداری باید با توصیف واقعیت اقتصادی در شکل پدیدههای قابل آزمون سر و کار داشته باشد و حسابرس باید انجام آزمونهای مورد نیاز در این زمینه را برعهده گیرد . در نتیجه استدلال به شرح زیر ادامه خواهد یافت : صورتهای مالی ابراز ابلاغ پیام هایی درباره واقعیت رویدادها و پدیدههای اقتصادی یک واحد گزارشگر مثل یک شرکت است . آنچه که برای استفاده کننده ی این صورتها مهم است این است که به عنوان بخشی از اعمال کلی تر پاسخ گویی مدیریت توصیف این رویدادها و پدیده ها قابلیت اثرگذاری بر تصمیم استفاده کننده را (معیار مربوط بودن ) دارد . و این توصیف ها با پدیده ها و رویدادهای مربوط مشابهت دارد یا آن ها را صادقانه باز می نمایاند ( معیار قابلیت اعتماد ) .
وظیفه حسابرسی در این شرایط عبارت است از رسیدگی به اینکه آیا بازتاب پیامدهای حسابداری به نحو صادقانه پدیده ها و رویدادهای اقتصادی مربوط را بیان میکند یا خیر ؟ اگر این نقش به طور موفقیت آمیزی کامل شود آنگاه بعدا می توان استدلال آورد که صورتهای مالی درگیر یک مورد را ارائه میکند که باید در مقررات گذاری توصیف شود اما شکل پاسخ گویی که به نحو منصفانه ارائه میکند کماکان تعریف نشده باقی میماند.
۲-۱-۱-۲ کیفیت اطلاعاتی و حسابرسی
رویداد اقتصادی و منابع و تعهدات موضوع حسابرسی را به طور عام و حسابرسی شرکت را به طور خاص تشکیل میدهد اما جنبههای خاص پدیدههای دنیای واقعی که حسابرسی با آن سروکار دارد کیفیت اطلاعاتی است . یعنی حسابرس مسئول رسیدگی و گزارش درباره ی کیفیت اطلاعاتی است که موضوع اقتصادی را توصیف میکند .از این جنبه کیفیت در این متن بر حسب مربوط بودن و قابلیت اعتماد اطلاعات گزارش شده تعریف می شود .یعنی فرض می شود استفاده کنندگان صورتهای مالی نگرانند که مربوط بودن و قابلیت اعتماد صورتهای مالی طوری باشد که نتوانند با آسودگی خیال به آن ها تکیه کنند یعنی نوعی از آنچه ولنایزر به عنوان اطمینان کیفیت توصیف میکند و بر اساس آن حسابرسی را به عنوان آزمودن مستقل تعریف میکند . ولنایزر بازهم استدلال می آورد که کیفیت مورد انتظار صورتهای مالی باید بر حسب برازندگی آن ها در استفاده بیان شود او این انگاره را در قالب ویژگیهای مورد انتظار از صورتهای مالی مربوطه بیان میکند یعنی مربوط بودن آن ها به تمام اقدامات بازار و آزمون پذیری مستقل با بهره گرفتن از شواهد موجود . آنچه که اودر زمینه ی نقش حسابرسی استدلال می آورد این است که حسابرسی این قابلیت را دارد که قبل از تصمیم گیری یا اقدام فرد مورد استفاده قرار گیرد . هدف غایی اطلاعات این است که موثق است . حسابرسی باید این ظرفیت را داشته باشد که به استفاده کننده اش باوری را درباره ی کیفیت کلی محتوای پیام حسابداری آن بدهد . اگر چنین باوری وجود داشته باشد آنگاه قابلیت ابهام و شک وجود دارد که باید کاهش یابد استفاده عقلانی از اطلاعات که باید رخ دهد و از سویی دیگر پاسخ گویی صحیح بین هویت گزارشگر و مدیریت و ذی نفع ها هم وجود دارد که باید بیشتر شود.
۲-۱-۱-۳ حسابرسی و ارزش افزوده
چنان که کمیته مفاهیم بنیادی حسابرسی انجمن حسابداری آمریکا بیان میکند حسابرسی صورتهای مالی به ابلاغ اولیه اطلاعات مالی از واحد گزارشگر به ذینفعان برون سازمانی ارزش اضافه میکند . این عمل با گزارش دادن درباره ی کیفیت اطلاعات گزارش شده به این افراد و سازمانها انجام می شود . به بیان دیگر حسابرسی برای صورتهای مالی گزارش شده ارزش افزوده فراهم میکند زیرا نتایج بررسی مربوط بودن و قابلیت اعتماد محتوای صورتهای مالی را گزارش میدهد . همچنین حسابرسی قابلیت افزودن ارزش را به نقش کلی پاسخ گویی بین هویت گزارشگر و افراد برون سازمانی دارد . چنین ارزش افزوده ای نباید با مشاوره ای که حسابرسان در حین کار حسابرسی به مدیریت شرکت میدهند اشتباه شود . بی شک این مشاوره هم با ارزش است اما افزون بر ارزش حسابرسی است و به ندرت به فراهم آوردن خدمات مدیریت توسط مؤسسه حسابرسی منتهی می شود.
۲-۱-۱-۴ابعاد اطلاعاتی حسابرسی