بازده سهام عادی
بازده سهام از دو قسمت تشکیل میشود:
-
- بازده جاری یا بازده ناشی از دریافت سود سهام: برای محاسبه بازده جاری یک سهم، سود تقسیمی هر سهم را به قیمت روز آن سهم تقسیم میکنند. نرخ پایین بازده جاری ممکن است سرمایهگذاری در سهام عادی را نامطلوب جلوه دهد. ولی واقعیت این است که کل بازده سرمایهگذاری در سهام عادی، در یک دوره دراز مدت، بیشتر از سایر اوراق بهادار میباشد. بازده جاری تنها نشاندهنده بازده ناشی از دریافت سود سهام است و بازده ناشی از افزایش قیمت سهام را نادیده میگیرد. فرض کنید یک نفر در سال 1951 یک سهم از شرکتی را که بازده جاری آن 5/7 درصد بوده، خریده است و باز فرض کنید که از آن زمان تا کنون سود شرکت به دوبرابر افزایش یافته است. در سال 1986 این سهم بر مبنای بازده جاری 5/2درصد معامله شده است. در واقع قیمت هر سهم در سال1986، 6 برابر قیمت آن در سال 1951 بوده است. بر اساس بازده جاری چنین به نظر میرسد که سرمایهگذار هر سال مبلغی ضرر میکند. در واقع با بالا رفتن قیمت هر سهم، این سرمایهگذار یک نرخ بازده استثنایی به دستآورده است. بنابراین، برای سهامداران نرخ بازده کل مهم است و نه نرخ بازده جاری سهام عادی(براهمن و همکاران،2012)
- بازده ناشی از افزایش قیمت سهام.: برای محاسبه بازده ناشی از افزایش قیمت، از تقسیم تغییر قیمت سهام، به قیمت هر سهم استفاده می شود.هنگامی که کسی سهام ممتاز یا اوراق قرضهای را میخرد، میزان بازدهی او تا حدود زیادی معین و قابل پیشبینی است، ولی اگر او سهام عادی بخرد میزان بازدهی وی چقدر خواهد شد؟ گاهی انسان میشنود که فلان شخص سهام عادی شرکت بخصوصی را به قیمت 5 دلار خریده است و بعد آن را به قیمت 81 دلار فروخته است یعنی بازدهی بسیار بالایی بدست آورده است. در 1951 یک سهم عادی شرکت آی-بی-ام 196 دلار بود و در 1973 یعنی بعد از اینکه این سهام چندین بار تجزیه شد قیمت بازار هر سهم به مبلغ 300 دلار رسید. کسی که در 1951 یک سهم از این شرکت را خریده بود در 1986 تقریبا صاحب 120 سهم بود که ارزش بازار آنها به 18000 دلار میرسید، یعنی ارزش سهام وی 90 برابر مبلغی میشد که سرمایهگذاری کرده بود. یا به بیانی دیگر اصل مبلغ سرمایهگذاری هر ساله با نرخ مرکب 15 درصد افزایش یافته است؛ البته بدون در نظر گرفتن بازده ناشی از دریافت سود سهام. آیا این یک تجربه تکرار شدنی است؟ (ساهی و ارورا، 2012).
د) ریسک سهام
ریسک در بین عموم مردم مترادف با خطر آمده است. اما تعریف جامعتر و کاربردیتر ریسک بدین صورت است: “انحراف در پیشامدهایی که میتوانند در طول یک دوره مشخص و در یک موقعیت معین اتفاق بیفتد”
لازم به ذکر است که ریسک هر شرکت از دو بخش تشکیل شده است: 1- آن بخش از ریسک که ناشی از اتفاقات درونی و عملیاتی یک شرکت میباشدو 2- بخشی دیگر که در واقع متأثر از عوامل خارج از شرکت بوده که بر روند بازدهی شرکت تأثیر میگذارد. بخش دوم ریسک که ناشی از عوامل تأثیرگذار خارجی میباشد تحت عنوان ضریب بتا مورد بررسی قرار میگیرد. تشخیص ریسک مناسب، پس از هدف بهینه کردن سود، میتواند متضمن فعالیتی مطمئنتر در بازارهای پرریسک مالی باشد. آنچه که مسلم است ورود به بازار بورس به تنهایی میزان مشخصی از ریسک را به همراه دارد که یقیناً بیشتر از بسیاری از راهکارهای سرمایهگذاری دیگر (طلا، مسکن، خودرو و …) خواهد بود. آگاهی از ارتباط مستقیم (اما نه الزاماً کامل) بین عامل ریسک و بازده میتواند در بهینهسازی عملکرد در بازار سرمایه یاری کننده باشد. به بیانی ساده با بالا بردن ریسک میتوان انتظار بازده بیشتری را نیز داشت. اما این بدان معنا نخواهد بود که با ریسک بینهایت میتوان بازده فوقالعادهای را نیز کسب نمود. چراکه همنوایی بین ریسک و بازده تا یک سطحی دارای وابستگی میباشد. اما با بالا رفتن ریسک از سطح معینی قدرت بازده کم میشود و از نقطه شکست، خط بازده دارای شیب نسبتاً افقی خواهد گردید، به نحوی که از این نقطه به بعد هر چه ریسک را بالا ببریم به بازده انتظاری چیزی اضافه نخواهد شد. در بازار سرمایه هدف به دست آوردن بیشترین بازده ممکن با کمترین ریسک میباشد. لازمه این کار این است که درک صحیحی از ریسک داشته باشیم(دیرس، 2012).
ضریب بتا
این ضریب بیانگر نوعی ارتباط سیستماتیک ریسک بازار و سهم مورد بررسی میباشد. این ضریب و نوعی ریسک اگرچه از کل بازار نتیجه میشود اما از اراده تک تک عناصر بازار خارج خواهد بود. در این ضریب همانطور که از فرمول آن استنباط خواهد شد، در واقع نسبت همتغییری و یا همنوایی یک سهم را با بازار به نسبت ریسک خود سهم، ارزیابی میشود.
به خاطر داشته باشیم که همواره بتای کل بازار برابر 1 میباشد، چراکه کواریانس کل بازار با خودش تقسیم بر واریانس بازار برابر 1 خواهد بود و در سایر اجزای بازار، بزرگ و یا کوچک شدن این ضریب نشان از نوسانپذیری مثبت و یا حتی معکوس سهم مورد نظر با بازر خواهد بود. به تعبیری هر چه بتای یک سهم بزرگتر باشد، حکایت از ریسک بیشتر در قیاس با بازار و بالطبع انتظار بازده بیشتر از آن میباشد. دامنه نوسانات بتا میتواند از ∞+ تا ∞- تغییر نماید که علامت + به معنای تغییرات مستقیم و علامت - نیز به معنای نوسانات معکوس خواهد بود. عدد ß نشان میدهد که مقدار ریسک سیستماتیک در سهام شرکت، ß برابر کل شاخص است و با توجه به ارتباط بین ریسک و بازده میتوان گفت که ß برابر، انتظار بیشتری از این سهم در قیاس با کل بازار میرود. لازم به ذکر است که بهتر است که به جای روند قیمتی شرکت از “روند بازده روزانه” شرکت، و به جای روند شاخص کل از “روند بازده کل روزانه بازار” استفاده نمود(تریو ،2010).
ه) افزایش سرمایه
شرکتها به منظور تأمین منابع مورد نیاز برای طرحهای توسعهای و پاسخگویی به نیاز خود به نقدینگی، اقدام به افزایش سرمایه میکنند. افزایش سرمایه از طریق انتشار سهام جدید یا بالا بردن سود انباشته موجود امکانپذیر است. با توجه به این که در ماده 6 اساسنامه نمونه شرکتهای پذیرفته شده در بورس قید شده است که سرمایه شرکتها باید به سهم عادی یکهزار ریالی با نام تقسیم شود، افزایش سرمایه در این شرکتها به صورت انتشار سهام جدید صورت میگیرد. از اهداف این امر (یکسانسازی قیمت اسمی سهام شرکتها در اساسنامه شرکت) میتوان به شفافسازی اطلاعات شرکتها و قابلیت مقایسه وضعیت آن ها با یکدیگر اشاره کرد. در حالت افزایش سرمایه به صورت انتشار سهام جدید، شرکتها میتوانند سهام جدید را برابر مبلغ اسمی بفروش برسانند یا این که مبلغی علاوه بر مبلغ اسمی سهم به عنوان اضافه ارزش (صرف) از سهامدار دریافت و عواید حاصل از اضافه ارزش سهام فروخته شده را به اندوخته منتقل یا به صورت نقدی بین صاحبان سهام تقسیم کنند یا در ازای آن، سهام جدید به آنها بدهند. از آنجا که قوانین مالیاتی عواید حاصل از اضافه ارزش سهام فروخته شده را درآمد تلقی میکند و در نتیجه مشمول مالیات سال مالی انتشار سهام جدید میداند، شرکتها تمایل به استفاده از این روش (افزایش سرمایه از طریق دریافت اضافه ارزش علاوه بر مبلغ اسمی سهم) ندارند (فتحی و توکلی، 1388).