تعریف و مفهوم مبانی
از لحاظ لغوی «مبانی» جمع مبنی (محل بنا و ریشۀ چیزی یا پایه و بنیان) است.بحث مبانی در فلسفۀ حقوق اساس و جوهرۀ قاعده و طبیعت آن را مدنظر قرار میدهد. در هنگام مواجهه با یک قاعدۀ حقوقی، اولین سؤال از چرایی و لزوم اطاعت میباشد. در واقع نیروی الزامآور و جاذبۀ پنهانی در پشت قواعد حقوقی مبانی حقوقی آن قاعده نامیده میشوند. به همین دلیل مشروعیت و اعتبار و نیز ضرورت قواعد حقوقی از مبانی ناشی میشد.
2-2-فرض تقصیر
تقصیر، عبارت است از نقض تعهدی که شخص بهموجب قانون به معنی عام کلمه یا عرف بر عهده داشته است. عدهای تقصیر را رفتار خلاف اخلاق میدانند که قانون آن را منع میکند. آنچه در همۀ تعریفها مشترک است و جوهر تقصیر را نشان میدهد «ناصواببودن» آن است. بر این مبنا تقصیر، تجاوز از رفتاری است که انسانی معقول و متعارف در همان شرایط حادثه دارد.
بهطورکلی تقصیر را میتوان به انواع مدنی، کیفری و اداری تقسیمبندی کرد. قانون مدنی و قانون مسئولیت مدنی تعریفی از تقصیر به دست نمیدهند؛ اما در پایان جلد اول کتاب سوم قانون مدنی در مادۀ۹۵۳ قانونگذار میگوید: «تقصیر اعم است از تفریط و تعدی.» تعدی، تجاوزنمودن از حدود اذن است نسبت به مال یا حق دیگری و تفریط عبارت است از ترک عملی که بهموجب قرارداد یا متعارف، برای حفظ مال غیر، لازم است. قانون مجازات اسلامی نیز تقصیر را تعریف نکرده است؛ اما در مواد مختلف به طور صریح و ضمنی به این مسئله اشاره شده است. به نظر میرسد اولینبار، تقصیر در آیین دادرسی اداری (مصوب۱۳۴۶) که امروزه منسوخ گردیده، تعریف شده باشد. بهموجب مادۀ۱ این قانون: «تقصیر عبارت است از نقض قوانین و مقررات راجع به وظایف اداری.» در مادۀ۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری (مصوب۱۳۶۶) نیز در تعریف تقصیر آمده است: «تقصیر عبارت است از نقض عمومی قوانین و مقررات اداری.»
تقصیر را باید یکی از ستونهای اصلی نظام مسئولیت شمرد. بنابراین هرگاه در اثر عدم اجرای تعهد، خساراتی به متعهدله وارد شود، متعهد ملزم به جبران خسارت واردشده است. اصل لزوم جبران خسارت نیز همانند اصل لزوم قراردادها در همۀ نظامهای حقوقی پذیرفته شده است. بدینترتیب که هیچیک در اصل لزوم جبران خسارت، تردید ننمودهاند و اگر اختلافی وجود دارد در ناحیۀ شرایط لزوم جبران خسارت و میزان خسارتی است که قابلجبران میباشد. در حقوق ما قاعدۀ کلی این است که مسئولیت، ناشی از تقصیر باشد و این مسئله در حقوق خصوصی و عمومی، در مبحث قراردادها یکسان است؛ اما در قراردادهای دولتی، بسته به اینکه تقصیر ازطرف دولت باشد یا پیمانکار، هر کدام آثار خاص خود را داراست.
. عمید، حسن، فرهنگ عمید، چاپ بیستم، نشر امیر کبیر،1380 و معین، محمد، منبع پیشین، ص3765.
. کاتوزیان، ناصر، مقدمۀ علم حقوق، نشر بهشهر، چاپ هشتم، 1366، ص 5.
. کاتوزیان، ناصر، فلسفه حقوق، جلد اول، چاپ دوم، نشر بهنشر؟؟، ص 82.
. درودیان، حسن ، حقوق مدنی4، دانشکدۀ حقوق دانشگاه شهیدبهشتی، بیتا، ص۸۲.
. امیری قائممقامی، عبدالمجید، حقوق تعهدات، ج1 (کلیات حقوق تعهدات - وقایع حقوقی)، چاپ اول، نشر میزان و دادگستر، 1378، ص۱۸۷.
. کاتوزیان، ناصر، منبع پیشین ، ص۲۵۴و۳۶۴.
. مادۀ۹۵۱ ق.م
. مادۀ۹۵۱ ق.م
. قانون مجازات اسلامی، زیر عناوین «در تقصیرات مقامات و مأمورین دولتی»، «در امتناع از وظیفۀ قانونی»، «تعدیات مأمورین دولتی نسبت به دولت» و… به این مسئله پرداخته است.
. قاسمپور اردکانی، محمدمهدی، «جبران خسارت ناشی از عدم انجام تعهدات قراردادی»، پایاننامۀ کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان، 1380، ص۲۷.