عوامل مؤثّر بر تواناسازی کارکنان
عوامل مؤثّر بر تواناسازی کارکنان از دیدگاههای متفاوتی دستهبندی شدهاند. یکی از دیدگاههای معروف، دیدگاه اسپرتیزر جرچن است. به باور اسپرتیزر جرچن عوامل اصلی مؤثّر بر تواناسازی عبارتند از:
-
- عوامل فردی: تحصیلات، سابقه کار، جنسیت، نژاد، عزّت نفس
- عوامل گروهی: اثر بخشی گروه، اهمیت گروه، اعتماد درون گروهی، ادراک افراد گروه نسبت به تأثیرشان بر مدیران
- عوامل سازمانی: ابهام در نقش، دسترسی به منابع، حیطه کنترل، دسترسی به اطلاعات، حمایت اجتماعی سیاسی، جایگاه فرد در سلسله مراتب سازمانی، جو مشارکتی واحد کار (ضیائی و همکاران 1387).
از جمله عوامل مهم و تأثیرگذار دیگر بر توانمندسازی کارکنان عبارتند از:
- اعتماد سازمانی بهعنوان عاملی مؤثّر بر توانمندسازی
برای توانمندسازی باید نوعی احساس اطمینان به قابلیت اعتماد مدیر در کارکنان بهوجود آید تا آنان بهجای پاییدن و بدگمانی، اطمینان یابند که هم مدیر و هم سازمان درستکارند. این اطمینان کمک میکند تا تردید، عدم امنیت و ابهام در روابط بین کارمند و مدیر از بین برود (عبدالهی و نوه ابراهیم، 1385).
- ساختار سازمانی به عنوان عاملی مؤثّر بر توانمندسازی
اهمیّت ساختار سازمانی در شکلگیری فرآیندهای سازمانی به خصوص «ساختار سازمانی شیوههای توسعه منابع انسانی در سازمان» توجّه بیشتر به رابطه و اثرات آن برفرآیند توانمندسازی کارکنان را میطلبد. این موضوع از اوایل دهه 1970 مورد توجّه سازمانها و محققین توانمندسازی قرار گرفت. این مطالعات منجر به تغییرات وسیع در جایگزینی ساختارهای سنّتی، متمرکز و غیرفعّال با ساختارهای سازمانی پویا، فعّال، مشارکتی و خود مدیریتی گردید (میهم و همکاران 2010)، در ساختار مکانیکی، سازمان بوسیله ویژگیهایی نظیر پیچیدگی و رسمیت زیاد، تمرکزگرایی، رفتارهای برنامهریزی شده و در قالب مقرّرات شناخته میشوند. در این ساختار مدیر متّکی به خط مشیهای سازمان بوده و در واکنش به رویدادهای پیشبینی نشده کُند عمل میکند. (میهم و همکاران، 2010، ص/ 824)، از سوی دیگر ساختار ارگانیکی منعطف بوده و تأکید بر مبادله اطلاعات وجود دارد: ویژگیهای اختیارات غیرمتمرکز، قوانین و مقرّرات کمتر، شبکه ارتباطات غیررسمی و توجّه به خود کنترلی شرایط تطبیق بیشتر ساختار ارگانیک با محیط را فراهم میسازد (مارچ و سایمون، 2009، ص/ 187).
- فرصتها به عنوان عاملی مؤثّر بر توانمندسازی
فرصتهای سازمانی را میتوان به سه دسته ترفیع و ارتقاء، حقوق و دستمزد و مزایای جانبی، انطباق شغل و شاغل دستهبندی کرد.
- حمایت سازمانی بهعنوان عاملی مؤثّر بر توانمندسازی
طبق نظریه حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران (1986)، کارکنان براساس ارضای نیازهای احساسی اجتماعی و ارزیابی مزیّتهای ناشی از تلاش کاری بیشتر، ادراک کلی خود را در مورد این که سازمان تا چه حد برای همکاریشان ارزش قائل میشود و به رفاه آنان اهمیّت میدهد شکل میدهند. چنین حمایتی از سوی سازمان باعث میشود کارکنان احساس کنند که مجبورند به سازمان در جهت رسیدن به اهدافش کمک کنند.
. J.Mihm et al
. March & Saimon