اهمیّت ساختار سازمانی در شکلگیری فرآیندهای سازمانی به خصوص «ساختار سازمانی شیوههای توسعه منابع انسانی در سازمان» توجّه بیشتر به رابطه و اثرات آن برفرآیند توانمندسازی کارکنان را میطلبد. این موضوع از اوایل دهه 1970 مورد توجّه سازمانها و محققین توانمندسازی قرار گرفت. این مطالعات منجر به تغییرات وسیع در جایگزینی ساختارهای سنّتی، متمرکز و غیرفعّال با ساختارهای سازمانی پویا، فعّال، مشارکتی و خود مدیریتی گردید (میهم و همکاران 2010)، در ساختار مکانیکی، سازمان بوسیله ویژگیهایی نظیر پیچیدگی و رسمیت زیاد، تمرکزگرایی، رفتارهای برنامهریزی شده و در قالب مقرّرات شناخته میشوند. در این ساختار مدیر متّکی به خط مشیهای سازمان بوده و در واکنش به رویدادهای پیشبینی نشده کُند عمل میکند. (میهم و همکاران، 2010، ص/ 824)، از سوی دیگر ساختار ارگانیکی منعطف بوده و تأکید بر مبادله اطلاعات وجود دارد: ویژگیهای اختیارات غیرمتمرکز، قوانین و مقرّرات کمتر، شبکه ارتباطات غیررسمی و توجّه به خود کنترلی شرایط تطبیق بیشتر ساختار ارگانیک با محیط را فراهم میسازد (مارچ و سایمون، 2009، ص/ 187).
- فرصتها به عنوان عاملی مؤثّر بر توانمندسازی
فرصتهای سازمانی را میتوان به سه دسته ترفیع و ارتقاء، حقوق و دستمزد و مزایای جانبی، انطباق شغل و شاغل دستهبندی کرد.
- حمایت سازمانی بهعنوان عاملی مؤثّر بر توانمندسازی
طبق نظریه حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران (1986)، کارکنان براساس ارضای نیازهای احساسی اجتماعی و ارزیابی مزیّتهای ناشی از تلاش کاری بیشتر، ادراک کلی خود را در مورد این که سازمان تا چه حد برای همکاریشان ارزش قائل میشود و به رفاه آنان اهمیّت میدهد شکل میدهند. چنین حمایتی از سوی سازمان باعث میشود کارکنان احساس کنند که مجبورند به سازمان در جهت رسیدن به اهدافش کمک کنند.
2-11 پیامدهای توانمندسازی
هر یک از ابعاد توانمندسازی، احساس شایستگی – احساس داشتن حق انتخاب – احساس مؤثّر بودن و احساس معنیدار بودن، میتواند دارای پیامدهای نگرشی و رفتاری خاص خود باشند.
2-11-1 پیامدهای نگرشی: ناشی از توانمندسازی عبارتند از: افزایش رضایت شغلی و کاهش استرس
2-11-1– 1- افزایش رضایت شغلی
توماس و ولتهووس (1990)، در تحقیقات خود دریافتند که سطوح بالای معنیدار بودن، احساس شایستگی از طریق ایجاد علاقه در افراد نسبت به وظایفشان میباشد که باعث افزایش رضایت شغلی خواهد شد.
همچنین، حق انتخاب به عنوان یک عامل انگیزاننده، همانگونه که هرز برگ پیشبینی کرده، میتواند افزایش رضایت شغلی را در پیداشته باشد. احساس مؤثّر بودن نیز که دارای ارتباط معکوس با احساس عجز اکتسابی است، منجر به افزایش رضایت شغلی خواهد شد. (کوئین و اسپیرز، 1997).
2-11-1-2 کاهش استرس
گاردل در تحقیقات خود دریافت کارهای غیرچالشی و یکنواخت که فاقد ویژگی معناداری هستند، استرسزا میباشند. از آنجا که غنیسازی شغلی در برنامههای توانمندسازی قرار دارد و لذا پیشبینی میشود کاهش استرس فعلی را در پی داشته باشد. (کوئین واسپرتیزر، 1997).
2-11-2 پیامدهای رفتاری
توانمندسازی میتواند پیامدهای رفتاری مهمی در پی داشته باشد. بهعنوان مثال گیکاس به این نتیجه رسید که احساس شایستگی منجر به ابتکار عمل، تلاش و پشتکار در برابر موقعیتهای چالشی خواهد شد.
. J.Mihm et al
. March & Saimon
. Quinn & Spreitzer
. Gecas