۲- ارتباط
۳- نقل و انتقال
۴- خدمات پس از فروش
در مرحله تهیه و تدارک سازمان می بایست نیازها و خواسته های مشتریان را تعیین نماید. سازمان جهت تولید محصولات و یا ارائه خدمات خود نیازمند تجزیه و تحلیل نیازهای مشتریان می باشد و این عمل از طریق تفکیک مشتریان صورت خواهد گرفت.زمانی که محصول ( یا خدمت ) مطابق سلیقه و خواسته مشتری طراحی شد مرحله ارتباط آغاز می شود. برای شرکت (سازمان) ضروری است در مورد ارائه کالای مورد نظر به مشتری با او مکاتبه نماید.
مرحله ارتباط دارای چهار زیر مجموعه میباشد که مخفف آن کلمه AIDA می باشد (Attention توجه – Information اطلاعات – Desire خواست و علاقه – Action عملکرد) . ارتباط متقابل میان شما و مشتری در طول مرحله ارتباط باید بسیار نزدیک و صمیمی باشد.
سازمان باید در ابتدا نظرات مشتریان را در رابطه بامحصولات وخدمات جدیدی که ارائه نموده است جلب نماید. تبلیغ از طریق بنر وسیله ای مناسب برای جذب مشتریان می باشد. برای موفقیت دراین روش باید بنرهای طراحی شده قدرت جلب نظر مشتری را داشته باشند.
پس از این مرحله ، سازمان باید اطلاعات مورد نیاز را در اختیار مشتری قراردهد تا او نظرات خود را درمورد محصولات و خدمات ارائه شده مطرح نماید. مشتری باید قدرت انتخاب اطلاعات مورد نیاز خود را از میان عنوان های مختلف داشته باشد.
شرکت (سازمان) باید برای خرید محصولات و خدمات جدید در مشتری انگیزه لازم را ایجاد نماید. برای رسیدن به این هدف می توان از کلیه امکانات رسانه ای موجود در اینترنت بهره جست.
فرآیندهای فوق منجر به خریداری محصول یا سفارش خدمتی از سوی مشتری می گردد.(آغاز حرکت!)
زمانیکه مشتری تصمیم به خریداری محصول (یا سفارش خدمتی) گرفت باید ارتباط مستقیم میان او و بخش فروش شرکت برقرار شود.
اگر دو مرحله اول با موفقیت پشت سر گذاشته شوند ، مشتری محصول یا خدمتی را که ارائه می دهید خریداری خواهد نمود.
مرحله تحویل کالا (خدمات) نیز اهمیت بسزایی درفرآیند بازاریابی شما دارد (مکانیزم مطمئن برای پرداخت پول توسط خریدار و همچنین تحویل بموقع سفارش به مشتری).
پس از فروش محصول (یا خدمات) نباید فعالیت های بازاریابی قطع گردند. در مرحله خدمات پس از فروش تلاش برای ایجاد ارتباط میان مشتری و فروشنده می باشد. جذب مشتری جدید مشکل تر و پرهزینه تر از نگهداری و حفظ مشتریان قبلی می باشد. حفظ مشتری نیازمند تلاش بیشتر نیروی انسانی سازمان مربوطه و توانمند نمودن سیستم اطلاع رسانی می باشد.
مشتری مهمترین عامل در تبلیغ خدمات و کالای ارائه شده بوده و به همین دلیل باید از خدمات پس از فروش مناسبی بهره مند گردد.
برقراری یک خط ارتباطی فعال شبانه روزی شامل پست الکترونیک و سیستم پاسخگوی زنده بسیار با اهمیت بوده و می تواند باعث تشویق مشتری در ارتباط با تبلیغ کالای خریداری شده گردد.
اطلاعاتی که ازطریق ارتباط با مشتری در مرحله خدمات پس از فروش جمع آوری می گردند باعث بوجود آمدن مرحله تهیه و تدارک می شود.
فرایند بازاریابی الکترونیک صرفا” بر استفاده از امکانات اینترنت اصرار نورزیده و از همه روش های بازاریابی بهره برداری می کند ، اما امکاناتی را دراختیار ما می گذارد که بازاریابی سنتی فاقد آنها می باشد. به عنوان نمونه ، روش بازاریابی تک به تک (one to one) و یا ارتباط مستقیم با مشتریان.
در حقیقت بازاریابی سنتی و بازاریابی الکترونیک تکمیل کننده یکدیگر می باشند و بازاریابی الکترونیک نمی تواند به طور کامل جایگزین بازاریابی سنتی گردد.
۱۱۸۴/۴۲۱۸۲/۴۲۰۰۰/۰۶۶۷/۰
اطمینان به خود۲۶۹/۳۲۱۲۶۹/۳۲۲۶۹/۳۲۰۰۰/۰۶۰۱/۰حسادت و گوشه گیری۸۸۱/۲۶۱۸۸۱/۲۶۸۸۱/۲۶۰۰۰/۰۷۳۴/۰
نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که بازی درمانی گروهی منجر به افزایش مهارت اجتماعی مناسب، اطمینان به خود و کاهش جسارت نامناسب، تکانه ای بودن و حسادت در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. از این رو فرضیه دوم پژوهش مبنی بر اثربخشی بازی درمانی گروهی بر افزایش مهارت های اجتماعی و مولفه های آن در کودکان پیش دبستانی تایید می شود.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
پیش درآمد
پس از گرد آوری مطالب نظری، جمع آوری داده ها وتجزیه و تحلیل مربوط به پژوهش حاضر، زمینه بحث و نتیجه گیری فراهم شده است. این فصل شامل بحث و نتیجه گیری، محدودیت هاو پیشنهاد های پژوهش است.
۵-۱- بحث و نتیجه گیری
اما با توجه به اهداف پژوهش که به تعیین اثر بخشی بازی درمانی گروهی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه وافزایش مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی می باشد به اثبات فرضیه های زیر پرداخته می شود.
فرضیه اول پژوهش: بازی درمانی گروهی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و مولفه های آن در کودکان پیش دبستانی موثر است.
با توجه به محاسبات انجام شده که در فصل ۴ آمده است. نشان داده شد که آموزش بازی درمانی گروهی بر متغیر پرخاشگری و مولفه های آن اثربخشی معناداری دارد. نتایج پژوهش فوق با نتایج ترابی و همکاران (۱۳۹۲)، خدیوی زندواصغری(۱۳۹۱)، رجب پور و همکاران (۱۳۹۱)، مهدویان و همکاران(۱۳۹۰)، امجدی(۱۳۸۵)، قادری، اصغری مقدم، شهیدی (۱۳۸۵)، جی یون شین(۲۰۱۲)هم خوانی دارد. به طوری که جی یون شین(۲۰۱۲) در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که تاثیر بازی درمانی کوتاه مدت روی اضطراب و پرخاشگری کودکانی که زلزله چین را تجربه کرده اند تاثیر داشته و نتایج نشان دهنده کاهش چشم گیر میزان سطح اضطراب، پرخاشگری و احتمال خطر خودکشی بعد از بازی درمانی بوده است. ترابی و همکاران (۱۳۹۲)در پژوهشی به بررسی تاثیر بازی درمانی گروهی بر پرخاشگری کودکان پیش دبستانی شهر شیراز پرداختند. این پژوهش به صورت آزمایشی، با گروه آزمایش و کنترل همراه با پیش آزمون –پس آزمون و انتخاب تصادفی انجام شد. بدین منظور ۲۸ نفر از کودکان مقطع پیش دبستانی شهر شیراز پس از تکمیل پرسشنامه پرخاشگری پیش دبستانی توسط والدین انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت یک ماه تحت بازی درمانی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین میزان پرخاشگری گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. بدین معنی که پرخاشگری گروه آزمایش بعد از انجام بازی درمانی به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود. خدیوی زند و اصغری (۱۳۹۱) در تحقیقات خود به بررسی تاثیر بازی درمانی گروهی بر پرخاشگری جهانی کودکان پیش دبستانی پرداختند و نتایج این پژوهش نشان داد که بازی درمانی گروهی موجب کاهش پرخاشگری جهانی کودکان در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل می شود. به عبارت دیگر بین پرخاشگری جهانی کودکان با حذف اثر پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. رجب پور و همکاران(۱۳۹۱)در پژوهشی به بررسی اثربخشی گروه درمانی رابطه والد – کودک بر پرخاشگری کودکان پیش دبستانی پرداختند و نتایج نشان داد که گروه درمانی رابطه والد –کودک منجر به کاهش معنادار پرخاشگری فیزیکی –تهاجمی و کلامی –تهاجمی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه می شود اما باعث کاهش معنادار پرخاشگری رابطه ای در پی جلسات درمان در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه نشد. مهدویان و همکاران(۱۳۹۰) در پژوهشی به بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه کودک – والدبر کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی و شیوه های والدگری مادران پرداختند. تحلیل یافته ها بیانگر این نکته بود که کودکان مادران گروه آزمایش در مقایسه با کودکان مادران گروه کنترل در پرخاشگری کل و زیر مقیاس های پرخاشگری کلامی –تهاجمی، فیزیکی –تهاجمی و رابطه ی کاهش معنادار نشان دادند.
در تبیین این که چرا بازی درمانی گروهی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و مولفه های آن اثر مثبت دارد می توان گفت که پرخاشگری در کودکان پیش دبستانی به دلیل ابراز استقلال و تک فرزندی در برخی از خانواده ها امری طبیعی است و یکی از مشکلات اساسی بین والدین و مربیان با کودکان می باشد، اهداف و اصول مورد توجه در بازی درمانی گروهی کاهش این پرخاشگری و بالا بردن کیفیت در روابط بین همسالان می باشد. از این رو در این روش جهت کاهش و کنترل پرخاشگری کودکان از بازیهای متنوع چون گل رس استفاده شد. زیرا کودکان می توانستند برای نشان دادن خشم و ناکامی به راحتی به گل رس بکوبند، آن را له کنند، به شدت گلوله کنند و به تکه های کوچکی تقسیم کنند، کودک می تواند با گل رس شخصیتهایی برای بازی بسازد، هم چنین استفاده از حیوان های اسباب بازی که نمایشگر حیوانات وحشی باشند در نشان دادن احساسات پرخاشگرانه بسیار موثر است. زیرا کودکان برای مثال به عروسک پدر شلیک نمی کنند بلکه به شیر جنگل شلیک می کنند و در انتها کودکان پرخاشگر از این که اجازه می یابند تا در اتاق بازی احساسات پرخاشگرانه خود را تخلیه کنند احساس رضایت می کنند و می توانند در جهت احساسات مثبت تری که نظر آنها را ارتقا می دهد گام بردارند. از آنجا که شلیک کردن، دفع کردن، ضربه زدن و به هم کوبیدن اسباب بازی ها نمادین هستند در اتاق بازی مجاز شمرده می شوند.
فرضیه دوم: بازی درمانی گروهی بر افزایش مهارت های اجتماعی و مولفه های آن در کودکان پیش دبستانی م
وثر است.
۵-۲- بحث و نتیجه گیری
فرضیه اصلی پژوهش: طرح واره های فعال در آزمودنیهای افسرده با آزمودنیهای مضطرب تفاوت دارد. با توجه به نتایج جدول (۷-۴)، مشاهده میشود آزمودنیهای گروه افسرده در طرحوارههای محرومیت هیجانی، نقص و شرم و انزوای اجتماعی/بیگانگی با آزمودنیهای مضطرب به طور معناداری(α> 005/0) متفاوت هستند و تفاوت معناداری میان دو گروه در طرحوارههای رهاشدگی/بیثباتی و بیاعتمادی/بدرفتاری مشاهده نشد. از سوی دیگر در هر دو گروه افسرده و مضطرب، طرحواره رهاشدگی/بیثباتی فعال در نظرگرفته میشوند.
با توجه به نتایج جدول (۸-۴) مشاهده میشود آزمودنیهای گروه افسرده در طرحوارههای وابستگی/بیکفایتی(با α> 010/0) و شکست(α> 005/0) با آزمودنیهای مضطرب به طور معناداری متفاوت هستند و تفاوت معناداری میان دو گروه در طرحوارههای بیماری/زیانهراسی و خود تحولنایافته/گرفتار مشاهده نشد. از سوی دیگر دادهها نشان میدهند که هیچ یک از طرحواره های حوزه خودگردانی/عملکرد مختل در گروه افسرده یا مضطرب فعال نیستند.
بر مبنای یافتههای جدول (۹-۴) آزمودنیهای گروه افسرده هم در طرحواره استحقاق بزرگمنشی (با α> 005/0) و هم در طرحواره خویشتنداری/خودانضباطی ناکافی (با α> 000/0) با آزمودنیهای گروه مضطرب به طور معناداری متفاوت هستند. به این ترتیب میتوان گفت که در گروه افسرده طرحواره استحقاق و بزرگ منشی فعال است ولی این طرحواره در گروه مضطرب فعال نیست و چنانکه گفته شد تفاوت این دو گروه در این طرحواره با ۴۰۱/۲- t=و α> 005/0 معنادار است.
بر مبنای دادههای جدول (۱۰-۴)، آزمودنی های گروه افسرده در هیچ یک از طرحوارههای حوزه دیگرجهتمندی با آزمودنیهای مضطرب تفاوت معناداری ندارند و طرحواره پذیرشجویی/جلب توجه در هر دو گروه فعال است.
چنانکه در جدول (۱۱-۴) مشاهده میشود آزمودنیهای گروه افسرده و بهنجاره در حوزه طرحوارههای بیشآمادگی/بیشبازداری، تنها در طرحواره تنبیه ((با α> 005/0) با یکدیگر تفاوت معنادار دارند و در سه طرحواره دیگری تفاوت معنادار نیست. از سویی دیگر طرحواره معیارهای سختگیرانه در هر دو گروه و منفیگرایی تنها در گروه افسرده فعال است.
بنابر با درنظر گرفتن اطلاعات فوق بخشی از فرضیه اصلی پژوهش تأیید میشود به این معنا که با احتمال خطای بین ۰۵/۰ تا ۰۰۰۵/۰ میتوان پذیرفت که آزمودنیهای مضطرب و افسرده در طرحواره های تنبیه، خویشتنداری/خودانضباطی ناکافی، استحقاق/بزرگمنشی، شکست، وابستگی/بیکفایتی، انزوای اجتماعی، نقص و شرم و محرومیت هیجانی با هم متفاوتند و در سایر طرحوارهها تفاوت معناداری مشاهده نشد.
طرحوارههای فعال در گروه افسرده عبارتند از معیارهای سختگیرانه، بدبینی/منفیگرایی، پذیرشجویی/جلب توجه، استحقاق/بزرگمنشی و رهاشدگی/بیثباتی هستند. طرحوارههای فعال در گروه مضطرب، معیارهای سختگیرانه، پذیرشجویی/جلب توجه ورهاشدگی/بیثباتی هستند.
نتیجه آنکه تنها تفاوت دو گروه افسرده و مضطرب در طرحوارههای فعال، طرحواره استحقاق/بزرگمنشی است که تفاوت این دو گروه در این طرحواره با ۴۰۱/۲- t=و α> 050/0 معنادار است.
این یافته با نتایج پژوهش های احمدیان(۱۳۸۷)، مهرانگیز محمدنژاد(۱۳۸۹)، رنیک و سیمونز(۲۰۰۵)، لی(۲۰۰۷) و کالویت و همکاران(۲۰۰۵) همسو است. پژوهش مریم سلمانی لطف آبادی(۱۳۸۹) که با هدف «بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره در کاهش علایم افسردگی دانشجویان» انجام شده، ۲۶ نفر از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی که از افسردگی رنج می برند به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد که گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره در مقایسه با گروه کنترل، بطور معنی داری باعث کاهش نمره کلی در پرسشنامه طرحواره های یانگ شده است. در مورد هریک از طرحواره ها بطور جداگانه نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که جز در طرحواره انزوای اجتماعی/ بیگانگی و طرحواره گرفتاری/ خود تحول نیافته، درمان بر کاهش نمرات سایر طرحواره که بطور معنی داری مؤثر بوده است. همچنین نتایج حاصل از آزمون آماری T نیز تفاوت معنی داری را در کاهش نمرات افسردگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پس از درمان نشان داد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که طرحواره های محرومیت هیجانی، معیارهای سرسختانه و استحقاق نیز می تواند ۶۵% واریانس افسردگی را با بهره گرفتن از آزمون بک تبیین کنند. کالویت و همکاران[۱۵۹] (۲۰۰۵) در مطالعه ی خود بین علائم اختلالات عاطفی(افسردگی، اضطراب و خشم) و طرحوارهای ناسازگار اولیه به رابطه ی معناداری دست یافتند.
در مطالعه ی اینان ۴۰۷ دانش آموز پرسشنامه هایی از جمله پرسشنامه ی افسردگی بک (BDI-II)، پرسشنامه اضطراب صفت ـ حالت (STAIT) و پرسشنامه ی بازنگری شده افکار خودکار(ATQ-R) را پر کردند. در بررسی نتایج این محققان علاوه بر تأیید عوامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه به رابطه ی بالینی این طرح واره ها و نشانه های اختلال عاطفی و افسردگی و اضطراب تأکید کردند. لاملی و هارکنس (۲۰۰۷) در برسی علائم افسردگی و اضطرابی و طرح واره های ناسازگار اولیه در نوجوانان به رابطه ی معناداری دست یافتند. اینان در بررسی خود علائم افسردگی را با دو طرح واره انزوای اجتماعی / بیگانگی و فداکاری به صورت معناداری پیش بی
نی کردند. در تبیین این فرضیه می توان گفت که در رابطه با تفاوت طرحواره های فعال در دو گروه افسرد و مضطرب، رابطه ی معناداری بین برخی مقوله های طرحواره به دست آمد که این نتیجه با مطالعه همخوان است. طرحواره ی ، استحقاق / بزرگ منشی در رابطه با تفاوت طرحواره فعال در افراد افسرده و مضطرب به طور معناداری قابل پیش بینی بودند.
فرضیه فرعی اول : محتمل ترین طرحوارههای فعال در جمعیت افسرده، محرومیت هیجانی و انزوای اجتماعی/ بیگانگی است. نتایج جدول (۱۲-۴) نشان داد که بر مبنای رتبهبندی ساده طرحوارهها، طرحواره محرومیت هیجانی در رتبه دوازدهم و طرحواره انزوای اجتماعی/بیگانگی در رتبه نُهم جای گرفتهاند. افزون بر این، هیچ یک از این دو طرحواره بر مبنای نقطه برش ۱۷ در گروه طرحوارههای فعال جای نمیگیرند. اگر یک یا هر دوی این طرحوارهها، اولاً فعال بودند و ثانیاً ردیفهای اول و/یا دوم را اشغال میکردند، آنگاه باید با بهره گرفتن از روشهای آماری مناسب بررسی میشد که رتبهبندی آنها معنادار هست یا خیر. اما از آنجا که طرحوارههای نامبرده فعال نبوده و در جایگاه اول و دوم قرار نگرفتهاند، نیازی به تحلیلهای آماری بیشتر نیست و فرضیه فرعی اول پژوهش تأیید نمیشود. این یافته با یافته های قنبری، نظیری و برزگر(۲۰۱۲)، دونیک(۲۰۰۷)، اویی و بارانوف(۲۰۰۷)، لی (۲۰۰۷) نا همسو بوده است. پژوهش هالورسن وهمکاران[۱۶۰](۲۰۰۹) با مطالعه ی ۱۴۰ بیمار افسرده ی بالینی و افرادی که تا به حال افسرده نشده اند به تفاوت معناداری در رابطه با طرح واره های ناسازگار اولیه دست یافتند. در مدل رگرسیون این مطالعه طرح واره های اطاعت / خودکنترلی ناکافی و محدودیتهای مختل، پیش بینی کننده معناداری برای علائم افسردگی بود.
فرضیه فرعی دوم: محتمل ترین طرحوارههای فعال در جمعیت مضطرب، آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، اطاعت، شکست است. با توجه به نتایج در جدول (۱۳-۴) آشکار میکند که بر مبنای رتبهبندی ساده طرحوارهها، آسیبپذیری نسبت به بیماری/ضرر در رتبه سیزدهم، طرحواره اطاعت در رتبه دوازدهم و طرحواره شکست در رتبه پانزدهم جای گرفتهاند و هیچ کدام از آنها فعال نیستند. از همین روی نیازی به پردازش بیشتر دادهها نیست و میتوان گفت که فرضیه فرعی دوم پژوهش نیز تأیید نمیشود. این یافته با یافته های لی(۲۰۰۷)، دونیک(۲۰۰۷)، پنتوگویا و همکاران(۲۰۰۶)، کازیونا(۲۰۰۴) ناهمسو می باشد. دیلاتر[۱۶۱](۲۰۰۴)در مطالعه ی خود، طرح واره ی بخصوصی را مرتبط با عامل اضطراب نمی داند، بلکه به یک سطح بالاتر فعال شدگی طرح واره های ناسازگار در مقایسه با طرح واره ها در افراد سالم دست یافته است. اینان در بررسی طرح واره های مراجعان مضطرب در مقایسه با افراد سالم به این نتیجه رسیدند که در کل طرح واره های ناسازگار اولیه در افراد مضطرب فعالتر است.
فرضیه فرعی سوم: آزمودنیهای بهنجار فاقد طرحوارههای فعال هستند.
با توجه به نتایج جدول(۱۴-۴) نشان می دهد که هیچ یک از طرحوارههای موجود در گروه بهنجار از نقطه برش (۱۷) عبور نکردهاند؛ طرحواره معیارهای سختگیرانه که بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است (میانگین=۷۲/۱۴ و انحراف معیار ۵۳/۵) با نقطه برش، بیش از ۲ نمره اختلاف دارد. به این ترتیب فرضیه سوم پژوهش، آزمودنیهای بهنجار فاقد طرحواره فعال هستند، تأیید میشود. این یافته با یافته های جهانگیری(۱۳۸۹)، موتابی(۱۳۸۴)، احمدیان گرجی(۱۳۸۵) همسو بوده است.
در تحقیقی که به منظور«مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران افسرده اقدام به خودکشی با بیماران افسرده غیر اقدام کننده به خودکشی و جمعیت غیر بالینی» توسط معصومه احمدیان(۱۳۸۷) انجام گرفته نتایج زیر بدست آمده است:
الف) دو گروه بالینی، در تمامی طرحواره های ناسازگار اولیه با گروه غیر بالینی تفاوت داشتند. ب) دو گروه بالینی فقط در سه طرحواره محدویت هیجانی، وابستگی/ بی کفایتی و آسیب پذیری به ضرر و بیماری با یکدیگر تفاوت معناداری داشتند و این تفاوت ها مستقل از شدت افسردگی بیماران بود. نتایج این تحقیق تأیید کننده نظریه شناختی و نشان دهنده اهمیت انجام مداخلات درمانی بر سه طرحواره محرومیت هیجانی، وابستگی/ بی کفایتی و آسیب پذیری بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی در مقابل صدمه و بیماری است. در تبیین یافته های پژوهش می توان گفت که افکار خودکار منفی، در رابطه ی علایم افسردگی و اضطراب نقش دارند که افراد بهنجار فاقد آن هستند.
۵-۳- محدودیت های پژوهش
هر پژوهش به ویژه اگر مرتبط با انسان و خصوصیات انسانی باشد، دارای محدودیت هایی است که پژوهش حاضر نیز از این امر مستثنی نمی باشد که لازم است هم در به کارگیری و تفسیر نتایج آن و هم در انجام پژوهش های آتی، در نظر گرفته شوند.
طرح مسئله ولایت در اندیشه دینی، یکی از فرازهای شکوهمندی است که سبب میشود جامعه اسلامی درحرکت خویش صاحب مدار و الگویی مناسب باشد. ولایت مقیاس و معیاری است که بر پایه آن، جامعه مؤمنان، یک صف استوار و غیرقابل نفوذ و جبهه متحدی را تشکیل میدهند و به پیوستگی و همبستگی شکوهمندی دست مییازند و به اتصال روحی و فکری و معنوی نائل میشوند، درنتیجه در یک گام برمیدارند و بهقصد نائل شدن به یک مقصود، به تعامل با یکدیگر میپردازند و در این مسیر، بهاصطلاح قرآنی از هر ولیجه” همراز"، بطانه” همدست” و … دوری میگزینند و از پیوستن به جبهه یهود، نصاری، شرک و کفر در لباسها و رنگهای متفاوتش پرهیز میکنند؛ زیرا بدون چنین کاری نمیتوانند بار گران مسئولیت خویش را به منصه بروز و ظهور برسانند (نوایی،۱۳۸۰)
حقگرایی و حقخواهی
محور دیگری که به کلیت اندیشه و فرهنگ اسلامی نقش کارآمدی مهمی را میبخشد حق محوری فرهنگ اسلامی و نیز تبع آن، حقخواهی و حقگرایی جامعه دینی و معتقدان به اندیشه اسلامی است. در اندیشه اسلامی، حق، وجود ذاتی دارد و بنابراین دارای ابدیت و دوام و بقاست(شهید مطهری)
خیر و فضیلت
یکی از نکات دیگری که به فرهنگ اسلامی کارآمدی لازم را میبخشد و انسانها را بهسوی خود مجذوب و شیفته میسازد، مبتنی بودن فرهنگ اسلامی بر خیرات و فضیلتهای همچون راستی، تواضع، احسان، ایثارگری، عدالتخواهی و … است بهگونهای که جدایی این فضیلتها از کلیت دینی، چیزی از اندیشه دینی را میکاهد که به آن کلیت ضربه کاری و اساسی وارد میشود و از حالت نخستین و اصیل خود خارج میگردد. فضیلتهای دینی، زیباییهای معقول و معنوی دین هستند. به همین دلیل، دین اسلام خصوصا حالت رشد یافته و دستنخورده آن، از یک جاذبه درونی برخوردار است که همین جاذبه، جنبههای کارایی، کارآمدی و توانمندی دین را در حل مشکلات بشری و تأمین سعادت نشان میدهد(شهید مطهری)
عقلانیت فرهنگ اسلامی
مسئله عقلانیت در فرهنگ اسلامی با ذات آن درآمیخته است، بهگونهای که عقل، بهعنوان یکی از منابع دریافت احکام به شمار میآید و نیز تمام تلاشهای فکری و عملی انسان مسلمان بدون در نظر داشتن عقل و عقلانیت فاقد هرگونه اعتبار و ارزش است (نوایی، ۱۳۸۰)
زمینههای فرهنگی توسعه و پیشرفت در اسلام
در نگرش اسلامی، معیارهای رشد و توسعه هنگامی میتواند گویای” توسعه نظام رفتاری” انسان و جامعه باشد که بتواند توضیح کافی برای حفظ تعادل و توازن معنوی و مادی، اخروی و دنیوی در عرصههای مختلف اجتماعی ارائه کند و در عمل شاخصهایی را معرفی نماید که گویای جنبههای کیفی و کمی باشد(نبوی،۱۳۷۵) از اساسیترین زمینههای فرهنگی توسعه و پیشرفت از دیدگاه اسلام شامل:
تقوا: آن مزیتی که مزیت حقیقی است و آدمی را بالا میبرد به سعادت حقیقیاش که همان زندگی طیبه و ابدی در جوار رحمت پروردگار است میرساند عبارت است از: تقوا و پروا از خدا کردن و پاس حرمتش داشتن. آری تنها و تنها وسیله برای رسیدن به سعادت آخرت همان تقواست که به طفیل سعادت آخرت سعادت دنیا را هم تأمین میکند (علامه طباطبائی،جلد ۴)« من یتق الله یجعل له من اسره یسرا[۲۲]»« هر کس متقی و خداترس باشد خدا مشکلات او را ( در دوعالم) آسان گرداند»
علم محوری: نهادی شدن علم در یک جامعه استدلال، مطالعه، تحقیق، بحث و گفتوگو و اندیشه و روحیه علمی را به دنبال میآورد. علم به انسان کمک میکند تا از ذهنگرایی و تصحیح ناپذیری بهسوی عینیات، محاسبه، بهبود و تصحیح و انتقادپذیری حرکت کند. توسعه ذاتاً به دنیای عینی بیشتر توجه دارد و علم هم ابزار این توجه را در اختیار انسان قرار میدهد و توجه او را به سیستم و کارایی مجهز می کند. بهطورکلی، ازآنجاکه توسعه شامل شناخت، بهینهسازی، سازماندهی، برنامهریزی و عینیات میشود، علم به مفهوم استدلالی نمودن اندیشهها و اعمال، زمینهساز، تسهیلکننده و عامل تکامل توسعه میباشد.( سریع القلم، ۱۳۷۵) لکن لازم به ذکر است که علم و ایمان باهم دو بال پروازند و به قول استاد مطهری(ره) ” علم ابزار میسازد و ایمان مقصد، علم سرعت میدهد و ایمان جهت” (مطهری، ۱۳۶۱) امام علی (ع) در این رابطه میفرماید: « خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود بلکه خیر آن است که عملت فراوان گردد[۲۳]»
قانون مداری:
برای آنکه محاسبات مادی و برنامهریزی و سیاستگذاری در امر توسعه از جانب مردم و دولت قابلاجرا و پیشرفت و از کارایی لازم برخوردار باشد، باید ثبات قانونی و حاکمیت قانون جدی گرفته شود. زمانی محاسبات نسبت به آینده قابل تدوین خواهد بود که با پشتوانه قانونی بتوان بهطور نسبی وضعیت آینده را پیشبینی نمود. (رضایی، ۱۳۸۸) امام خمینی (ره) در بیانات خود حکومتی را قابلقبول میدانند که تابع قانون باشد و میفرمایند:« ما میخواهیم یک حکومتی باشد که لااقل تابع قانون باشد و تبع قانون اسلام باشد، تبع قوانین مجهول صحیح باش»
رفع فقر از جامعه:
رسیدن به اهداف متعالی که خداوند متعال از خلقت انسان در نظر داشته است، هنگامی بهتر میسر خواهد شد که انسان به لحاظ نیازهای جسمانی و مادی احساس کمبودی نداشته باشد. به صورتی که خداوند متعال در قرآن کریم فقر را باعث گرایش انسانها به زشتیها و انحراف از راه راست معرفی می کند و میفرماید:” الشیطن بعدکم الفقر و بامرکم بالفحشاء و الله یعدکم مغفره منه و فضلا و الله واسع علیم" ” شیطان به وعده فقر و ترس و بیچیزی شمارا به کارهای زشت و بخیلی وادار کند و خداوند ( برای رغبت و احسان) به شما وعده آمرزش و احسان دهد و خدا را فضل و رحمت بیمنتهاست و به امور جهان داناست” امام علی (ع) نیز ضمن برشمردن فقر بهعنوان بزرگترین بلا خطاب به فرزندشان محمد بن حنیفه میفرمایند:« پسرم از فقر بر تو ترسانم پسازآن به خدا پناه بر که فقر دین را نقصان میرساند و خرد را سرگردان کند و دشمنی پدید آرد[۲۴]» اما خمینی (ره) بارها رد بیانات خود هدفشان را رفع فقر معرفی مینمایند: « ما آمدهایم این محرومها را از محرومیت دربیاوریم[۲۵]» (رضایی، ۱۳۸۸)
عقلگرایی: در اسلام تأکید بسیاری بر عقلانیت شده است، لکن عقلانی بودن یک فعل است و عطف آن فعل صرفاً به سود مادی قابل احراز نیست و نمیتوان عقلانیت را تنها در نوع نسبت میان هدف و وسیله دنبال کرد، بیآنکه از عقلانیت هدف که سر اصلی این نسبت است پرسشی به میان آورد. به همین خاطر چهبسا رفتاری که در دستگاه ” هزینه- سود” در یک انسانشناسی غیر الهی ” عقلانی” تلقی میشود در دستگاه ” هزینه- سود” جامعتر که انسانشناسی اسلامی مدعی آن است کاملاً غیرعقلانی از آب درآید و برعکس(رحیمپور ازغذی،۱۳۷۵)امام علی(ع) در این رابطه میفرمایند:« گرانمایهترین بینیازی خرد است و بزرگترین درویشی بیخردی است[۲۶]»
مردم مداری: اسلام مردم را یکی از پایههای مهم توسعه میداند و نقش مهمی برای مردم قائل است که این نقش به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم انجام میپذیرد. نقش مستقیم مردم درروند توسعه این است که آنان در ابعاد عملی به وجود آورندگان و تحقق بخشندگان اهداف توسعه تلقی میشوند. بهعبارتدیگر جهت دهندگانی نخبگان وبرنامهریزیهای نظام سیاسی در مسری توسعه و تکامل را مردم تحقق بخشیده و به نتیجه میرساند. بنابراین مردم از سویی مجریان توسعه و تکامل و از وسی دیگر هدف توسعه و کمالاند؛ زیرا تمامی جهتدهیها به سمت رشد، توسعه و کمال و تمام برنامهریزیها در این مورد درروند به خاطر آنان بوده و خودشان نیز در تحقق آن سهم بزرگی دارند. نقش غیرمستقیم مردم درروند رشد و توسعه کشور این است که بر عملکرد نخبگان و نظام سیاسی نظارت مینمایند. آنان از طریق مشارکت در تصمیمگیریها، کیفیت برنامهریزیها و بازدهی آن را افزایش داده و در صورت وجود کوچکترین تعلل و تخلف در نخبگان یا نظام سیاسی، آنان را مورد سؤال قرار داده، به پاسخگویی فرامیخوانند (علیخانی، ۱۳۷۹) امام خمینی(ره) در این رابطه می فرمانید :« سیاست ما همیشه بر مبنای حفظ آزادی، استقلال و حفظ منافع مردم است که این اصل را هرگز فدای چیزی نمیکنیم[۲۷]»
شایسته مداری و تخصص: توسعه که به یک معنا بهکارگیری صحیح نیروها میباشد در سیستمی مفهوم پیدا میکند که تخصص بهصورت اصیل در آن مطرح باشد و نظر تخصصی بر اظهارنظر سلیقهای مقدم گردد. بحث توسعه که به معنای پیشرفت و تکامل و کمال مادی و معنوی یک جامعه است در گردونه فعلی بینالمللی، فقط از طریق شایسته مداری امکانپذیر است و منظور از آن اصلاح حوزه نخبگی است که بتواند با تخصص و تعهد و مهارت و تفکر و نظارت نهتنها پیشرفت جامعه را به دست گیرد بلکه الگویی برای آن باشد(رضایی، ۱۳۸۸) امام علی (ع) میفرمایند:«کار مردم جز به شایستگی زمامداران سامان نمییابد[۲۸]»
نظم: اصولاً توسعه با ترتیب و مراحل کار امکانپذیر است: لذا جهت رعایت ترتیب زمانی و ترتیب عملی تصمیمگیریها و اقدامات توسعه جامعه بهشدت به نظم و ترتیب در تمامی شئون زندگی وابسته است. بهطور فوقالعاده بدیهی، نظم از ویژگیهای بارز جوامعی بوده است که توسعه اقتصادی به مفهوم بهینهسازی نیروهای مادی انسانی را اساس قرار دادهاند(رضایی، ۱۳۸۸) قران کریم میفرماید:«نظم و زیبایی در پیوندی تنگاتنگ وجود دارد[۲۹]»
نگاه تکلیفی و مسئولانه در فرهنگ اسلامی
در فرهنگ اسلامی قدرت نه یک فرصت و موقعیت ویژه برای چپاول و برآوردن آرزوهای نفسانی، بلکه یک تکلیف و مسئولیت خطیر و مهم تلقی میشود. واژه ” مسئول” در اطلاق به رئیس یک بخش یا تمام حکومت در اسلام دارای بار لرزشی بسیار حائز توجهی است. بیانات امیرمومنان(ع) در توصیه به زمامداران بخشهای مختلف سرزمین اسلام از همین امر حکایت میکند که عنوان زمامداران و به تعبیر اسلام ” مسئولیت"، هیچ حقی بر حقوق معین شخص نسبت به سایر افراد عادی اضافه نمیکند جز اینکه تکلیف وی سختتر و پاسخگویی او در مقابل مسئولیتش سنگینتر خواهد بود و موجب فخری که نخوتی را در پی داشته باشد نیز نمیگردد (ظهیری ، ۱۳۸۰،ص۲۴۹) امام علی (ع) میفرمایند«و ان عملک لیس لک بطعمه و لکنه فی عنقک امانه[۳۰]»
معادله نبودن قدرت و ثروت در فرهنگ اسلامی
یکی از مباحث بسیار مهم در اندیشه سیاسی بحث قدرت است و در نحلههای مختلف سیاسی میان قدرت و ثروت یک معادله برقرار میشود. حال بعضی قدرت را مولد ثروت میدانند و برخی ثروت را موجد قدرت. “موسکا[۳۱]” معتقد است در جامعه مدرن ثروت موجد قدرت است و در جوامع سنتی قدرت موجد ثروت.( موسکا،۱۹۶۵) اینک در فرهنگ اسلامی ثروت و قدرت بهعنوان یک نامعادله برقرار است و ربطی میان این دو مفهوم در ساختار سیاسی اسلامی وجود ندارد. امام علی (ع) چهبسا کارگزارانی را از میان کسانی انتخاب میفرمود که بهرهای از دنیا نداشتند و خود حضرت نیز در طول زمامداری خویش نه از قدرتش برای اندوختن ثروتی استفاده کرد و نه مشی خویش را در نحوه زندگی تغییر داد، مگر اینکه در معشیت بر خود سختتر گرفت( ظهیری ، ۱۳۸۰)
فرهنگ اسلامی و توسعه پایدار
یکی از مبانی شناسایی ایده توسعه پایدار توجه به طبیعت و هستی است. در فرهنگ اسلامی نیز اصولی میتوان یافت که ناظر به توجه به طبیعت و هستی است. این اصول را بهصورت مختصر موردبررسی قرار میدهیم.
” وحدت” در هستی که ناظر به ربط و نسبت میان اجزای یک مجموعه است و در اینجا به رابطه میان طبیعت و انسان است.
” تعادل” در مجموعه انسان – طبیعت که معطوف به هماهنگی میان اجزا است.
” نظم” در هستی که حاکی از وجود قانونمندی است و ناظر به وجود قانون و قواعد معین برای انجام امور است
” کمالجویی” در عالم هستی که حاکی از ضرورت دگرگونی و تحول به سمت ارتقای امور و پیشرفت و رشد معنوی است( نقی زاده ، ۱۳۷۹)
فرهنگ اسلامی و هویت جامعه
احیای فرهنگ اسلامی، بهعنوان یکی از بنیادیترین اهدافی که میتواند بقا و تداوم حیات جامعه ایرانی باشد، موضوعی است که توجهی درخور و جامع را طلب می کند. تحصیل این آرمان والا، شناسایی ابزار و روشها و عناصر متفاوت و مناسب را بهعنوان ضرورتی جدی و همهجانبه مطرح میکند: با عنایت باارزش و اهمیت مفهومی به نام هویت، میتوان گفت که یکی از اساسیترین عناصر تأثیرگذار بر چگونگی احیای فرهنگ اسلامی، هویت فرهنگی جامعه است. به این معنا که هر چه جامعه به سمت احراز هویتی با مشخصه های اسلامی و ایرانی سیر نماید، امکان احیای فرهنگ اسلامی تقویت خواهد شد و بالعکس هر چه که جامعه با بحران هویت مواجه شده و هویت دلخواه و مطلوب خویش را در تطبیق با معیارهای بیگانه و در تقابل با تاریخ خویش جستجو نماید، از احیاء و بروز و تجلی فرهنگ اسلامی دورتر خواهد شد. با روشن شدن اهمیت احیای فرهنگ اسلامی، توجه به نقش بنیادین آن ( فرهنگ اسلامی) در احیای جامعه اسلامی موضوعی است که باید مطمح نظر قرار گیرد. بهعبارتدیگر یکی از عوامل مهم احیای جامعه اسلامی عبارت از احیای فرهنگ اسلامی و یا به عبارتی احیای اهداف جامعه اسلامی و طی طریق ( هدایت) جامعه بر مینای قوانین منبعث از تعالیم اسلامی است. مهمترین عامل مؤثر بر احیای فرهنگ اسلامی، شناسایی منابع فرهنگ اسلامی و چگونگی بهرهگیری از آن ها خواهد بود. چراکه اصولاً حیات هر فرهنگ و جامعهای، منوط به منابعی است که مأخذ مبانی نظری آن ها باشند که مبانی نظری نیز منبعث و همراه جهانبینی و تفکر اسلامی است. ( نقی زاده، ۱۳۸۰)
فرهنگ اسلامی و بهرهوری
برای بهبود بهرهوری، گام اول واردکردن مفهوم بهرهوری در فرهنگ جامعه است. فرهنگ بهرهوری دارای سه ویژگی بینش، دانش و کوشش میباشد. منظور از بینش، باور و اعتقاد در کار است. اگر شخص نسبت به کاری که انجام میدهد از انگیزه بسیار قوی برخوردار باشد، از انجام آن کار و پیشرفت حاصل احساس لذت و شادی میکند، تنها اعتقاد و باور نسبت به اهداف کار کافی به نظر نمیرسد بلکه باید شیوههای انجام را نیز خوب بداند، ناآگاهانه برای انجام کاری قدم برندارد. بنابراین یک نکته مهم توجه به فرهنگ و سنتهای خودمان است و با توجه به اینکه فرهنگ ما ایرانیان، فرهنگ غنی اسلامی میباشد اگر به فرهنگ خود که همان اسلام است بیش از این توجه داشته باشیم بهرهوری بهمراتب بیشتر از این خواهیم داشت. چون در فرهنگ اسلامی، عواملی که موجب کاهش بهرهوری میشوند. مورد نکوهش قرارگرفته است. عواملی از قبیل بیکاری، اسراف، اتلاف وقت و … در مقابل عواملی که منجر به افزایش بهرهوری میشوند عواملی از قبیل تقوی، پرهیزکاری در کار، قناعت در مصرف منابع، دقت در صحت انجاموظیفه، استفاده مناسب از زمان و… موردتقدیر و تشویق قرارگرفته است. در بیان جایگاه بهرهوری در فرهنگ غنی اسلامی فرمایشاتی از بزرگان دین میآوریم. پیامبر گرامی (ص) میفرمایند: من استوی یوماه فهو مغبون( هر کس دو روزش یکسان باشد زیاندیده است. همچنین ایشان میفرمایند: هر کس کار میکند، باید آن را خوب انجام دهد. بنابراین بهرهوری در فرهنگ ما ریشه دارد. از طرفی در فرهنگ ما عنایت کافی به نوگرایی و نوجویی و نوآوری شده است.( بیک زاده ، ۱۳۷۶)
راهکارهای صیانت از فرهنگ اسلامی
مبارزه مستقیم( جهاد): این راهکار که از فروع و ضروریات دین است و جایگاه بلندی در بین احکام اجتماعی دارد، از عمدهترین شیوههای برائت از بیگانگان در جهت حفظ و گسترش فرهنگ اسلامی به شمار میرود. شکل ابتدایی آن مشروط به حضور پیشوای معصوم(ع) و بسط و ید اوست. خداوند درباره مشرکان مکه می فرماید:« فاذا انسلخ الاشهر الحرام فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم و خذوهم واحصروهم واقعدوا لهم کل مرصد فان تابوا و اقاموا الصلاه و آتو الزکاه فخلوا سبیلهم ان الله غفور رحیم[۳۲]»
تحریمهای اجتماعی – سیاسی: اسلام با تحدید روابط اجتماعی و سیاسی پیروان خود با بیگانگان، از یکسو؛ بر آن است با منزوی کردن مشرکان و کافران، زمینه گرایش و هدایت آنان را فراهم سازد و از سوی دیگر، با پیشگیری از نفوذ آن ها و فرهنگ جاهلی در جامعه، هویت فرهنگی مسلمانان را حفظ کند.
تحریم فرهنگی: از منظر اسلام، جامعه در سلامت و آلودگی فکری و رفتاری افراد بسیار مؤثر است. برای همین ، از یکسو با سازوکارهای گوناگونی همچون تبلیغ، ترویج و تعمیق باورها، اندیشهها، ارزشها، و هنجارهای اسلامی و اصل امر به معرف بر آن است که آن ها را تبدیل به فرهنگ عمومی کرده و با اصلاح ناهنجاریهای فکری و رفتاری با سالمسازی فرهنگی بپردازد و از سوی دیگر، با ارائه راهکارهای مناسبی همچون تحریم محصولات فرهنگ غیردینی، نفی نمادهای کفر آلود، تحریم تشابه فرهنگی به بیگانگان و ” نهی از منکر” به مبارزه بافرهنگ جاهلی و درنتیجه، اصلاح مداوم افراد و نهادهای اجتماعی همت گمارد تا فضای فرهنگی جامعه به عناصر غیرتوحیدی آلوده نشود.
مقاومت فرهنگی: پای بندی اسلام به باورهای اسلامی در زندگی فردی و اجتماعی، ناگزیر یک سلسله ناملایمات، محدودیتها و محرومیتهای ظاهری به دنبال دارد. اسلام مقاومت در برابر این امور و دیگر فشارهای اجتماعی برای صیانت از فرهنگ اسلامی و عدم پذیرش فرهنگ جاهلی را از مصادیق بارز ” صبر در طاعت” و ” جهاد فی سبیل الله” میداند و از مسلمانان میخواهد هر گز به دلایلی همچون حاکمیت فرهنگ جاهلی بر جامعه و پیروی اکثریت از آن، اندک بودن رهروان طریق هدایت و وجود فشارهای گوناگون اجتماعی، دست از باورها و ارزشهای خود برنداشته، به رنگ جامعه درنیایند؛ چراکه پس از هدایت سبیل[۳۳] و تبیین رشد از غی[۳۴] حجت بر همه تمام است و باید برای حفظ باورها و ارزشها توحیدی پایداری کرد( اسدی، ۱۳۸۳)
نقش باور داشت آموزه مهدویت در احیای فرهنگ اسلامی
تقویت بعد فرجام گرایانه و آرمانگرایی
- . «تخلفات حرفه پزشکی و مجازاتهای انتظامی و تعقیب و طرز رسیدگی به آن تخلفات و اجرای احکام مربوط به موجب آییننامهای خواهد بود هیئت مدیره نظام پزشکی تنظیم و وزارت بهداری برای تصویب کمیسیونهای مشترک دادگستری و بهداری به مجلسین تقدیم می دارد. ↑
- . تبصره زیر به ماده ۱۰ قانون نظام پزشکی اضافه میشود:
تبصره - نظام پزشکی میتواند بدون شکایت شاکی نیز طبق آییننامهای که با موافقت وزارت بهداری تنظیم خواهد نمود به تخلفات صنفی پزشکان و دندانپزشکان و سایر متصدیان رشتههای پزشکی رسیدگی کرده حکم صادر نماید. ↑
-
-
- . ماده ۲۴ قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی مصوب ۱۳۷۴: «به منظور رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفهای شاغلین حرف پزشکی و وابسته به پزشکی سازمان نظام پزشکی در مرکز و شهرستانها دارای هیئت عالی انتظامی و هیئتهای بدوی انتظامی خواهد بود که مطابق مواد بعدی این قانون تشکیل میگردند». ↑
-
- . ماده ۳۸ قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی. ↑
- . جعفر، بوشهری، حقوق اساسی، جلد دوم، پیشین، ص ۱۳۶٫ ↑
- . محمد، امامی، و نصرالله، موسوی، «مبانی نظری مراجع شبه قضایی و جایگاه آنها در حقوق ایران»، ویژه نامۀ حقوق، دوره بیست و یکم، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۳، ص۹۴٫ ↑
- . همان، ص۹۷٫ ↑
- . ولی، رستمی، و دیگران، پیشین، ص ۵۱٫ ↑
- . محمد، امامی، و نصرالله، موسوی، پیشین، ص۹۷٫ ↑
- . جعفر، بوشهری، حقوق اساسی، جلد دوم، پیشین، ص ۱۳۶٫ ↑
- . ر.ک.: منوچهر، طباطبایی مؤتمنی، حقوق اداری، پیشین، صص ۲۲۷-۲۲۸٫ ↑
- . جعفر، بوشهری، حقوق اساسی، جلد دوم، پیشین، ص ۱۳۶٫ ↑
- . محمد جعفر، جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، چاپ چهارم، تهران، گنج دانش، ۱۳۸۳، ص ۱۴۶٫ ↑
- . همان، ص ۲۹۰٫ ↑
- . محمد، معین، فرهنگ فارسی، جلد دوم، چاپ سوم، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۳، ص ۱۵۳۹٫ ↑
- . عبدالله، شمس، آیین دادرسی مدنی، جلد نخست، (دورۀ بنیادین)، جلد نخست، چاپ دهم، تهران، دراک، ۱۳۸۸، ص ۱۰۱٫ ↑
- . همان، ص ۱۰۶٫ ↑
- . مهدی، هداوند، و مسلم، آقایی طوق، پیشین، ص ۳۹٫ ↑
- . همان، ص ۴۰٫ ↑
- . بند ۲ ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵٫ ↑
- . ولی، رستمی، و دیگران، پیشین، ص ۶۱٫ ↑
- . بند «الف» ماده ۶۷ آییننامه آیین رسیدگی دادسراها و هیئتهای انتظامی سازمان نظام پزشکی. ↑
- . بند «الف» و «ب» ماده ۹۶ همان آییننامه. ↑
- . جهانگیر، ایزد پناهی، پیشین، ص ۲۵٫ ↑
- . محمد جواد، رضاییزاده، حقوق اداری(۱)، چاپ اول، تهران، میزان، ۱۳۸۵، ص ۱۹۶٫ ↑
- . مهدی، هداوند، و مسلم، آقایی طوق، پیشین، ص ۱۲۴٫ ↑
- . عبدالله، شمس، آیین دادرسی مدنی، جلد نخست، پیشین، ص ۶۸٫ ↑
- . کریم، سنجابی، حقوق اداری ایران، چاپ سوم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۸، ص ۱۶۷٫ ↑
- . عبدالله، شمس، آیین دادرسی مدنی، جلد نخست، پیشین، ص ۶۸٫ ↑
- . کریم، سنجابی، پیشین، ص ۱۶۷٫ ↑
- . همان، ص ۱۶۸٫ ↑
- . عبدالله، شمس، آیین دادرسی مدنی، جلد نخست، پیشین، ص ۶۸٫ ↑
- . جهانگیر، ایزد پناهی، پیشین، ص ۲۶٫ ↑
- . ر.ک.: مهدی، هداوند، و مسلم، آقایی طوق، پیشین، ص ۵۱٫ ↑
- . بند «و» ماده ۳ قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی. ↑
- . ماده ۱۶ آییننامه آیین رسیدگی دادسراها و هیئتهای انتظامی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران. ↑
- . بندهای «ب»، «ج»، «د»، «هـ»، «و» ماده۳۰ قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی. ↑