۲-۷-۱-تعاریف عملیاتی متغیرها
مدل تدریس اثربخش :
راهبردهای تدریس بر اساس مطالعات و مبانی نظری پژوهش واسناد و منابع کتابخانه ای و الکترونیکی تعیین خواهد شد که با مشخص شدن مؤلفه های جدید با بهره گرفتن از تکنیک دلفی به مدلی در این زمینه دست خواهیم یافت.
اعتبار سازه ای:
با بهره گرفتن از روش تحلیل عاملی و به کارگیری داده های خود ارزیابی اساتید در نرم افزار Lisrelبه یک همبستگی درونی بین متغیرها دست خواهیم یافت که این داده های به دست امده به صورت تجربی اعتبار سازه ای مدل ما را مشخص خواهدکرد.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
فصل دوم این پژوهش در دو بخش مبانی نظری و پیشینه پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد. در مبانی نظری تاریخچه تدریس، مفهوم تدریس و اثربخش بودن آن، تدریس اثربخش، یادگیری، تدریس و یادگیری، نظریه های تدریس، سطوح مهارت تدریس، مهارت های فرایند تدریس، راهکارهای کاربردی یک تدریس اثربخش و ویژگی های یک تدریس اثربخش مورد بررسی قرار میگیرد. سپس در پیشینه پژوهش، پژوهش های که در رابطه با موضوع پژوهش انجام گرفته اند، مورد بررسی قرار می گیرند.
۱-۲- مبانی نظری پژوهش
در دنیای امروز دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با انجام سه مأموریت اصلی آموزش، پژوهش و ارائه خدمات نقش مهمی در ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایفا میکنند، لذا اطمینان از کم و کیف مطلوب عملکرد آن ها و توجه مناسب به هر یک از کارکرد های دانشگاه، از اهمیت خاصی برخوردار است و در اثربخشی دانشگاه نیز نقش مهمی دارد. به طور مثال همان طوری که معروفی (۱۳۸۶) خاطر نشان میکند، عدم تأکید بر آموزش، به عنوان یکی از کارکردهای مهم آموزش عالی میتواند به تربیت نیروی انسانی ناکارآمد و ناتوان بینجامد، در این راستا اعضای هیئت علمی از مهمترین عوامل آموزش هستند که کمیت و کیفیت وظایف آن ها در دانشگاه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است (صالحی عمران و قنواتی، ۱۳۸۹).
در میان مجموعه فعالیت هایی که برای تعلیم و تربیت فراگیران انجام می شود، بیشترین سهم به تدریس مدرس در کلاس درس اختصاص مییابد. از آن جایی که مدرس با روح و روان و احساسات افراد سروکار دارد، چنان چه به درستی عمل نکند زیان های جبران ناپذیری بر جای میگذارد. همان طور که وقتی قسمتی از بدن می سوزد و یا زخم می شود، اثر آن ممکن است تا پایان عمر هم باقی بماند، تأثیر نابجا بر روح افراد نیز همین اثر را دارد و احتمال می رود تا پایان عمر آن ها را رنج دهد. بنابرین، تنها راه چاره در این است که مدرس در تمام زمینه هایی که به شغل معلمی مربوط می شود اطلاعات صحیح و مفید کسب کند (صفوی، ۱۳۸۴).
اعضای هیئت علمی بزرگترین نقش را در بهبود کیفیت آموزش، پژوهش و خدمات اجتماعی دانشگاه ها ایفا میکنند. بدیهی است که دانش تخصصی استادان هنگامی میتواند کارایی خوبی داشته باشد که با روش های مناسب مورد بهره برداری مخاطبان قرار گیرد (براون[۱] ، ۱۳۷۲).
۱-۱-۲-تاریخچه تدریس
تدریس و آموزش در جهان سابقه ای به بلندای تاریخ بشر دارند. در گذشته های دور که تعلیم و تربیت محدود بود، اقوام بدوی با روش های عملی راه های به دست آوردن خوراک، تهیه پوشاک و پناهگاه را می آموختند و تربیت های دینی، اخلاقی و اجتماعی هم با شرکت در مراسم و جشن های قبیله ای صورت می گرفت. بنابرین می توان روش آموختن در این دوره از تاریخ بشر را روش تقلیدی و عملی نامید (آقازاده، ۱۳۸۴).
در تربیت دینی به تدریج طبقه ای به نام روحانیان پدید آمدند که نخستین معلمان تاریخ بشر محسوب میشوند و تا قرن ها، آموزش و پرورش حق ویژه و تحت نظارت آنان بود. با پیدایش طبقه مذکور و اختراع خط و تدوین ادبیات مذهبی، روش های آموزش متحول و آموزش های نظری بر آموزش های عملی اضافه شد. به این ترتیب، در این دوره آموزش و پرورش عبارت بود از آموزش عملی که در خانه انجام می شد و آموزش نظری که طبقه روحانی ضمن اجرای مراسم دینی عهده دار آن بود. از حدود قرن پنجم قبل از میلاد تا اوایل قرن بیستم میلادی در کشورهای پیشرفته جهان، مانند اروپا و چین بر آموزش زبان ادبیات و دین تأکید می شد. در اروپا آموزش زبان و ادبیات تا قرن اول قبل از میلاد به صورت بلاغی یا معانی بیان و نیز به روش سقراطی صورت می گرفت و از زمان سقراط تا ۸۰۰ سال پس از آن، روش تدریس زبان و ادبیات غربی ثابت و پایدار باقی ماند. در اروپا، هدف عمده آموزش زبان و ادبیات، پرورش مهارت سخنوری بود که این مهارت در سه زمینه دستور زبان، سبک بیان و فصاحت کسب می شد. سابقه زبان و ادبیات در کشور چین نیز به قرن هفتم قبل از میلاد باز میگردد. چینیان به همراه زبان و ادبیات، فضیلت های اخلاقی را مانند حرمت نهادن به دیگران و مسئولیت پذیری اجتماعی (با مطالعه نوشته های کمنیوس) می آموختند (صفوی، ۱۳۸۴).
به گفته برخی از دانشمندان، نظرات ژان آموس کمنیوس (۱۶۷۰-۱۵۹۲م.) مبنای علم روش تدریس و آموزش است. کمنیوس که در دوره رنسانس می زیسته است، نظرات تربیتی خود را در اثری به نام «دیداکتیک بزرگ» ارائه کرد. روش ها، فنون، الگوها و راهبردهای آموزش و پرورش، به ویژه از نیمه دوم قرن بیستم تا کنون، به گونه ای حیرت آور تحول یافته، به طوری که اکنون دانش آموزان سراسر جهان میتوانند به روش خودآموزی و با کمک رایانه به تازه ترین اطلاعات برای حل مسائل و کسب دانش و معرفت دست یابند (همان منبع، ۱۳۸۴).
تاریخچه روش های آموزش و پرورش در ایران به زمان زرتشت که در حدود ۱۴۰۰ تا ۱۰۰۰ق.م می زیسته است باز میگردد. با تأسیس مراکز عالی آموزشی (۱۲۹۷ه.ش.) مانند دارالمعلمین مرکزی، دانشگاه تهران و سایر مراکز آموزش عالی، رشتههای علوم نیز توسعه یافتند و به تناسب آن ها، روش ها و فنون جدید به سرعت متداول شدند (صفوی، ۱۳۸۴).