۲-۲-۲ تعریف بیکاری
از بیکاری نیز تعاریف متعددی شده است: در یک تعریف بیکاری در شرایطی محقق می شودکه جمعیت فعالعملا فعالیت اقتصادی نداشته باشد. به تعبیر دیگر، اینگونه اثبات می شود، زمانی که عرضه ی نیروی انسانی بیشتر از تقاضای آن باشد، پدیده ی بیکاری رخ می هد.در تعریفی دیگر، بیکاری را وقفه ی غیر ارادی و طولانی مدت کار به طوری که امکان به دست آوردن شغل جدید میسر نباشد دانسته اند(سام آرام،۱۳۸۲، ۳۵). مرکز آمار ایران در نظام آمار گیری خود بیکار را اینگونه تعریف کردهاست: بیکار به تمام افراد ۱۰ ساله و بیشتر اطلاق می شودکه فاقد کار باشند ( اشتغال مزدبگیری یا خود اشتغالی نباشند )، آماده برای کار باشند (برای اشتغال مزد بگیری یا خود اشتغالی آماده باشند)و جویای کار باشند(اقدامات شخصی را به منظور جستجوی اشتغال مزد بگیری و یا خود اشتغالی به عمل آورده باشند)، همچنین افرادی که به دلیل آغاز به کار در آینده و یا انتظار بازگشت به شغل قبلی، جویای کار نبوده ولی فاقد کار و آماده برای کار بودند نیز ، بیکار محسوب میشوند(حسنی، ۱۳۹۰، ۴۶).
مفهوم بیکاری به معنای سنتی آن، با مسئله ی نیروی کار ارتباط دارد و افراد بیکار به عنوان گروهی از افراد شناخته میشوند که در جستجوی کار میباشند ولی در سال های اخیر بسیاری از محققان به نقایص و کمبود های این تعریف که بیکاری پنهان را شامل نمی شود توجه نموده اند(ارگاس، ۱۳۸۰، ۱۳). از نظر اقتصادی نیز هر فعالیتی که به قصد تولید انجام شود و پاداش داشته باشد، کار نامیده می شود ، هر چند از دیدگاه جامعه شناسان، مفهوم ثبات در معنی کار لحاظ می شود سپس ممکن است فعالیتی که از دیدگاه اقتصادی ، کار به شمار می رود جامعه شناسان به دلیل پیامد های نادرست ( نظیر احساس بی ارزشی در فرد ، فقر و تنگدستی و مشکلات خانوادگی ، بزهکاری و آلودگی به اعتیاد ، عقب ماندگی کشور از نظر اقتصادی و … ) و بی ثباتی آن را کار ندانند. بنا براین پذیرفته ترین مفهوم بیکاری عبارت است از مجموع تمام افرادی که شاغل نیستند، اعم از کسانی که در جریان دستیابی به شغل جدیدند یا آنان که قادر به یافتن شغل با دستمزد های متعارف و واقعی نیستند. البته تصمیم و اراده ی فردی به بیکار ماندن، جز در مواردیکه فرد برای تغییر شغل، بیکاری را می پذیرد، فرد را در رده ی بیکاران قرار نمی دهد. در واقع، بنا به شمار زیادی از تعاریف ، بیکار کسی است که در جستجوی کار نیز باشد. از طرفی مفهوم بیکاری به جز وابسته بودن به کار و اشتغال با مفهوم جمعیت فعال نیز در ارتباط است. جمعیت نافعال بنا بر تعریف بیکار محسوب نمی شود. جمعیت فعال بر اساس شناخته شده ترین تعریف عبارت است از: جمعیت بالاتر از ۱۰ سال به شرط آنکه خانه دار ، سرباز ، محصل ، بازنشسته و از کار افتاه نباشد (ملک زاده، ۱۳۸۵، ۲۰).
۲-۲-۳ انواع بیکاری
در تقسیم بندی بیکاری ، اهل تحقیق تقسیمات مختلفی ارائه دادند .
در یک تقسیم بندی بیکاری را بدین گونه تقسیم میکنند :
الف: بیکاری آشکار که ۲ گونه است :
بیکاری ارادی : افرادی که از پذیرفتن برخی مشاغل برای آن شایستگی دارند و منابع تامین مالی دیگری چون اشتغال ندارند.
بیکاری غیر ارادی : که عامل آن فرد یا کار فرما نیست. از آن جمله است « بیکاری طبیعی » که در نتیجه جابجایی عوامل تولید رخ میدهد و یا اینکه ظرفیت جامعه در حدی نیست که بتواند از تمام عوامل تولید استفاه کند .
ب: کم کاری کسانی که کمتر از آنچه مایلند کار میکنند .
ج : ظاهراً فعال ولی با بهره برداری کم ، کسانی که بر حسب تعریف بالا معمولا در زمره ی بیکاران و کم کاران قرار نمیگیرند ، اما در واقع افرادی اند که کارشان حاصلی ندارد. این وضعیت به چند قسمت تقسیم می شود:
کم کاری پنهان : وقتی افراد برای کاری گمارده میشوند، میتوانند خیلی کمتر از حد انتظار کار نمایند.
بیکاری پنهان : کسانی که سرگرم فعالیت های غیر شغلی ( انتخاب دوم ) هستد .
بازنشستگی زودرس : در بسیاری از کشورها، سن بازنشستگی همزمان با افزایش طول عمر در حال کاهش است . این کار وسیله ای است برای امکان ایجاد اشتغال بیشتر برای افراد زیادی که از پایین فشار می آورند .
د: بیماران: کسانی که ممکن است تمام وقت کار کنند ولی قوه ی کارشان بر اثر سوء تغذیه یا فقدان دارو های عمومی پیشگیری کننده تحلیل می رود .
ه: غیر مولدان :کسانی که میتوانند نیروی انسانی لازم را برای کار تولیدی تشکیل دهند ولی ساعت ها درگیر منابع مکمل ناکافی برای ساختن عوامل تولید خود و حتی ضروریات زندگی خود هستند ( قلی پور ، ۱۳۸۱ ،۳۶).
۲- در تقسیم دیگری بیکاری را اینگونه طبقه بندی کردهاند :
بیکاری ناشی از فناوری مدرن
بیکاری اتفاقی ناشی از حوادث یا اعتصابات کارگری
بیکاری فصلی که مربوط بر صنایع فصلی است.
بیکاری عمومی( غیر ارادی ): زمانی به وجود میآید که جمعیت فعال آماده ی کار کردن با شرایط موجود است ولی قادر به یافتن کار نمی باشد.
بیکار ی پنهان: این نوع بیکاری با کیفیت کار سروکار دارد. فرد ظاهراً شاغل است ولی در حقیقت هیچ نوع نقشی در تولید ندارد و موجب ارزش افزوده ی واقعی نمی شود. ( سام آرام، ۱۳۸۲، ۳۵).
در تقسیم دیگری بیکاری را به بیکاری اصطکاکی ، بیکاری ادواری و بیکاری ساختاری تقسیم بندی کردهاند:
بیکاری اصطکاکی( برخوردی – طبیعی ): در مقطعی از زمان تعدادی از نیروی کار به طور موقتی بیکارند ولی برایشان شغل وجود دارد ( فارغ التحصیلان داشگاهی که می خواهند شغل بهتری پیدا کنند) یا برخی افراد که از شغل فعلی خود ناراضی اند و شغل خود را رها میکنند. به این تعداد بیکاران بیکاران طبیعی یا اصطکاکی گویند.
بیکاری ادواری ( سیکلی یا تجاری ) : بیکاری ناشی از سیکل یا ادوار تجاری ( رکود ، حضیض ، رونق و رواج)
بیکاری ساختاری زمانی روی میدهد که کارگران فاقد مهارت لازم برای مشاغل موجود باشند. به عنوان مثال با ورود کامپیوتر و تغییرات تکنولوژیکی ، کارگرانی که نتوانند شغل های جدید را انتخاب کنند( به دلیل عدم مهارت و آموزش لازم ) جزء بیکاران ساختاری تلقی میشوند ( نظری ، ۱۳۹۰ ، ۳۳۳).
گاهی اوقات بیکاری را به بیکاری آشکار و پنهان تقسیم بندی میکنند : بیکاران آشکار، بیکارانی اند که شغلی ندارند و به دنبال شغل میگردند. بیکاران پنهان به آن تعداد از افراد گفته می شد که شغل دارند ولی در تولید نقشی ندارند مثلا با اضافه کردن یک کارگر باعث افزایش تولید نگردد ، می گوییم بیکاری پنهان وجود دارد ( یوسفی و اکبری، ۱۳۹۰، ۲۲۰).