عنوان شماره صفحه
نمودار ۴-۱: نمودار جعبه ای متغیر عامل اندازه شرکت در میان پاسخگویان ۶۷
نمودار ۴-۲: هیستوگرام برای متغیر عامل اندازه شرکت ۶۷
نمودار ۴-۳: نمودار جعبه ای متغیر عامل ارزش دفتری به ارزش بازاردر میان پاسخگویان ۶۸
نمودار ۴-۴: هیستوگرام برای متغیر عامل ارزش دفتری به ارزش بازار ۶۹
نمودار ۴-۵: نمودار جعبه ای متغیر عامل بازار در میان پاسخگویان ۷۰
نمودار ۴-۶: هیستوگرام برای متغیر عامل بازار ۷۰
نمودار ۴-۷: نمودار جعبه ای متغیر راهبرد معکوس در میان پاسخگویان ۷۱
نمودار ۴-۸: هیستوگرام برای متغیر راهبرد معکوس ۷۲
نمودار ۴-۹: پراکندگی اندازه شرکت * راهبرد معکوس ۷۵
نمودار ۴-۱۰: پراکندگی ارزش دفتری به ارزش بازار * راهبرد معکوس ۷۶
نمودار ۴-۱۱: پراکندگی عامل بازار * راهبرد معکوس ۷۸
چکیده
یکی از چالش برانگیزترین مشاهدات در بازارهای مالی این است که بر خلاف فرضیه بازار کارا، بازده سهام عادی در بازدههای زمانی مختلف دارای رفتار خاصی میباشد و میتوان با به کارگیری راهبرد سرمایه گذاری متناسب با افق زمانی مورد نظر، بازدهی بیشتر از بازده بازار به دست آورد. هدف این پژوهش بررسی سودآوری استراتژی سرمایه گذاری معکوس و ارزیابی اثر عوامل بازار، اندازه شرکت و ارزش دفتری به ارزش بازار بر روی بازده میباشد. این تحقیق طی دوره زمانی ۱۳۸۳تا۱۳۹۰میباشد. نتایج حاصل از فرضیهها نشان میدهد، استراتژی معکوس در بازه های زمانی مورد نظر در بورس اوراق بهادار ایران سودآورخواهد بود. همچنین نتایج بدین گونه است که بین متغیر مستقل عامل اندازه و ارزش دفتری به بازار و عامل بازار و استراتژی معکوس رابطه معنیداری وجود دارد.
کلمات کلیدی: بازار سرمایه، استراتژی سرمایه گذاری، استراتژی معکوس، عامل اندازه، ارزش دفتری به ارزش بازار، عامل بازار
فصل اول:
کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
در نظریه بازار کارا فرض بر این است که سرمایه گذاران اطلاعات منتشر شده شرکتها را به سرعت و به درستی دریافت کرده و بر اساس آخرین اطلاعات، راهبردهای معاملاتی خود را شکل می دهند و به همین علت این اطلاعات، به سرعت در قیمت سهام شرکت جذب می شود. ضمناً واکنش سرمایه گذاران به اطلاعات عقلایی بوده و این عقلانیت هم بر سرعت جذب اطلاعات و هم بر نحوه تحلیل سرمایه گذاران از اطلاعات منتشر شده اثر می گذارد، به همین علت فرصتهای آربیتراتژی به سرعت از بین رفته و
قیمتهای تعادلی جدید شکل می گیرند. درک روانشناسی سرمایهگذاران پایه و اساس سرمایهگذاری رفتاری است. اگر تصمیمگیری سرمایهگذار قابل پیشبینی باشد پس بازار سهام قابل پیشبینی میشود. بدین معنا که سرمایهگذارانی که نحوه عملکرد بازار سهام را میدانند بدون تحمل ریسکی به بازده مورد نظر دست
مییابند. هر سرمایه گذار در بدو ورود به بازار سرمایه به دنبال دستیابی و بهکارگیری راهبردهایی است که بتواند بر بازار پیروز شود[۱] و بازدهی اضافی کسب نماید. در مقابل تئوری نوین مالی[۲] و جوهره اصلی آن یعنی فرضیه بازار کارا [۳] بر این اعتقاد است که نمی توان بر بازار پیروز شد و بازدهی بیش از متوسط بازار حاصل کرد. در این پارادایم ادعا میشود که هیچ گونه روندی در قیمت و بازدهی بازار وجود ندارد و نمیتوان از روندهای بازار سود اضافی کسب نمود. درحال حاضر، در بازارهای سرمایه دنیا، دو راهبردی که برای معامله مورد استفاده قرار می گیرند، راهبردهای توالی و معکوس میباشند. این راهبردها همیشه به عنوان تحلیل تکنیکال معروف بوده اند و امروزه در حال تأیید گرفتن از سرمایه گذاران بنیادگرا و حتی جوامع آکادمیک میباشند.
در این فصل ضمن بیان مقدمه، بیان مسأله، اهمیت وضرورت پژوهش، اهداف پژوهش، قلمرو پژوهش، فرضیه های پژوهش و متغیرهای پژوهش ارائه گردیدند و در پایان روش جمع آوری اطلاعات وروش آزمون فرضیه های پژوهش و تحلیل اطلاعات پرداخته می شود.
عنوان تحقیق: بررسی سودآوری راهبرد معکوس در بورس اوراق بهادار تهران.
۱-۲- تشریح و بیان مسئله
بر اساس تئوری مالی مدرن، قیمت اوراق بهادار برابر با ارزش ذاتی آن ها است. زیرا در صورتی که قیمت اوراق بهادار از ارزش ذاتی آن ها انحراف پیدا نماید، از آنجا که عوامل اقتصادی عقلایی رفتار
مینمایند به سرعت آن را حذف میکنند. بنابرین در چنین بازاری نمی توان منفعتی را به رایگان به دست آورد و برای به دست آوردن هر منفعتی بایستی خطرات آن را نیز پذیرفت. از این رو، سرمایه گذاران با بهکارگیری راهبردهای سرمایه گذاری مشخصی از قبیل راهبرد سرمایه گذاری معکوس و یا راهبرد
سرمایه گذاری توالی نمیتوانند بازده سرمایه گذاری خود را افزایش دهند. اما مطالعات انجام شده در
سالهای اخیر نشان می دهند که میتوان با بهکارگیری سرمایه گذاری مشخص،بازدهی بیش از بازار به دست آورد. به عبارت دیگر میتوان با راهبرد سرمایه گذاری متناسب با افق زمانی مورد نظر برای سرمایه گذاری، بازده سرمایه گذاری خود را افزایش داد.
مطالعات انجام شده نشان میدهند که در بازه زمانی یک هفته تا یک ماه و بازه سه تا پنج سال پدیده بازگشت بازده وجود دارد و بنابرین میتوان با بهکارگیری راهبرد سرمایه گذاری معکوس، که توصیه میکند سهامی خریداری شود که در گذشته عملکرد بدتری داشته است و سهامی به فروش رسد که عملکرد بهتری داشته است، بازده بیشتری از بازار به دست آورد (بیدگلی ۱۳۹۰، ۵۳).
همچنین تحقیقات انجام شده نشان میدهد که در بازه زمانی میان مدت، سه تا دوازده ماه، می توان با بهکارگیری راهبرد سرمایه گذاری توالی که توصیه نموده سهامی خریداری شود که در گذشته بازده بیشتری داشته و سهامی به فروش رسد که در گذشته بازده کمتری داشته است، بازدهی بیشتر از بازده بازار به دست آورد )فدایی و دیگران ۱۳۸۴، ۱۲).
جگادیش و تیتمن در مقالهای که در سال۱۹۹۳ منتشر نمودند، برای اولین بار تداوم بازده در میان مدت را مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق آن ها نشان داد که راهبرد خرید سهام پرتفوی برنده و فروش سهام پرتفوی بازنده گذشته میتواند بازده اضافی معنیداری را ایجاد نماید (در حدود یک درصد). پس از انتشار نتایج بررسی جگادیش و تیتمن، تحقیقات گسترده ای در خصوص تداوم بازده انجام گرفت که منجر به تأیید نتایج کار آن ها گردید )فدایی و دیگران ۱۳۸۴، ۱۲).
دی بونت و تالر در مقالهای که در سال۱۹۸۵ منتشر نمودند، برای اولین بار تداوم بازده در بلند مدت را مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق آن ها نشان داد که راهبرد خرید سهام پرتفوی برنده و فروش سهام پرتفوی بازنده گذشته میتواند بازده اضافی معنیداری را ایجاد نماید (در حدود بیست و پنج درصد). را با بهره گرفتن از درآمد ۵ سهام در آمریکا ایجاد کردند و اثر معکوس را تست کردند )فدایی و دیگران ۱۳۸۴، ۱۲).
فرضیه بازار کارا ادعا میکند حتی در بازارهایی که شکل ضعیف کارایی را دارند پیش بینی بر اساس روند گذشته امکان پذیر نمی باشد و تغییرات تاریخی قیمتها بر اساس گشت تصادفی میباشند. بنابرین تأیید سودمندی این راهبردها میتواند چالشی اساسی در مقابل تئوری نوین مالی و بحث کارایی بازار ایجاد نماید(هان و تانکز ۲۰۰۳، ۵). لذا پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که آیا میتوان با اتکا بر راهبرد معکوس در بازار سرمایه ایران بازده اضافی کسب نمود؟