۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱ اهداف کلی
شناخت رابطه بین هوش هیجانی مدیران با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال تحصیلی۹۲- ۹۱
۱-۴-۲ اهداف جزئی
۱- شناخت رابطه بین خودآگاهی مدیران و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سالتحصیلی۹۲-۹۱ ۲- شناخت رابطه بین خود مدیریتی مدیران وپیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال تحصیلی۹۲- ۹۱
۳- شناخت رابطه بین آگاهی اجتماعی مدیران وپیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرماندرسالتحصیلی۹۲- ۹۱ ۴- شناخت رابطه بین مدیریت روابط مدیران وپیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال تحصیلی۹۲- ۹۱
۱-۵- فرضیه های پژوهش
۱-۵-۱ فرضیه اصلی
بین مؤلفه های هوش هیجانی مدیران و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه معنا داری وجود دارد.
۱-۵-۲ فرضیه های فرعی
۱- بین خودآگاهی مدیران و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد.
۲- بین خود مدیریتی مدیران وپیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه وجود دارد.
۳- بین آگاهی اجتماعی مدیران وپیشرفت تحصیلی رابطه معنادار وجود دارد.
۴- بین مدیریت روابط مدیران وپیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد.
۱-۶- تعریف نظری و عملیاتی متغیرها
تعریف نظری هوش هیجانی
سالووی و مایر (۱۹۹۰) هوش هیجانی را اینگونه تعریف کردهاند: توانایی کنترل احساسات و عواطف خود و دیگران، متمایز کردن آن ها و بر اساس این اطلاعات سمت و سو بخشیدن به رفتار و تفکر شخصی. آن ها هم چنین به منظور ذکر تفاوت میان تواناییهای هوش هیجانی و استعدادها و یا مشخصه های اجتماعی، مدلی با تأکید بر بررسی تواناییهای ذهنی ارائه دادند. هدف اصلی این مدل بررسی استعدادهای ذهنی خاص برای شناختن و نظم بخشیدن به عواطف است.
از نظر گلمن[۹] (۱۹۹۵) هوش هیجانی موضوعی است که از بررسی نتایج چندین تحقیق علمی بر روی هوشهای مؤثر در زندگی انسانی به دست آمده است. بررسی این نتایج حاکی از قابلیتهایی مانند «همدلی»، «خوش بینی» و «تسلط به نفس» است که پیامدهای مهمی در خانواده، محل کار و دیگر صحنههای زندگی دارند.
بار ـ آن (۱۹۹۷) هوش هیجانی را اینگونه تعریف میکند : « مجموعهای از تواناییها، قابلیتها و مهارتهای غیر شناختی که بر توانایی شخص در کنار آمدن با مشکلات و فشارهای محیطی تأثیر میگذارد.
هوش هیجانی از نظر او شامل ۵ قسمت کلی مهارتها و قابلیت میشود، ضریب هیجانی درون فردی، ضریب هیجانی میان فردی، ضریب هیجانی سازگاری، ضریب هیجانی کنترل استرس و ضریب هیجانی حالت عمومی.
هوش هیجانی شامل چهار مؤلفه زیر است:
خودآگاهی که به معنی توانایی در شناخت دقیق هیجان ها به هنگام وقوع آن ها تعریف می شود.
خود مدیریتی که نوعی توانایی است که منجر به واکنش مثبت و مؤثر در مقابل افراد و وضعیت های متفاوت می شود.
آگاهی اجتماعی که به معنی توانایی در شناخت و درک هیجان های دیگران است.
و مدیریت رابطه که استفاده از هیجانات خود و دیگران برای مدیریت سازنده و مثبت تعامل ها و روابط تعریف می شود(گنجی ۱۳۸۴، ۳۰).
تعریف عملیاتی هوش هیجانی مدیران
هوش هیجانی در این پژوهش عبارت است از نمره ای که دانشجویان بر اساس پاسخ به پرسش های هوش هیجانی برادبری وگریوز(۱۹۵۳) کسب می نمایند.
-
- خودآگاهی نمره ای است که پاسخگو از سئوالات ۱تا۶ کسب میکند.
-
- خودمدیریتی نمره است که پاسخگو از سئوالات ۷تا ۱۵ کسب میکند.
- آگاهی اجتماعی نمره است که پاسخگو از سئوالات ۱۶ تا۲۰ کسب میکند.
مدیریت روابط نمره ای است که پاسخگو ازسئوالات ۲۱ تا۲۸ کسب می کند.
تعریف نظری پیشرفت تحصیلی
دانشجویان بر حسب موقعیت، نیازها، شایستگیهای فردی و شخصیتی، اهداف متفاوتی از پیشرفت تحصیلی دارند که به وسیله واسطه هایی مثل الگوی شناختی، عاطفی و رفتاری تعیین می شود. عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و آموزشگاهی در عملکرد تحصیل مؤثر است و از سوی دیگر، رفتن به دانشگاه ، انتقال مهمی در زندگی محسوب می شود زیرا فرد با چالش های مختلفی از قبیل ایجاد روابط اجتماعی جدید و مواجهه با انتظارات تحصیلی روبروهست، البته ابعاد شخصیتی نیز نقش مهمی در این زمینه دارد (افر[۱۰] ۱۹۹۸، ۷۱).
تعریف عملیاتی پیشرفت تحصیلی
منظور از پیشرفت تحصیلی در این پژوهش تغییرات معدل کل هر دانشکده که در آموزش دانشگاه ثبت شده است ( با توجه به معدل نیمسال اول و دوم تحصیلی ۹۲-۱۳۹۱).
فصل دوم:
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
هوش هیجانی یعنی توانایی استفاده از هیجانها که شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای خود است. به عبارت دیگر، شخصی که EQ بالایی دارد سه مؤلفه هیجانها را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق میکند (مؤلفه شناختی، مؤلفه فیزیولوژیکی و مؤلفه رفتاری). همچنین هوش هیجانی با شناخت فرد از خویش و دیگران، ارتباط بین فردی، سازگاری و انطباق با محیط در جهت ارضای نیاز خود و انتظارات اجتماعی وابسته است و میتواند زمینه ای مناسب برای ساختن محیطی مطلوب برای یادگیری و برقراری ارتباط مؤثر باشد. به عبارت دیگر، هوش هیجانی فرد با مسایل فردی و اجتماعی روزمره سروکار دارد و پیشبینی کننده موفقیت فرد در زندگی است زیرا نشان دهنده عملکرد فرد در موقعیتهای اضطراری است. دانیل گلمن معتقد است، هوش عاطفی بالا تبیین میکند که چرا افرادی با ضریب هوشیIQ متوسط موفق تر از کسانی هستند که نمرههای IQ بسیار بالا تری دارند(حدادی کوهسار ۱۳۸۳، ۲۰).
۲-۲- تاریخچه هوش هیجانی
از نظر تاریخچه، هوش هیجانی در مفهوم هوش اجتماعی ریشه دارد که اولینبار توسط ای.ال ثرندایک در سال ۱۹۲۰ شناخته شد. از آن پس تاکنون روانشناسان سایر مقولههای هوش را نیز مورد شناسایی قراردادند.
در سال ۱۹۷۰ برای اولین بار، دو روانشناس آمریکایی به نام های دکتر پیترسالوی از دانشگاه ییل و دکتر جان مایر از دانشگاه نیوهمپشایر، بحث علمی هوش هیجانی را مطرح کردند. در سال ۱۹۷۵، «هوارد گاردنر» ایده هوش چندگانه را مطرح کرد. او هشت نوع هوش را در دو دسته کلّی هوش میان فردی[۱۱] و هوش درون فردی[۱۲] برشمرد (شریفی و آقایار ۱۳۸۵، ۱۴۷).
بسیاری از روانشناسان از جمله گاردنر اعتقاد دارند که معیارهای سنتی ارزیابی هوش، مثل آزمونهای ضریب هوشی (IQ) قادر به تشریح تواناییهای شناختی نیستند. عبارت هوش هیجانی ابتدا در سال ۱۹۸۵ توسط «وین پین» مطرح شد امّا توسط «دانیل گلمن» در سال ۱۹۹۵ محبوبیت یافت. بیشترین پژوهشها در این زمینه توسط «پیتر سالووی» و «جان مایر» در دهه ۹۰ صورت گرفته است. آن ها به این نتیجه رسیدند که ظرفیت ادراک و فهم هیجانات، عامل جدیدی را در شخصیت افراد تشکیل میدهند. مدل سالوی- مایر، هوش هیجانی را به صورت ظرفیت درک اطلاعات هیجانی و استدلال در هنگام وجود هیجان تعریف میکند. آن ها تواناییهای هوش هیجانی را به چهار زمینه زیر تقسیم میکنند: