۱۱۸
۱۱۹
۱۱۹
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۴
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۳۰
۱۳۱
فصل دوم: رویکردهای پیشگیرانه ناظر به تکرار جرم در کودکان و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت ۱۳۳
۱۳۵
۱۳۵
۱۳۶
۱۳۸
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۴۳
۱۴۳
۱۴۴
۱۴۵
۱۴۵
۱۴۶
۱۴۸
۱۵۴
ضمیمه: مصاحبه ها ۱۵۷
۱۵۸
۱۶۵
مقدمه
بشر برای زندگی در اجتماع ناگزیر از رعایت قواعد و مقررات آن است.اجتماع نیز برای پایداری، دوام و جلوگیری از سو استفاده افراد اقدام به وضع ضمانت اجرایی نموده است، تا در صورت تخلف افراد جامعه از مقررات به تنبیه و اصلاح آنها پردازد. افراد برای زندگی در جامعه باید هنجارها و ارزشهای جامعه را بیاموزند و آنها را در خود درونی نمایند. نظم، امنیت و پیشرفت جامعه نیز در پرتو شناخت و رعایت هنجارها و ارزشهای جامعه خواهد بود. کودکان و نوجوانان به عنوان اصلیترین و مهمترین منابع انسانی اجتماع بشمار میروند. همانطور که توجه به مسایل تغذیه و بهداشت در دوران کودکی از نظر حفظ سلامت جسمانی برای کودکان بسیار اهمیت دارد، آموزش و درونی نمودن ارزش ها، هنجارها، نقش ها و الگوهای جامعه نیز به همان اندازه مهم و نیاز به توجه خاصی دارد.
جرم یک پدیده زیستی –اجتماعی- روانی است و از ابتدای زندگی بشر در روی زمین وجود داشته و فقط میزان آن از جامعه ای به جامعه دیگر تفاوت دارد. برای پیشگیری از ورود اطفال به سیستم قضایی و ارتکاب بزه، جامعه بایستی از طریق برنامه ریزی و تقویت نهادهایی که در جامعه پذیری موثر هستند کودکان و نوجوانان را به سوی زندگی سالم و جهت دار هدایت نماید. وجود یک کودک معارض با قانون تا حد زیادی مؤید عدم توجه جامعه و نهادهای جامعهپذیری به او بوده است.
کودکان و نوجوانان به عنوان پر ارزشترین سرمایه های یک ملت هستند که در صورتی که مورد غفلت والدین و مدیران اجتماعی قرار بگیرند، امکان ارتکاب اعمال ضد اجتماعی(بزه) در آنان وجود دارد. از آنجا که کودکان و نوجوانان در مرحله آغازین رشد و زندگی اجتماعی هستند و در اغلب جرایمی که توسط آنها ارتکاب مییابد بزه دیده جرم هستند، به همین دلیل هم مقررات داخلی و هم اسناد بین المللی از فرستادن کودکان و نوجوانان معارض با قانون به مراکز نگهداری در محیط بسته و تماس با سیستم قضایی مخالف می باشد و فقط به عنوان آخرین راهچاره و آن هم برای حداقل زمان ممکن لازم میداند. به هر حال برخی از کودکان و نوجوانان که حالت خطرناک دارند و با انجام اقدامات غیر حبسی، مراجع ذی صلاح نتوانسته اند آنها را اصلاح نمایند، ناچار به نگهداری در محیط بسته برای نگهداری و با هدف اصلاح و باز اجتماعی کردن او، فرستاده میشوند. به همین منظور کانون اصلاح و تربیت کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۴۷ برای اولین بار در تهران تاسیس و با هدف نگهداری، اصلاح و تربیت، تهذیب اطفال غیر بالغ و بزهکارانی که کمتر از ۱۸ سال سن دارند، شروع به فعالیت کرد. کانون اصلاح و تربیت با بهره گیری از برنامهها و بخشهای مختلف و متنوع در زمینه های علمی و عملی مانند؛ کارگاههای مختلف، برنامه های مذهبی، ورزشی، مشاوره و مددکاری و.. سعی در اصلاح و تربیت کودکان و نوجوانان دارد.
تکرار جرم یکی از مهم ترین مباحث جرم شناسی و حقوق کیفری است که هم با مسایل جزایی و هم با مباحث اجتماعی ارتباط دارد. در فرایند تکرار جرم بزهکاران، دستگیر، توقیف، محاکمه و محکوم میشوند و بعد از طی مراحل، با تصور اینکه تربیت و اصلاح شده اند دوباره به محیط اجتماعی باز میگردند، ولی باز مرتکب جرم شده و دوباره به چرخه کیفری باز میگردند. این امر هم برای دولت و هم برای فرد هزینه های مادی و روانی زیادی به بار میآورد. تکرار جرم نه تنها ناتوانی فرد در انطباق با هنجارها و ارزش های اجتماعی را نشان می دهد، بلکه نشان دهنده ناتوانی نظام های تربیتی در بازپروری و اصلاح و تربیت فرد معارض با قانون است. بویژه در جرایم ارتکابی توسط کودکان و نوجوانان که نیاز به اصلاح و تربیت سریع آنها و به عبارتی پیشگیری از تکرار جرم توسط آنها، امر مهمّی تلقی می شود.
کودکان و نوجوانان در سنی قرار دارند که نیاز به حمایت و هدایت دارند؛ در اصل این حمایت و هدایت ابتدا باید از سوی خانواده، به عنوان اولین محیط اجتماعی که کودک در آن پا میگذارد، بعدها از سوی نهادهایی مانند مدرسه از طریق مربیان و معلمان و از گروه دوستان و جامعه باشد. اگر خانواده در شرایطی باشد که نتواند ارزشها و هنجارها را در محیطی ایمن برای کودک درونی سازد و محیط اجتماعی و دوستان جایگزین خانواده شود، کودک تابع محیط اجتماعی می شود، به عبارت دیگر اگر دوستان کودک و نوجوان اعمالی ضد اجتماع داشته باشند او نیز با همان الگوها، رشد و پرورش می یابد و اهداف و ابزارهای دستیابی به اهداف، برای او به همان شیوهای که گروه همسالان قبول دارند نهادینه می شود. به عبارتی دیگر کودک در محیط جرمزا رشد می کند و پس از طی مراحلی، پای کودک و نوجوان به مراکز اصلاحی و تربیتی مانند کانون اصلاح و تربیت باز می شود.
کانون اصلاح و تربیت به عنوان جزیی از سیستم قضایی در صدد برخورد و شکلدهی رفتارهای ضد اجتماعی این دسته از کودکان و نوجوانان بر میآید. براساس قوانین و مقررات و آیین نامه هایی که برای کانون اصلاح و تربیت تصویب و پیش بینی شده، این مرکز باید بتواند بعد از طی زمانی که کودک در آن اسکان داده می شود او را با هنجارهای اجتماعی آشنا و این ارزشها را برای او نهادینه سازد، این مرکز باید قادر باشد که مشکلات شخصیتی و روانی کودکان و نوجوانان را با روانکاوی و روان درمانی و مشاوره اصلاح نماید تا در نهایت بتواند با رفع موانع اجتماعی شدن، کودک و نوجوان را برای بازگشت به اجتماع آماده سازد.
کانون اصلاح و تربیت باید بتواند کودک و نوجوان را از اعمال ضد اجتماعی و خلاف قانون دور سازد ولی اگر این مرکز موفق به اجرای برنامه های اصلاحی و تربیتی خود نشود، چه می شود؟ آیا اسکان کودکان و نوجوانان معارض با قانون در یک خوابگاه نمی تواند زمینه را برای بزهآموزی آنها در آینده و تشکیل گروههای مجرمانه در بیرون از کانون فراهم کند؟ اگر ضریب خطایی در برنامه ها و عملکرد اجرایی کانون راه یابد می تواند آثار مخرب زیادی برای کودکان و نوجوانانی داشته باشد که در سنین هویتیابی قرار دارند. از همین طریق می توان به مبحث تکرار جرم در میان کودکان و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت وارد شد.
تکرار جرم در میان کودکان و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت، نیاز به ریشه یابی عواملی دارد که مانعی بر تربیت و تهذیب آنها شده است. دسته ای از این عوامل عوامل فردی هستند که پس از بازگشت دوباره کودک و نوجوان به جامعه او را دوباره به ارتکاب جرم سوق می دهند. اما دسته ای از عوامل که زمینه عوامل فردی هستند عواملیاند که از درون کانون نشات گرفتهاند و مانعی در مسیر تحقق برنامه های بازپروری کودکان و نوجوانان بوده اند.