-
- هنگامیکه نوآوری بتواند منافع مالی یا اجتماعی را ارتقا ببخشد آنگاه به طور گسترده وفق پذیر است.
مرحله آخر گسترش و توسعه است. در واقع محصول عمومی و یا تکنولوژی عمومی جهت استفاده وارد بازار می شود. اگرچه فرایند نوآوری اجتماعی یا تکنولوژیکی پیچیده تر از مبحث خلاصه شده ای است که در بالا ارائه شد اما این هشت مرحله نشان دهنده نقش مهم تجاری سازی تحقیقات در نوآوری فنی یا تکنولوژیکی- بخصوص گام های 3تا 8از گام های بالا مورد تاکید است. نکته کلیدی این است که اگر نوآوری تجاری نشود برای اجتماع ارزش کمتری دارد.
بندریان (2007) تجاری سازی را مشابه سیگل (1995) به عنوان تبدیل یا انتقال فناوری به یک موقعیت سودآور تعریف می کند. که مقصود از فناوری، فنون، تکنیک ها، فرایند های دریافت حق اختراع یا سایر مالکیت های خصوصی، مواد، تجهیزات، سیستم ها و نظایر آنها مطرح می نماید(بانداریان،2007).
روبرت با اشاره به تعریف اتربک[2](1971) که نقطه آغاز تجاری سازی را با اختراع و ابتکار همراه می داند تشریح می نماید که برخی از محققین بهره برداری از اختراع را نیز در تجاری سازی تحقیقات دخیل نموده و مطرح می نمایند که بدون تجاری سازی موفق، اختراع تبدیل به نوآوری نمی شود و در نتیجه به بازار معرفی نخواهد شد (روبرتز،2007).
چانگ و همکاران(2009) تعریف عملی برای تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی ارائه می دهند: “اعضای هیأت علمی که بدنبال بهره برداری از نتایج پژوهش های خود از طریق دریافت حق اختراع، واگذاری امتیاز و مشارکت در مالکیت شرکت های انشعابی هستند".
در این تحقیق تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی عبارت است از هر فعالیت اعضای هیات علمی که منجر به خلق محصولات و خدمات دانشی شود با تمرکز بر اینکه بتواند در توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه به صورت مستقیم و غیر مستقیم موثر باشد.
2-3- تاریخچه تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی
تجاری سازی دانش و فناوری، دارای سابقه ای طولانی است. در گذشته، هرچند بصورت اندک و محدود، فناوری ها و دانش حاصل از پژوهش های علمی، به بازار عرضه شده و تجاری می شدند. ولی بنظر میرسد شروع تجاری سازی دانش و فناوری با بحث های همکاری بین دانشگاه و صنعت اتفاق افتاده است. همکاری بین صنعت و دانشگاه با آغاز قانون موریل[4] در سال 1862 که سیستم دانشگاهی اعطای اراضی را راه اندازی می کرد شروع شد، در آمریکا این همکاری دارای تاریخچه طولانی است برای مثال وزارت دفاع آمریکا در تمام جنگ جهانی دوم و رقابت با اتحاد شوروی در جنگ سرد تحقیق و توسعه مشترک با دانشگاه را به عنوان پیش برنده های اصلی محسوب می نمود(کارلسون،2007.شاید کمتر واضح باشد اما تعامل بین دانشگاه و صنعت بطور واقعی فرآیندها و خروجی های مرتبط با تجاری سازی تحقیق و تکنولوژی را شکل می دهند(مارک من و همکاران،2008).
دانشگاه MIT در طول دهه ی 1920 تصمیم به پتنت نمودن نوآوری های ایجاد شده از طریق دانشجویان و اعضای هیات علمی دانشگاه ها گرفت. روش های قبلی به کارآفرینان داخلی و بیرونی دانشگاه اجازه میداد از تحقیقات دانشگاهی درباره ایده های جدید و تجاری سازی آنها را بدون هزینه استفاده نمایند. تصمیم اتخاذ شده توسط دانشگاه MIT، دانشگاه را از وضعیت مجهول بودن به وضعیت فعال بودن در روابط صنعت- دانشگاه عبور داد و دانشگاه کارآفرین ایجاد گردید. دانشگاه MIT در طول دهه 1940 دریافت که ساختارهای حمایتی سیستماتیک نیاز است تا تجاری سازی دانش دانشگاهی به صورت بالقوه اتفاق بیافتد. به عنوان مثال دانشگاه اقتصاد و بازرگانی هاروارد و دانشگاه بوستون[5] از سرمایه گذاری مخاطره پذیر برای ایجاد ارتباط نزدیک برای مزایای مالی استفاده کردند. در همین زمینه پیشرفت های مشابهی در دانشگاه استندفورد رخ داد (کارلسون،2007).
مفهوم انتقال تکنولوژی اولین بار در گزارش مشهور رئیس جمهور وانیر بوش[6] در سال 1945 در گزارش” دانش- مرز بی پایان” ارائه شد (کارلسون،2007).
دورهی جدید همکاری بین صنعت و دانشگاه و انتقال تکنولوژی در سال 1980 با گذر از قانون بیه دول[7] و قانون استیونسن-وایدلر[8] آغاز گردید که نقش بین صنعت، دانشگاه و دولت را توجیه میکرد (کارلسون، 2007).
قانون بیه دول، افزایش دهنده ی انتقال تکنولوژی بوده و به عنوان ابزاری جهت توسعه ی گسترده ی تجاری سازی تحقیقات آکادمیک یا به اصطلاح توسعه عملکرد سوم (برای مثال مشارکت اقتصادی) دانشگاه، دیده شده است (اتزکوویتز،2003). بیه دول منجر به ایجاد یک سیاست اهدا پتنت بصورت واحد در میان موسسات فدرال شد، موانع مجوز دهی را از بین برد و به دانشگاه ها اجازه داد که مالک پتنت هایی شوند که از کمک های تحقیقاتی دولت فدرال بدست می آمد. قطعا این تغییرات به دانشگاه ها اجازه داد تا انعطاف پذیری بیشتری در مذاکره در مورد قراردادهای مجوز دهی داشته باشند و بنگاه ها نیز تمایل بیشتری به درگیر شدن در این قراردادها داشته باشند(سیگل و همکاران،2003) .این طور به نظر می رسد که بیه دول تحقیقات دانشگاهی را به کارورزان و کارآفرینانی که به دنبال تجاری سازی فناوری های دانشگاهی هستند نزدیک تر کرده است (جنسن و ترزبای،2001).
محققین دو “موج” تجاریسازی را در طول تاریخ توسعه تجاری سازی، شناسایی می کنند. اولین موج در اوایل دهه 1980 آغاز شد. این موج را میتوان با تأسیس پارکهای علم “سنتی"، که اغلب با هدف جذب شرکتهای پیشرفته صورت میگرفت شناسایی کرد، و افزایش بودجه های خصوصی برای پژوهشهای دانشگاهی نشانگر افزایش همکاری با صنایع موجود بود. موج دوم که در نیمه دوم دهه 1990 تسریع یافت، با تمرکز بیشتر بر شرکتهای انشعابی، اعطای حق اختراع و واگذاری امتیاز اختراعات، نسبت به همکاریهای عمومی صنعتی، درگیری بیشتر دانشجویان در تجاری سازی و حتی افزایش دشواری تشریح نتایج اقتصادی فعالیت های دانشگاهی، از موج اول قابل تفکیک است (راسموسن و همکاران،2006). بعدها این رویکرد جدید، مجموعه ای از عناصر اصلی را توسعه داد: انتقال تکنولوژی و دفاتر مجوز دهی، تسهیلات انکوباتورها و شرکت های با سرمایه گذاری مشترک(اتزکوویتز،2002). تغییر نقش دانشگاه ها و ظهور سرمایه داری دانشگاهی[10] در نوشته های اسلاتر و همکاران[11] (1997)، هنرکسون و همکاران[12](2000) و بوک[13] (2003) آمده است(کارلسون،2007).
چانگ[14] و همکارانش(2009) با مرور مقالات و تحقیقات گذشته دو جریان اصلی تحقیقات که به بررسی تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی پرداخته اند را تشریح می نمایند. یکی جریان “انتقال فناوری” است(سیگل و همکاران،2003) . این جریان با بازگشت به دهه 1980 میلادی بحث میکند که تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی باید به عنوان فرایند انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت، نگریسته شود. برای ارتقا تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی، دانشگاه باید با شکاف انگیزشی، به موانع و تقابل بین ذی نفعان درگیر در این فرایند انتقال توجه داشته باشد.
جریان دوم جریان “منابع نهادی و سازمانی” است(رایت و همکاران،2006). این جریان که در اوایل قرن بیست و یکم پدیدار شد، بیان می کند که منابع نهادی و سازمانی مطلوب شامل زیرساختهای تجاری حمایتی، انگیزش های سازمانی، قدرت پایه پژوهش و دسترسی به سرمایه مخاطره ای، نقش عمده ای در ارتقاء عملکرد تجاری پژوهش دانشگاهی بازی می کنند.
Bandarian
Utterback
Roberts
Morrill Act
the Harvard Business School and Boston
Vannevar Bush
Bayh-Dole
Stevenson-Wydler Technology Innovation Act
Jenson and Thursby
academic capitalism
Slaughter et al.
Henrekson et al.
Bok
Chang et al.
Wright et al.