ارزش دفتری
ارزش دفتر هر سهم عادی از رزش اسمی آن مهمتر است. برای تعیین ارزش دفتری یک سهم همه بدهیها و سهام ممتاز را از داراییها کم و باقیمانده را بر تعداد سهام عادی که در دست مردم است تقسیم میکنند. ارزش دفتری نشاندهنده مبلغی است که در ازای هر سهم عادی در شرکت سرمایهگذاری شده است. بدیهی است که ارزش دفتری با ارزش ذاتی رابطه چندان زیادی ندارد، زیرا پولی که از محل فروش داراییها به دست میآید با ارزش دفتری و با قدرت سودآوری داراییها تفاوت بسیار زیادی دارد.
برای اینکه بتوان به معیار دقیقی از ارزش داراییهای شرکت دست یافت باید آنها را بر مبنای ارزش بازار قیمتگذاری کرد. بهرهوری داراییها به اضافه ترکیب ویژه آنها و توان خلاقیت مدیریت شرکت مجموعاً باعث درآمد و سودی میشود که ارزش آنها از ارزش دفتری داراییها بیشتر است(ابدو، 2007).
2-3-1-1-5- حق تقدم خرید سهام
صاحبان سهام عادی علاوه بر دریافت سود سهام و حق دادن رأی، حق دیگری هم دارند که آن را حق تقدم خرید سهام مینامند. داشتن چنین حقی به سهامداران این امکان را میدهد تا درصد مالکیت خود را ثابت نگهدارند. اگر شرکتی قصد افزایش سرمایه را داشته باشد، سهام جدید را باید نخست به سهامداران فعلی خود عرضه نماید و هر سهامدار به نسبت سهام خود در پذیرهنویسی سهام عادی اضافی، مشارکت خواهد کرد(مونوا و ارتاس، 2010).
ارزش گواهی حق تقدم خرید به عوامل زیر بستگی دارد: ارزش سهام شرکت در بازار، قیمت پذیرهنویسی که از سوی شرکت تعیین میشود (سهام جدید باید به آن قیمت به فروش برسد) و تعداد حق تقدم که برای خریدن یک سهم جدید لازم است. معمولا یک نفر باید دارای چندین حق خرید باشد تا بتواند یک سهم جدید بخرد. قیمت پذیرهنویسی سهام همیشه زیر قیمت بازار تعیین میشود، تا سهامداران به خرید سهام جدید تشویق شوند. معمولا میزان این تخفیف تا 15 درصد قیمت بازار سهام میرسد. فرض کنید که بعد از مجمع عمومی، قیمت بازار هر سهم 50 دلار و قمیت پذیرهنویسی آن 5/42 دلار است. اگر 10 حق تقدم برای خرید یک سهم لازم باشد ارزش هر حق تقدم خرید حدوداً 75/0 دلار میشود 10/42.5-50 با تغییر قیمت سهام قیمت گواهی حق تقدم نیز تغییر خواهد کرد (رجبی و گنجی، 1389).
کسی که سهام شرکتی را دارد باید همواره سه تاریخ مشخص را در نظر داشته باشد:
- تاریخ اعلان افزایش سرمایه
- تاریخ بستن دفتر سهام شرکت
- زمان انقضای مهلت حق تقدم خرید
هیأت مدیره در زمان اعلان افزایش سرمایه شرح کاملی از شرایط پذیرهنویسی، شامل تعیین تعداد حقی که شخص باید داشه باشد تا بتواند یک سهم جدید بخرد، قیمت پذیرهنویسی سهم جدید و تاریخ بستن دفتر سهام را اعلان میکند. مقصود از تاریخ بستن دفتر سهام، تعیین روزی است که فهرست کاملی از سهامداران دریافتکننده گواهی حق تقدم تهیه میشود. در این زمان نام سهامدارانی که گواهی حق تقدم خرید را دریافت میکنند از دفتر سهام استخراج میشود.
آخرین تاریخ مهمی را که سهامداران نباید آنرا فراموش کنند زمان انقضای حق تقدم خرید است، زیرا پس از این تاریخ گواهی حق تقدم خرید بیارزش خواهد شد. معمولا مهلت پذیرهنویسی سهام دو ماه میباشد (کردستانی و مجدی، 1386).
2-3-1-1-6- تعیین ارزش سهام عادی
یکی از مهمتریم بررسیهایی که سرمایهگذار باید انجام دهد، تعیین ارزش سهام عادی است. تعیین ارزش ذاتی سهام عادی به مراتب مشکلتر از سایر اوراق بهادار است زیرا سهام عادی دارای عمر نامحدود است و همچنین نرخ بازدهی آن مشخص نیست. روشهای متفاوتی برای تعیین ارزش سهام وجود دارد که بشرح زیر است:
- تعیین ارزش سهم بر اساس ارزش دفتری
- تعیین ارزش سهم با فرض انحلال شرکت
- تعیین ارزش سهم بر اساس بهای جایگزینی دارائیها
- تعیین ارزش سهم بر مبنای ارزش ذاتی آن
بهترین روش، روش چهارم است. در این روش ارزش سهم براساس ارزش فعلی عایدات آتی محاسبه می شود. منظور از عایدات آتی عبارت است از مبالغ دریافتی بابت سود سهم یا فروش سهم(ال – تامینی، 2012). جهت برآورد دقیق ارزش ذاتی هر سهم چهار متغیر باید از قبل مشخص شوند. این متغیر ها عبارتند از :
- سودی که در آینده به هر سهم تعلق خواهد گرفت.
- نرخ بازده خواسته شده سرمایه گذار
- سود نقدی که در آینده به هر سهم پرداخت خواهد شد
- وجهی که در آینده از بابت فروش سهام دریافت خواهد شد.
اگر هر چهار متغیر بالا کاملأ مشخص باشد، تعیین ارزش سهام عادی بسیار آسان است. ولی زمانیکه متغیرهای فوق مشخص نیستند، ارزیابی سهام مشکلتر میگردد. البته به معنی این نیست که روش ارزش ذاتی کاربرد ندارد. در این روش سرمایهگذار یا تحلیل گر، نرخ بازده خواسته شده را با توجه به ریسک شرکت تعیین کرده و بر اساس آن ارزش فعلی جریانات نقدی آتی سهم را محاسبه می نماید. سپس ارزش فعلی جریانها نقدی آتی سهام با قیمت جاری بازار سهام مقایسه و در صورتیکه قیمت بازار سهام کمتر یا مساوی ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی باشد، سهام مورد نظر خریداری می گردد(النزی و همکاران، 2011).
نکته مهم دیگر جنبه روانشناسی ارزیابی سهام است، برخی از نویسندگان معتقد هستند که سرمایه گذار باید روانشناس خوبی باشد. بعنوان مثال در کتاب “پیکاربرای سود بازار سهام” عنوان شده که بهترین سرمایه گذاران، روانشناسان هستند. رفتار بازار سهام مبتنی بر قضاوت خاصی است که به جنبه های روانشناسی مربوط تر است تا به محاسبه اعداد و ارقام. فهم و درک روانشناسی بازار، عامل اساسی در انتخاب منطقی است. با اینحال سرمایه گذاران نباید بر اساس روحیات خود تصمیم بگیرند زیرا تجربه ثابت کرده که اغلب افرادی که دیدگاه های بلندمدت داشته اند، موفقتر بوده اند(بوکپین و اسشاکو، 2009).
- Abdou
- Moneva & Ortas
- Alanazi et al
- Bokpin & Isshaq