در تعصب اعتماد می توان به خطای فرا اعتمادی اشاره کرد که فرا اعتمادی یا اعتماد بیش از حد به خود در یک بیان کلی میتواند به عنوان یک اعتقاد بی اساس در مورد توانایی هایی شناختی، قضاوت ها و استدلال شهودی فرد خلاصه شود. افراد هم در مورد تواناییهای خود در پیشبینی و هم در مورد دقت اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار میگیرد، برآوردی بیش از اندازه دارند. همچنین در تخمین احتمالات، عملکردی ضعیف دارند و رویدادهایی را که حتمی می دانند، غالبا دارای احتمال وقوع بسیار کمتر از صد درصد است مردم اغلب خود را از آنچه واقعا هستند با هوش تر می پندارند و بر این باورند که اطلاعات بهتری نیز در اختیار دارند (داوری، ۱۳۹۰).
در بحث سرمایه گذاری، سرمایه گذاران بیش از اندازه به تواناییهای خود اعتماد دارند. آن ها احتمالات باریک بینانه ای را در پیشبینی ها اعمال میکنند. ریسک از دست دادن اصل سرمایه را کمتر از واقع برآورد میکنند. همچنین بیشتر سرمایه گذاران درمورد قضاوت های خود خیلی مطمئن هستند. اصولا افراد تمایل دارند که اعتماد زیادی به صحت و دقت قضاوت های خود داشته باشند .پیامد های خطای فرا اعتمادی منجر به اشتباهاتی در عر صه سرمایه گذاری می شود از جمله :
-
- اطلاعات منفی در مورد سرمایه گذاریشان را مد نظر قرار نمی دهند و توانایی خود را در ارزیابی هایشان بیش از حد تخمین میزنند .
-
- آن ها معاملات پرحجم و مکرر را انجام میدهند که متوسط بازده آن ها از متوسط بازده بازار کمتر خواهد بود .
- پرتفو های غیر متنوعی را انتخاب میکنند و ریسک از دست دادن سرمایه را کمتر ارزیابی می نمایند (سایت مالی رفتاری[۳۶]).
همین طور تعصب اعتماد بیانگر حالتی است که شخص سرمایه گذار بیش از اندازه به توانایی ها، استعداد ها و استدلال های خود اطمینان دارد و بسیاری از رویدادها را حتمی الوقوع میداند، ولی در عمل پدیده مورد نظر اتفاق نمی افتد. همچنین فرد در مورد دقت اطلاعاتی که در اختیار دارد، اطمینان بیش از اندازه ای دارند. زمانی که افراد اطلاعات بیشتری در مورد یک موقعیت به دست می آورند، صحت و دقت قضاوت هایشان احتمالا افزایش نمی یابد، بلکه اعتماد بیش از حد آن ها به طور نادرستی افزایش مییابد (میرزابیاتی، ۱۳۹۱).
پرتفوی سرمایه گذاران با اعتماد بیش از حد معمولا غیر متنوع است و به همین دلیل ریسک بیشتری را تحمل میکنند که بازدهی برای آن وجود ندارد، چرا که این ریسک غیر سیستماتیک است و برای آن پاداشی وجود ندارد. سرمایه گذارانی که از درجه ی اعتماد بیش از اندازه، در حد معقولی برخوردارند صرفا برای اطلاعاتی هزینه میکنند که مطلوبیت مورد انتظار آن ها را افزایش میدهد و کسانی که دارای این پدیده رفتاری میباشند با انجام معاملات زیاد مطلوبیت مورد انتظار خود را کاهش میدهند. این افراد عقاید خوش بینانه ای در مورد میزان بازدهی مورد انتظار خود و دقت برآورد این بازدهی دارند و برای کسب اطلاعات منابع بیشتری هزینه میکنند (همان منبع).
اشرف طهرانی (۱۳۸۵) درجه اعتماد بیش از حد سرمایه گذاران، حجم مبادلات در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی نمود. وی درجه اعتماد بیش از حد سرمایه گذاران را با معیارهای نادرست دقت اطلاعات، اثر بهتر از متوسط و توهم کنترل و حجم معاملات را نیز با دو معیار مبلغ سرمایه گذاری و تعداد مبادلات تعریف نمود. فرضیات وی به دو گروه A,B تقسیم می شد.گروه A شامل بررسی میزان مبادلات و متغیرهای اعتماد بیش از حد بود که بر این اساس بین میزان سرمایه گذاری و معیارهای اثر بهتر از متوسط و توهم کنترل رابطه معناداری پیدا نکرد و فرضیات گروه B رابطه معناداری بین تعداد مبادلات و متغیرهای اعتماد بیش از حد را بررسی می نمود که فرضیات این گروه تأیید شد (همان منبع).
۲-۲-۴-۳- تعصب اسناد به خود یا خود اسنادی
این خطا گرایش افراد در نسبت دادن موفقیت هایشان به ویژگی های ذاتی خود مانند استعداد یا بصیرت دارد. در حالی که غالبا ریشه شکست های خود را در عوامل بیرونی مانند شانس بد می دانند. این خطا یک پدیده شناختی است که موجب می شود افراد شکست های خود را به عوامل محیطی و موفقیت های خود را به عوامل ذاتی خود نسبت دهند (سایت بورس بازان)[۳۷]
در سرمایه گذاری، فرد مستعد بروز خطای خود اسنادی اوراق بهاداری خریداری کرده که قیمت آن بالا می رود، این امر را ناشی از زیرکی خود در زمینه سرمایه گذاری و تجارت میداند و در مقابل، زمانی که همین سرمایه گذار با افت قیمت مواجه می شود، این رخداد را به حساب شانس بد یا عامل دیگری که تقصیر سرمایه گذار نیست، میگذارد (همان منبع).
نگرش غیر عقلانی به موفقیت ها و شکست ها، از دو طریق به سرمایه گذاران آسیب می رساند. اول، عدم شناسایی ضعف ها و درک اشتباهات خود و دوم اعتماد بیش از اندازه و غیر واقع بینانه به زیرکی و شم تجاری و سرمایه گذاری خود که موجب سرمایه گذاری های غیر بهینه می شود. به طور خلاصه می توان پیامدهای این نوع خطا را در رفتار سرمایه گذاران به شکل زیر خلاصه نمود:
-
- اینکه سرمایه گذاران کلیه عوامل موفقیت را به خود مرتبط ساخته و عوامل خارج از کنترل را کاملاً نادیده بگیرند، میتواند ریسک زیادی را به همراه داشته باشد، چرا که سرمایه گذاران به رفتار خود بیش از حد مطمئن میشوند.
-
- خطای خود اسنادی، اغلب سرمایه گذاران را به انجام معامله بیش از اندازه تشویق میکند. اگر
سرمایه گذاران باور داشته باشند که سرمایه گذاری های موفق آنان صرفاً ناشی از مهارت است نه بخت و اقبال، در این صورت زیاد معامله میکنند که ادامه این رفتار زیان بار است.
- خطای خود اسنادی، اغلب سرمایه گذاران را به انجام معامله بیش از اندازه تشویق میکند. اگر
- خود اسنادی سرمایه گذاران را به شنیدن آن چه که دوست دارند بشنوند، می کشاند. به این معنی که وقتی اطلاعات موید تصمیم فرد به وی ارائه می شود، او تیزهوشی و زیرکی را به خود نسبت میدهد. این رفتار میتواند منجر به آن شود که سرمایه گذار سهمی را بخرد یا نگهداری کند که نباید (قاضی زاده و همکاران، ۱۳۹۰: ۱۶۰).).
خود اسنادی میتواند منجر به این شود که برخی از سرمایه گذاران، خصوصاًً آن هایی که موفقیت شرکت را به خاطر کمک شان در انتخاب مدیران اجرایی شرکت، اعضای هیئت مدیره و نظایر آن می دانند، پرتفوی غیر متنوعی داشته باشند. عملکرد یک سهم نباید به مهارت فرد نسبت داده شود. زیرا عوامل بسیاری از جمله شانس در این میان دخیل است، از این رو تمرکز به سرمایه گذاری غیر متنوع میتواند ناشی از خود اسنادی باشد که باید از آن اجتناب ورزید (همان منبع).
اینکه یکی از بهترین کارهایی که سرمایه گذاران میتوانند انجام دهند این است که به سرمایه گذاری های موفق و ناموفق تا آنجا که ممکن است به طور عینی و بی طرفانه نگاه کنند. اما اکثر مردم وقت کافی صرف
نمی کنند تا عوامل پیچیده متعددی را که به آن ها در کسب سود کمک میکند، تجزیه و تحلیل کرده و یا اینکه برای مواجه شدن با اشتباهات بالقوه هایی که موجب تشدید و وخیم تر شدن یک زیان می شود وقت کافی تخصیص نمی دهند. تجزیه و تحلیل پس از رویداد یکی از بهترین ابزارهای یادگیری در آرایش و چیدمان سرمایه گذاری است. ترس افراد از بررسی اشتباهات گذشته، قابل درک و غیر منطقی است. اشتباه واقعی و حزن انگیز، ادامه دادن به فرا اعتمادی و به تبع آن، تکرار اشتباهات است (همان منبع).