ازدواج
ازدواج مهم ترین پیوندی است که بین دو نفر روی می دهد و سرآغاز شکل گیری یک کانون حمایتی – عاطفی است که در کیفیت زندگی افراد و ترتیب نسل های بعدی نقش حیاتی دارد. ازدواج در همه جوامع یک نهاد مهم شمرده می شود و داشتن زندگی زناشویی موفق تقریبا برای هرکسی یک هدف عمده و آرمانی به شمار می رود. (مایرز، ماداتیل و تینگل، 2005، به نقل از عارفی، محسن زاده و نظری، 1390).
ازدواج معمولا اصلی ترین و مهم ترین زمینه ای است که عملکرد در اثر صمیمیت و روابط اجتماعی رشد یافته در آن متجلی می شود. برای اکثر بزرگسالان شادمانی در زندگی بیشتر به ازدواجی موفق و روابط زناشویی توام با رضایت وابسته است تا سایر جنبه های زندگی، جستجوی این رضایت به نیازهای شخصی، خانوادگی و حتی اجتماعی فرد مرتبط است و به گونه های متفاوت وی را وادار به ازدواج و داشتن انتظارات متفاوت از شریک زندگی خود می کند ( جانسون، وهارویس، به نقل از میرخشتی، 1375). به طوری که در پژوهش وایت و کالگر (2000) نشان داده شده که 93 درصد افراد مورد مطالعه، داشتن ازدواج شاد را یکی از اصلی ترین اولویت های زندگی خویش می دانستند و بر این باور بودند که ازدواج یک تعهد مادام العمر است که جز در حالت های اضطراری نباید به آن پایان داد. (عارفی و همکاران، 1390).
اساسا وجود یک ازدواج توام با رضایت محل تبادل و تلاقی احساسات و عواطف مثبت بین زن و مرد بوده و تشکیل خانواده بهنجار نقش مهمی در سلامت و بهزیستی کل جامعه دارد. از این رو محققان بر این باورند که زن و شوهر به مثابه نیرویی تعیین کننده در جهت حرکت خانواده در چرخه زندگی نقش بنیادی را ایفا می کند. (عامری، 1382). هیچ نابهنجاری عاطفی و اجتماعی که از تاثیر خانواده فارغ باشد، وجود ندارد. افلاطون معتقد بود برای آن که جمهوری خوب سازمان یابد، باید قوانین اصلی آن قوانینی باشد که رابطه زناشویی را سامان بخشد (دانش 1384).
اگر جامعه ای از خانواده ای سالم و متعادل برخوردار نباشد، نمی تواند ادعای سلامتی کند. خانواده هایی که در آن زن و شوهر تفاهم دارند و از زندگی احساس رضایت می کنند کارکرد مناسب تری داشته و نقش خود را بهتر ایفا می کنند. رضایت زناشویی یکی از عوامل پیشرفت و دست یابی به اهداف زندگی است ( بخشی و همکاران،1386).
Myers , J, E. Madthil , J & Tingf. R
Wait , L, J & Callagher , M