پور حیدری و دیگران (۱۳۸۴) ضمن به کارگیری چارچوب اولسن، محتوای اطلاعاتی سود خالص و ارزش دفتری شرکت را از طریق میزان ارتباط سود هر سهم و ارزش دفتری هر سهم با قیمت هر سهم شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳ بررسی نمودند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که بخش درخور توجهی از ارزش شرکت به وسیله سود تبیین می شود و عمده قدرت توضیح دهندگی مجموع سود و ارزش دفتری به خاطر سود است و ارزش دفتری شرکت از قدرت توضیح دهندگی مناسبی در مقایسه با سود هر سهم برخوردار نیست.
انور خطیبی (۱۳۸۵)، در تحقیق خود نشان داد که ارتباط و همبستگی قویتری بین متغیرهای سود نسبت به متغیرهای جریان نقدی با بازده سهام وجود دارد. در این تحقیق معیارهای سود شامل: سود قبل از بهره و مالیات، سود بعد از بهره و مالیات، معیارهای جریان نقدی شامل: جریان نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی، جریان نقدی حاصل از فعالیت های سرمایه گذاری و جریان نقدی حاصل از فعالیتهای تامین مالی.
ثقفی و تالانه (۱۳۸۵) به بررسی نقش سود، ارزش دفتری و اختیار واگذاری در ارزشیابی حق مالکانه در شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که رابطه بین قیمت سهم و متغیرهای سود و ارزش دفتری به صورت جداگانه و یا توام برای وضعیت های سودی و زیانی متفاوت است. به این صورت که ضریب متغیر سود در وضعیت های زیانی کوچکتر از وضعیت های سودی و بر عکس ضریب متغیر ارزش دفتری در وضعیت های زیانی بزرگتر از وضعیتهای سودی است. هم چنین نتایج تحقیق آنها نشان داد که در وضعیتهای سودی، متغیر ارزش دفتری در توضیح دادن تغییرات قیمت سهم با متغیر سود مشارکت ندارد.
خواجوی و اله یاری (۱۳۸۵) با بررسی محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی، ارزش دفتری و سود خالص بر قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ به این نتیجه رسیدند که متغیرهای ارزش دفتری و سود تقسیمی تقریباً قدرت توضیح دهندگی مشابهی با متغیرهای ارزش دفتری و سودهای گزارش شده دارند و ارزش دفتری قدرت توضیح دهندگی کمتری نسبت به دو متغیر دیگر دارد. آنها همچنین نشان دادند که شرکتهایی که سود نقدی پرداخت کرده اند، سود قدرت توضیح دهندگی بالاتری نسبت به ارزش دفتری و سود تقسیمی داشته، ولی ترکیب ارزش دفتری و سود تقریباً قدرت توضیح دهندگی مشابهی با ارزش دفتری و سود تقسیمی دارند. در بین شرکتهایی که سودهای موقتی دارند، سود تقسیمی قدرت توضیح دهندگی بالاتری دارد.
کردستانی و رودنشین (۱۳۸۵) به بررسی میزان مربوط بودن اجزای نقدی و تعهدی سود حسابداری نسبت به ارزش بازار شرکتها پرداختند. آنها جریانهای نقدی عملیاتی را به عنوان جز نقدی سود در نظر گرفتند و تغییرات حساب های دریافتنی، موجودی کالا و حسابهای پرداختنی را به عنوان سه جزء اصلی بخش تعهدی سود در نظر گرفتند. یافته های تحقیق آنها حاکی از این بود که جزء نقدی سود حسابداری یعنی جریانهای نقدی عملیاتی توان پیشبینی و قدرت توضیحی ارزش بازار شرکت را دارند ولی اجزاء تعهدی سود فاقد توان پیشبینی و قدرت توضیحی ارزش بازار شرکت هستند. هم چنین آنها متغیرهای ارزش دفتری و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام را به عنوان متغیرهای کنترلی تحقیق خود منظور نمودند و مربوط بودن این دو متغیر را در پیشبینی ارزش بازار شرکت تأیید نمودند.
خوش طینت و رضایی (۱۳۸۶) در مقاله ای تحت عنوان نقش سود و ارزش دفتری در ارزیابی قیمت سهام و تعیین رابطه آن با سود پیشبینی شده به بررسی میزان مربوط بودن این دو معیار حسابداری با قیمت سهام پرداختند. در این تحقیق سعی شده است استمرار سود به عنوان عامل اساسی و تاثیرگذار بر امر تصمیم گیری و قیمت سهام مد نظر قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان میدهد که با افزایش انحراف در پیشبینی سود از میزان همبستگی سود با قیمت کاسته می شود. یعنی در شرایطی که انحراف سود پیشبینی کم باشد، بازار سود را به عنوان شاخص مناسبی برای سودهای آتی تلقی می کند و لذا سود برای توجیه قیمت سهام توان بیشتری دارد.
دستگیر و خدادای (۱۳۸۶) به آزمون ساختار خطی اطلاعات در مدل اولسن (۱۹۹۵) پرداختند. آنها بر اساس کار اوتا (۲۰۰۱) هفت مدل خطی را برای پیشبینی عایدات غیر عادی مورد استفاده قرار دادند. نتایج تحقیق آنها بیانگر این موضوع بود که سود غیر عادی یک دوره قبل به صورت جداگانه و همچنین همراه با ارزش دفتری دوره قبل میتواند در پیشبینی سود غیر عادی دوره جاری به کار رود و در نهایت میتوان از آنها برای پیشبینی قیمت و ارزشیابی شرکت استفاده نمود.
خواجوی و اله یاری ( ۱۳۸۸) با بررسی تأثیر متغیرهای حسابداری سود، سود تقسیمی و ارزش دفتری بر قیمت سهام و قدرت پیشبینی قیمت سهام، با بهره گرفتن از این متغیرها در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ به این نتیجه رسیدند که سود هر سهم در همه سال های مورد بررسی، بیشترین و ارزش دفتری هر سهم، کمترین محتوای اطلاعاتی را دارد و در مدل ترکیبی سود و ارزش دفتری، سود و در مدل ترکیبی سود تقسیمی و ارزش دفتری، سود تقسیمی نسبت به ارزش دفتری، عامل عمده در قدرت توضیح دهندگی مدل است. آنها نشان دادند که سود هر سهم در تمامی سال های مورد بررسی، بیشترین و ارزش دفتری هر سهم، کمترین قدرت پیش بینی سهام را دارد.
۲-۳-۲- پیشینه خارجی تحقیق
۲-۳-۲-۱- پیشینه خارجی افشای اطلاعات
بوتوسان[۴۹] در سال ۱۹۹۷ تحقیق با عنوان “رابطه بین سطح افشای اختیاری و هزینه سرمایه حقوق صاحبان سهام” انجام داد. وی در این تحقیق به منظور اندازه گیری سطح افشای اختیاری از گزارشات سالانه شرکتها و رتبه بندی توسط مؤسسه مدیریت سرمایه گذاری و تحقیق (AIMR) استفاده کرد و نتیجه گرفت که با افشای اختیاری بیشتر در گزارشات سالانه از هزینه سرمایه حقوق صاحبان سهام کاسته می شود.
لاندهلم و میرز[۵۰] (۲۰۰۸) بررسی کردند که آیا افشای اضافی اطلاعات بر قیمت جاری سهام تأثیر می گذارد. یافته های آنها نشان داد که در شرکتهایی که به طور نسبی افشای آگاه بخش و مفید انجام می دهند بازده جاری سهام، اخبار آتی سود را بیشتر منعکس می کند.
هیل[۵۱] (۲۰۰۲) تأثیر افشای اختیاری شرکت بر روی هزینه سرمایه مورد انتظار حقوق صاحبان سهام را مورد بررسی قرار داد و بیان کرد که کیفیت افشا همچون هزینه سرمایه حقوق صاحبان سهام ذاتاً ذهنی بوده و ارزیابی آن بسیار مشکل است. وی برای محاسبه کیفیت افشا صورتهای مالی، شرکتهای نمونه را برای سال مالی ۱۹۹۷ بر اساس شاخص افشایی شامل سه قسمت زیر از نظر افشا امتیازبندی نموده است:
-
- اطلاعات زمینهای و غیر مالی شامل ۱۰ قلم و مجموعاً ۲۰ امتیاز
-
- تجزیه و تحلیل روندی و تحلیلهای مدیریتی شامل ۱۱ قلم و ۲۰ امتیاز
- اطلاعات مربوط به ریسک مبتنی بر ارزش و پروژه ای شامل ۹ قلم و ۱۴ امتیاز
هیل به این نتیجه رسید که یک رابطه منفی و بسیار مهم بین کیفیت افشا و هزینه مورد انتظار حقوق صاحبان سهام وجود دارد.
چااو و گری [۵۲](۲۰۰۲) به این نتیجه رسیدند که بین مالکیت گسترده و وسعت افشای اختیاری اطلاعات شرکت رابطه مثبتی وجود دارد. این در حالی است که بین مالکیت خانوادگی و افشای اختیاری رابطه منفی وجود دارد.