سبک دلبستگی ناایمن( اجتنابی و دوسوگرا)
الگوهای ناایمن (اجتنابی، دوسوگرا) هنگامی ایجاد میشوند که رفتار دلبستگی با طرد، بی ثباتی یا تهدید از سوی موضوع دلبستگی، ترک کودک و نگرانی در خصوص پاسخ دهنده بودن مراقب هنگام بروز مشکلات مواجه می شود. برای کاهش این نگرانی، کودک راهبردهایی را برای خاتمه بخشیدن به رفتار موضوع دلبستگی بر می گزیند. به عبارت دیگر، رفتار کودک راهبرد یا سازگاری کودک با این ارتباط است. هنگام تجربه استرس زا، برای به حداقل رساندن ابراز ناراحتی در موقعیت و جلوگیری از طرد مراقب، کودک از تعامل یا حتی توجه به موضوع دلبستگی اجتناب میکند (مین، ۱۹۸۱؛ گلدوین[۱۱۸]، ۱۹۸۴؛ کراول و تری بوکس، ۱۹۹۵؛ به نقل از غفوری، ۱۳۸۵).
دوسوگرایی با آشفتگی همراه است. این گونه افراد هنگام تجدید دیدار با موضوع دلبستگی دارای نوعی احساس دوسوگرایانه[۱۱۹] نسبت به او میباشند: از یک سو خشم و عصبانیت نسبت به وی و از سوی دیگر تمایل به بودن و ماندن در آغوش او. پژوهشگران بی توجهی و امتناع والدین را در پاسخ به درخواست های کودک، هم چنین بی ثباتی و ناهماهنگی در برآوردن نیازهای او را از علل عمده ی ایجاد دلبستگی دوسوگرا می دانند (شریفی، ۱۳۷۹). افراد ناایمن هنگام تماس با موضوع دلبستگی قادر نیستند آرامش کسب کنند. بنابرین این نظام رفتاری، دلبستگی آن ها، کنش یکپارچه کننده[۱۲۰]ـ سازگار کننده ندارد. کراول و همکاران ( ۱۹۹۹؛ به نقل از شریفی، ۱۳۷۹) بیان میکنند که این کودکان حتی هنگامی که تهدید یا فشار روانی در محیط وجود نداشته باشد، نیاز به تماس با والدین خود دارند. آن ها قادر نیستند از موضوع دلبستگی خود به عنوان یک پایگاه امن استفاده کرده، به اکتشاف بپردازند. همچنین برانگیختگی سریع، ناامیدی، کج خلقی و داشتن رفتارهای وابسته از خصوصیات کودکان نا ایمن میباشد (واترز، ۱۹۷۸؛ به نقل از شریفی، ۱۳۷۹).
در مصاحبه های دلبستگی با بزرگسالان ناایمن، با به کار بردن راهبردهایی مانند تأکید برخود، پیروی و اتکاء به خود[۱۲۱]، اهمیت رابطه با منبع دلبستگی را انکار میکنند. بزرگسالان ناایمن- اجتنابی سعی در حفظ فاصله از منبع دلبستگی، ممانعت از بروز هیجان های منفی و نوعی اتکاء به خود وسواسی دارند (میکولینسر و همکاران، ۱۹۹۰؛ به نقل از گلی نژاد، ۱۳۸۰). این گونه افراد به دیگران اعتماد نمی کنند همیشه یک نوع فاصله ی هیجانی را از دیگران حفظ میکنند. اغلب تنها و متخاصم هستند. خصومت زیاد آن ها محصول نیاز دلبستگی ناکام شده، همراه با انتظار طرد از سوی دیگران میباشد. راهی که اشخاص مضطرب و دو سوگرا در بزرگسالی در پیش می گیرند، افزایش فعالیت نظام دلبستگی است. آن ها کوشش میکنند تا فاصله را با انگاره دلبستگی به حداقل برسانند و از این طریق خصومتی پنهان را اعمال میکنند، به طوری که سعی دارند تا عشق دیگران را از طریق چسبیدن، واکنش مراقبتی شدید و پاسخ های کنترلی به دست آورند. این موضع گیری بسیار افراطی است و بیانگر اضطراب، رنج و عذاب[۱۲۲] و طلب کمک است که موجب خشم دیگران و گسست[۱۲۳] در روابط می شود (کوبک و همکاران، ۱۹۹۳، فینی[۱۲۴]، ۱۹۹۰ به نقل از فیروزی، ۱۳۸۰). به گفته فینی و نولر (۱۹۹۰؛ به نقل از محمدیان آکردی، ۱۳۸۳) بزرگسالان دوسوگرا در روابط عاطفی خود با دیگران انحصار طلب[۱۲۵] و وابسته بوده، دائماً نگران طرد و رها شدن از سوی دیگران هستند و با وابستگی شدید به دیگری سعی در کاهش اضطراب جدائی[۱۲۶] خود دارند. این گونه افراد دارای روابط بی ثبات، هیجانی و توام با احساسات هستند.
سبک های دلبستگی از نظر هازان و شیور
بر پایه طبقه بندی در مورد سبک های دلبستگی نوزاد – مراقبت کننده، هازان و شیور (۱۹۸۷؛ محمدیان آکردی، ۱۳۸۳) سبک های مشابهی را در روابط محبت آمیز بزرگسالان پیدا کردند که با تاریخچه دلبستگی و الگوهای عملی آنان ارتباط داشت. این سبک ها به عنوان سه سطح از سبک های دلبستگی در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته که به طور مختصر به توضیح آن ها پرداخته می شود:
۱٫ سبک دلبستگی ایمن
افرادی که دارای این سبک هستند کمتر از خطرات می ترسند، زیرا در موقعیت های خطر زا خود را تنها احساس نمی کنند (میکولینسر، ۱۹۹۰؛ به نقل از محمدیان آکردی، ۱۳۸۳) و تمایل به ایجاد ارتباط صمیمانه و مثبت با دیگران دارند و نسبت به افراد دارای سبک های نا ایمن حرمت خود بالاتری دارند (فینی و نولر، ۱۹۹۶؛ به نقل از محمدیان آکردی، ۱۳۸۳). نسبت به دنیا و دیگران اعتماد دارند. بنابرین دلبستگی ایمن منعکس کننده قوانینی است که به فرد اجازه میدهد اضطراب را بشناسد و برای دستیابی به تسلی و حمایت به سوی دیگران برگردد.
۲٫سبک دلبستگی نا ایمن
افراد اجتناب گر کسانی هستند که همان رفتار کودکان اجتنابگر را دارند. آن ها از ایجاد روابط صمیمانه با دیگران اجتناب میکنند و در مقیاس های روابط عاشقانه نمرات کمتری را به دست می آورند (فینی و نولر، ۱۹۹۰؛ به نقل از محمدیان آکردی، ۱۳۸۳). این افراد در مصاحبه های دلبستگی بزرگسال، با اتخاذ راهبردهایی نظیر تأکید بر خود گوئی و خود اتکائی اهمیت رابطه با انگاره دلبستگی را انکار میکنند و سعی میکنند فاصله ی خود را از انگاره دلبستگی حفظ نمایند و از بروز هیجانات منفی خود ممانعت کرده و نوعی خود اتکائی وسواسی دارند (میکولینسر و همکاران، ۱۹۹۰؛ به نقل از محمدیان آکردی، ۱۳۸۳). این سبک دلبستگی منعکس کننده قواعدی است که شناختن آن اضطراب و جستجوی حمایت را محدود میکند.
۳٫ سبک دلبستگی دوسوگرا
افراد دارای این سبک شبیه کودکان دوسوگرا هستند و در روابط عاطفی شان با دیگران انحصار طلب و وابسته اند (فینی و نوللر، ۱۹۹۰؛ به نقل از محمدیان آکردی، ۱۳۸۳) و دائم نگران طرد شدن و رها شدن از سوی دیگران هستند و با وابستگی شدید به دیگری سعی در کاهش اضطراب جدایی خود دارند. این افراد نسبت به عواطف منفی اشان در رابطه با تجارب دلبستگی کودکی خود هشیار هستند و در نتیجه از احساس درماندگی و اضطراب شان نیز آگاهی دارند (میکولینسر و همکاران،۱۹۹۰؛ به نقل از محمدیان آکردی، ۱۳۸۳). بنابرین دلبستگی اضطرابی ـ دوسوگرا با افزایش حساسیت در جهت عاطفه منفی و بالا رفتن تظاهرات اضطراب مشخص شده است..