۳-۳- شاخصهایی برای سنجش اقتصاددانایی محور
شاخصهای اقتصادی معیارهایی هستند که در یک نگاه کلی نحوه عملکرد سیستم اقتصادی را خلاصه میکنند، از آنجایی که توسعه شاخصها در دهه ۱۹۳۰و بخصوص در جنگ جهانی دوم رشد یافت، حسابها و معیارهای ملی مانندGDP، شاخص استاندارد اقتصادی کشورهای OECD میباشد. بر این اساس شاخصهای سنتی عبارتند ازفعالیت در سطح تأسیس و تولید، سرمایه گذاری، تولید کل، مصرف کل، استخدام و نرخهای تغییر آنها .
این شاخصهای سنتی تصمیمات سیاسی دولتها و سطح گسترده بازیگران اقتصادی را ازجمله شرکتها، مصرف کنندگان وکارگران راهنمایی و هدایت میکند اما از آنجایی که اقتصادداناییمحور متفاوت از تئوری اقتصاد سنتی عمل میکند شاخصهای جاری ممکن است به وجوه اساسی جذب جنبه های اساسی عملکرد اقتصاد سقوط کند و منجر به سیاستهای اقتصادی بدون اطلاعات کافی شود. nyende,bousrih,b. kamara,2007))
حال به طورکلی میتوان گفت که اقتصادهای ملی در هر مرحله یا هر نوع از توسعه اقتصادی که اکنون در آن قرار دارند به میزان کمتر یا بیشتر از دانش استفاده میکنند، دقیقتر آن است که بگوییم که اقتصادهای آسیایی بیشتر به سمت دانش حرکت کردهاند. فرمولها و تعاریف KBE متفاوت است. مدل مناسب KBE از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، بنابراین دقیقترآن است که بگوییم در باره مدلهای KBE بحث میکنیم تا در باره یک مدل KBEبحث شود.( Regional and Sustainable Development Department,2007)
۳-۴- سنجش اقتصاددانایی محور از دید Asia-Pacific Economic Cooperation(APEC)
چهارچوبAPECبرای سنجش اقتصاددانایی محور با انجام پروژه “به سوی اقتصادی دانش محور در APEC” توسط کمیته اقتصادی این نهاد در اواسط سال ۱۹۹۹ مطرح شده وتوسعه یافته است. این پروژه با همکاری کشورهایی نظیر استرالیا، کانادا و کره به منظور تدوین شیوه های سنجش اقتصادداناییمحور در کشورهای عضو این نهاد انجام شدهاست.
نگرش همکاری اقتصادی پاسفیک-آسیا(APEC) به سنجش اقتصاددانایی محور، شباهت بیشتری به پروژه رشد سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) دارد، کمیته اقتصادی با همکاری سازمانهای اقتصادهای عضو در سال ۲۰۰۰به بررسی میزان نفوذ اقتصادداناییمحور در کشورهای عضو است. نتایج این بررسی بر ابعاد چهارگونه اقتصاد داناییمحور متمرکز شده است و میزان آمادگی کشورهای عضو بر اساس ابعاد چهارگانه اقتصادداناییمحور متمرکز شدهاست و میزان آمادگی کشورهای عضو بر اساس ابعاد چهارگانه تعریف شده در این بررسی، مورد سنجش قرار میگیرد. (عظیمی و برخورداری، ۱۳۸۸)
شاخص اقتصاددانایی ارائه شده توسط APECشامل چهار بخش اصلی خلق دانش، تحصیل و یادگیری دانش، انتشار دانش و کاربرد دانش میباشد، همانطورکه مشخص است خلق دانش بر اساس سیستم ابداعات ملی، تحصیل و یادگیری دانش با توسعه منابع انسانی ، انتشار دانش با در نظر گرفتن زیرساختهای ICTو به کارگیری دانش با توجه به محیط کسب و کار مشخص میشود.(APEC,2001
جدول ۳-۱- شاخص اقتصاددانایی APEC
الف)خلق دانش: ۱٫ درصد مخارج R&DازGDP ۲٫ سرانه محققان ۳٫ سرانه ثبت اختراعات |
ب)تحصیل و یاد گیری دانش: ۴٫ سهم واردات فناوری از کل واردات ۵٫ درصدFDIاز GDP ۶٫ اندازه بخش خدمات تجاری دانایی |
ج)انتشار دانش: ۷٫ درصد مخارجICTازGDP ۸٫ درصد هزینه دستیابی به اینترنت از سرانه ۹٫ درصد نیروی کار با آموزش کمترازسطح دوم آموزش |
د)کاربرد دانش: ۱۰٫ درصد نیروی کار با سطح آموزش دانشگاهی ۱۱٫ درصد نیروی کار دانا به کل نیروی کار ۱۲٫ نرخ کارآفرینان |
APEC(2000) منبع:
بنابر این ابعاد چهارگانه تعریف شده در چهارچوب همکاری اقتصادی پاسفیک – آسیا را نیز میتوان به شرح زیر بیانکرد:
فراگیر شدن تغییرات تکنولوژی و نوآوری وحمایت از آنها توسط سیستم نوآوری کارا.
فراگیرشدن توسعه منابع انسانی